جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

راستی چی شد؟ چه جوری شد؟

28/10/86

 

 

تاسوعا و عاشورای حسینی بر مسلمین تسلیت باد

 

نامه ی عاشقانه ی روبرت و لورا

دختر جوانی برای یک ماموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل می شود. پس از دو ماه نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت میکند با این مضمون: «لورای عزیز متاسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه دهم و باید بگویم در این مدت ده بار به تو خیانت کردم. و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی را که به تو دادم برایم بفرست.» باعشق : روبرت

دختر جوان رنجیده خاطر از رفتار مرد از همه دوستان و همکارانش می خواهد که عکسی از برادر؛ نامزد؛ پسرعمو؛ پسردایی... خودشان به او قرض دهند. و همه آن عکس ها را که ۵۶ تا بودند با عکس روبرت نامزد بی وفایش در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند به این مضمون: «لطفاً عکس خودت را از میان عکس های توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردانروبرت عزیز؛ مرا ببخش؛ اما هرچه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم.»

 

 

لینکدونی

+ می‌ترسم از روزی که حرفهایم دیگر ارزشی نداشته باشد و کسی آنها را نفهمد؛چونان اصحاب کهف که دیگر پولشان خریدار نداشت... نم نم

+ اینا یه سری دیوونه هستن که ببین با خودشون چه می کنن ... واقعاً خُلن ... تاتو

+ یه خورده اطلاعات راجع به تاتو و خالکوبی و ... به قول ِ بعضی ها، اصلاحات بدنی

+ ویژه نامه ی محرم ... سال 1427

+ جرم شما، بومی بودن است ... پارس فوتبال

+ عکس منظره Peru Machu Picchu Sunset ... عکس

+ عکس منظره Polarlicht ... عکس

+ تصاویری زیبا از کشور محبوب ِ من، ایتالیا ... مجموعه عکس

+ تبلیغ وهابیت در مورد ازدواج با محارم ... خبر

+ اطلاعاتی راجع به مدرک Cisco ... مجتمع فنی تهران

+ یکی از جانوارن عجیب آمازون ... عکس

+ اینم یکی دیگه از جانورهای عجیب آمازون است، معلوم نیست کرم است، چی است؟ ... عکس

+ ساختمان داده در زبان C  ... آموزشی

+ اصطلاحات زبان فارسی به انگلیسی ... طنز

+ داروهای ضد درد ... مطلب علمی

+ اطلاعاتی در مورد Symbian ... مطلب علمی

+ هر کجا آب دیدی، فاتحه ای بخوان! ... سالهاست که غرق شده ام ...در دریای انتظار ... مسرور

+ چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟ ... کتاب، فایل PDF

+ آخرین لحظه، آلفرد هیچکاک ... کتاب

+ جامعه شناسی اعتیاد در ایران ... مقاله

 

شعر و عکس

 

قسم به عشقمون قسم ...

همش برات دلواپسم

قرار نبود این جوری شه

یه هو بشی همه کسم

راستی چی شد؟ چه جوری شد؟

این جوری عاشقت شدم؟

شاید می گم تقصیر توست

تا کم شه از جرم ِ خودم ...

 

 

 

مقایسه عمر زمین با عمر یک انسان

 

09/10/86

 

 

 فقط تصور کنید که بتوانیم سن زمین را که غیر قابل تصور است، فشرده کنیم و هر صدمیلیون سال آن را یک سال در نظر بگیریم.

در اینصورت کره زمین مانند فرد 46 ساله خواهد بود.

هیچ اطلاعی در مورد هفت سال اول این فرد وجود ندارد و درباره ی سالهای میانی زندگی او نیز اطلاعات کم و بیش پراکنده ای داریم اما این را می دانیم که در سن 42 سالگی، گیاهان و جنگلها پدیدار شده و شروع به رشد و نمو کرده اند. اثری از دایناسورها و خزندگان عظیم الجثه تا همین یکسال پیش نبود. یعنی زمین آنها را در سن 45 سالگی به چشم خود دید و تقریبا ً 8 ماه پیش پستانداران را به دنیا آورد.

در اوایل هفته ی پیش میمونهای آدمنما به آدمهای میمون نما تبدیل شدند! و آخر هفته گذشته دوران یخ سراسر زمین را فرا گرفت. انسان جدید فقط حدود 4 ساعت روی زمین بوده و طی همین یک ساعت گذشته کشاورزی را کشف کرده است .

بیش از یک دقیقه از عمر انقلاب صنعتی نمی گذرد و حال ببینید انسان در این یک دقیقه چه بلائی بر سر این بیچاره ی 46 ساله آورده است .

او طی 40 دقیقه ی بیولوژیکی، از این بهشت یک آشغالدانی کامل ساخته است. او خودش را به نسبتهای سرسام آوری زیاد کرده، و نسل 500 خانواده ازجانداران را منقرض کرده است! سوختهای این سیاره را مال خود کرده و همه را به یغما برده است.

و الان مثل کودکی معصوم و بی تقصیر (!) ایستاده و به این حمله ی برق آسا نگاه می کند .

 

@ @ @ @ @ @ @ @ @

 

پ.ن: تازگی ها مثل گاو دارم می خورم و مثل خرس دارم چاق میشم. کسی می دونه چرا؟

پ.ن: هَوی جوری دلم خواست یه پ.ن بگذارم. حرفیه؟

پ.ن: قالب وبلاگ فکر کنم سنگین است، یه نمه صبر کنین کل Background لود بشه، متن ها قابل خوندن است.

 

@ @ @ @ @ @ @ @ @

 

 

اعماق جهنم

 

اعماق جهنم

 

سقوط کن، سقوط کن، بیا با هم به اعماق جهنم سقوط کنیم ...

 

منبع: ؟؟؟

 

تو پر زدی و رفتی

 

اولین باری که عاشقت شدم یادته؟

من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم.

 من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم

و تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی.

 ولی نمی‌دونم چی شد که من طاقت نیاوردم

و فقط یه خورده سیب خوردم.

 تو هم از غصه دور خودت پیله بستی...

حالا دومین باره که عاشقت شدم

 ولی حالا من هنوز یه کرم سیبم

و تو یه پروانه خوشگل

 تو پر زدی و رفتی

و من موندم

و سیب‌هایی که جایی برای خورده شدنشون نمونده.

از هر چی سیبه منتنفرم...

 

پ.ن: سلام. یه خورده زیادی از بعضی چیزا انتظار داشتم، فعلا ً که همه چی درهم برهم است. خیالی نیست. نمی‌دونم...

 

 

دریایی از خون

 

 

http://up.pnu-club.com/images/tjojk4hesmwkedhl5mkt.jpg

 

دریایی از خون

 

در جهنمی همچون اینجا، خورشیدی وجود نداره، اما، دریایی از خون دیده میشه...

 

منبع: ؟؟؟

 

 

تقدیم به همه ی برو بچ دانشجو

 

 

« تقدیم به همه ی برو بچ دانشجو »

تقدیم به همه دوستان و دانش جویان عزیز:

تا یادم نرفته این روز رو به همه پدران زحمتکش و مادران فداکار بابت تربیت دانشجویان فهیم و فعال و... تبریک وگویم.

 

سالهای پیش از دانشگاه :  آن روزهای خوش

 دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس

ثبت نام ترم جدید : ده فرمان

 دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان

 خوابگاه شهرک : اینجا آخر دنیاست

 دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار

 دانشجوی ادبیات : نان و شعر

 وام تحصیلی : جهیزیه رباب

 خوابگاه دا نشگاه : خانه کوچک

 خانواده دانشجویان : بینوایان

 دانشگاه آزاد : جیب برها به بهشت نمی روند

 دانشجوی مدل رپی : الو، الو، من جوجوام

 دانشجوی فوق لیسانس : قهرمان قهرمانان

 انتخاب درس افتاده : زخم کهنه

 استاد دانشگاه : یک گروه خشن

 اولین امتحان : اولین خون

 شب امتحان : امشب اشکی میریز

 مراقبین امتحان : سایه عقاب

 شاگرد اول کلاس : مردی که زیاد می دانست

 تقلب : عملیات سری

 تدریس در دانشگاه : تجارت

 روز دریافت کارنامه : روز واقعه

 تعطیلات بین ترمی : روزهای خوب زندگی

دانشجوی فارغ التحصیل : دیوانه از قفس پرید

 مسئول خوابگاه : کاراگاه گجت

 انصراف دادن : فرار بسوی خوشبختی

 ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول

وعده رئیس دانشگاه : بلوف

تصویه حساب : خط پایان

 شیرینی گرفتن از فارغ تحصیلی : ضربه آخر

 عمر دانشجو : بر باد رفته

اعتراض دانشجو : بایکوت

 شماره دانشجویی : مدرک جرم

 اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم

 روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته

 دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد

 دانشجوی مشروطی  : مردی که موش شد

آینده تحصیل کرده : دست فروش

 کلاس های ساعت  12-2: خواب وبیدار

 رئیس دانشگاه : مرد نامریی

تصویب شهریه برای دانشجویان : تاراج

 استاد راهنما : گمشده

 به دنبال سرویس : دونده

 آشپزهای سلف سرویس : هفت سامورائی

 ازدواج دانشجوئی : عروسی خوبان

 دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده

 بوفه دانشگاه : غارتگران

 سرویس دانشگاه : اتوبوسی بسوی مرگ

 امید به بهبود اوضاع : توهم

 گردهمایی استادان : دسیسه

 کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان

 پاس کردن یک درس: یکبار برای همیشه

 ژتون فروشی : آژانس شیشه ای

  علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان

 رئیس دانشکده : سناتور

 التماس برای نمره : اشک کوسه

 امور دانشجویان : سایه شوگان

 سوار شدن به اتوبوس : یورش

 نماینده کلاس : بهترین فرد بد

 ترم آخر : بوی خوش زندگی

 پایان نامه : زندگی دیگر هیچ

 

شاد و پیروز باشین آینده سازان این مرز و بوم




پسرای ضایع!

 

 

چرا  ما پسرا اینقدر ضایعیم؟ خوب معلومه دیگه...

واسه اینکه وقتی سوار اتوبوس میشن اگه صندلی ها هم خالی باشه میرن ته اتوبوس، تو ترافیک، چله تابستون، 1 ساعت سرپا وای میستن، شاید بند کیفه دختره گیر کنه بهش.

واسه اینکه وقتی تو خیابون راه میرن، کافیه فقط یه دختری از کنارشون رد شه، گردن نیست لامصب ( معذرت، آخه آدم عصبی میشه دیگه)، مثل جغد 180 درجه گردنه می چرخه.

واسه اینکه وقتی یه ماشین گیرشون میاد، پا میشن میرن یه جایی مثله ملا صدرا، اونجا صد بار یه خیابون رو بالا و پایین میرن، 100 بار بوغ میزنمیو 200 بار ترمز، بعدشم میزنی به یه پیر زنه، اون موقع هستش که آخر روز میشه.اون لحظه آدم آرزو می کنه که بره تو توالت عمومی خودش رو دار بزنه.(ربطش رو به توالت عمومی خودت پیدا کن).

واسه اینکه وقتی میرن کوه، پشت دختره میرن بالا از کوه، بعدش کم میاره و رنگش سرخ میشه و تازه می فهمه که دختره کوهنورد بوده.

واسه اینکه وقتی حس غرورش گل میکنه میبینه دختره داره با یه پسره دیگه دعوا می کنه میره جلو، با پسره دعوا میکنه، بعدش که خوب کتکه رو خورد می فهمه که یارو داداشش بوده.!!
واسه اینکه وقتی یه دختر کنار پسره میشینه تو تاکسی، و پسره می خواد استفاده ی معنوی ببره، 10 بار مسیرش رو میره تا با دختره باشه، وقتی که دختره پیاده میشه، میره تو رویا، اون وقته که می فهمه به جای فضل آباد، رسیده به  پل عفیف آباد. و وقتی که بر می گرده با تاکسی، می فهمه که تمام پولش رو داده به تاکسی قبلیه، و اونجا یکم مشت و مال میبینه از راننده تاکسیه و بعدش فحشه که به خودش میده!!




جاودانی

 

 

 

من بودم،

من هستم.

و تا آخر زمان خواهم بود.

زیرا وجود مرا پایانی نیست.

من راه خود را از میان فضاهای بیکران گشوده،

در دنیای خیال پر کشیده، و در آن بالا به حلقه ی نور نزدیک شده ام.

با وجود این، بنگرید چگونه اسیر ماده ام.

-          جبران خلیل جبران –

 

 

Da "LEZIONI AMERICANE" di italo Calvino

Da "LEZIONI AMERICANE" di italo Calvino


L'imperatore Carlomagno in tarda eta' s'innamoro' d'una ragazza tedesca. I baroni della corte erano molto preoccupati vedendo chi il sovrano, tutto preso dalla sua brama amorosa, e dimentico della dignita' regale, trascurava gli effetti dell'Impero. Quando inprovvisamente la ragazza mori', I dignitary trassero un respire di sollievo, ma per poco: perche' I'amore di Carlomagno non mori' con lei. L'imperator, fatto portare il cadavere imblasmato nella 

شما کیستید؟

 

تنها یک بار از سخن باز ماندم، وقتی مردی از من پرسید: «شما کیستید؟»

 

Only once have I been made mute. It was when a man asked me, "who are You?!"

 

جبران خلیل جبران

دوستی

 

به کندی دوستی کن، اما هنگامی‌که دوست شدی با ملایمت و مداومت ادامه بده.

 

Be slow to fall into friendship, but when thou are in, continue firm and constant.

 

سقراط

 

لحظه‌ی جدایی

عشق از ژرفای خویش آگاه نمی‌شود، جز در لحظه‌ی جدایی.

 

Love knows not its depth till the hour of separation.

 

جبران خلیل جبران

تنها یک راه

 

شکست راه‌های بسیار دارد، حال آن که موفقیت تنها یک راه دارد.

 

It is possible to fail in many ways, while to succeed is possible only in one way.

 

ارسطو

 

غرق شدن در میان حباب

 

 

http://media.jamejamonline.ir/Media/Image/1394/03/06/635683456735741071.jpg

 

غرق شدن در میان حباب

 

حس غرق شدن در میان حباب‌ها، این حالت در میان رویاهاست ...

 

منبع: ؟؟؟

 

آسان‌ترین کار

 

 

ترک سیگار آسان‌ترین کار دنیاست. من خودم هزاران بار این کار را کرده ام.

 

Giving up smoking is the easiest thing in the world. I have done it thousands of times.

 

مارک تواین

بازخرید گذشته

 

هیچ انسانی آن قدر ثروتمند نیست که بتواند گذشته‌اش را بازخرید کند.


No Man is rich enough to buy back his past.

اسکار وایلد

مردها مثل چی هستند؟


 

 مردها مثل « مخلوط کن » هستند :

در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد.

 مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستند :

حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد.

مردها مثل « کامپیوتر » هستند :

 کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند.

 مردها مثل « سیمان » هستند:

وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی.

 مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند:

همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند.

 مردها مثل « جای پارک » هستند :

خوب هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم.

 مردها مثل « پاپ کورن » ( ذرت بو داده ) هستند :

بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند .

 مردها مثل « باران بهاری » هستند:

هیچوقت نمیدانید کی می آیند، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود.

 مردها مثل « پیکان دست دوم » هستند :

ارزان هستند و غیر قابل اطمینان.

 مردها مثل « موز » هستند :

هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند.

 مردها مثل « نوزاد » هستند :

در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید.


 


ترسو

 

 

ترسو وقتی در امان است، تهدید می‌کند.

The coward only threatens when he is safe.

 

یوهان ولفانگ فون گوته

آینده

 

آینده

 

من هرگز در مورد آینده فکر نمی‌کنم چون خودش به زودی از راه خواهد رسید...

 

I never think of the future, it will comes soon enough.

آلبرت اینشتین