دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد
حافظ
سلام.
همچنان موفق نشدم به تلگرام وارد بشم.
دیروز شبکه سه، یک مستند نشان داد به اسم «شکارچی مجازی».
میشه گفت خیلی ترسناک، اعصاب خوردکن و دردناک بود.
واقعاً خوشحالم که وقتی مدرسه میرفتم، همچین امکاناتی نبود.
حتی دورهی کارشناسی هم تلفن هوشمند کم بود.
از اسم مستند معلوم است.
طرف دنبال بچههای 12-13 ساله میگرده. توی شبکههای مجازی و پیامرسانها پیغام میفرسته براشون. کلی ازشون تعریف میکنه.
کلی بهشون اعتماد به نفس میده و...
بعد از یک مدت که اعتماد دختر رو به دست آورد، درخواست تصویر، ویدئو و در نهایت دیدار حضوری!
یکی از این دخترها بود که بعد از دیدار حضوری و تجاوز و اینا، تهدید شده بود اگه به کسی بگی، میام دم خونهتون گلوی بابات رو میبرم.
یا فلان کار رو میکنم و...
یکی دیگه گفته بود بعد از این که آزاد بشم میام گلوی خودت و خانوادهت رو میبرم.
سوای اون همه اخاذی مالی که میکردن، فیلم و تصاویر از این دخترها تهیه میکردن و...
تازه تهدید به کشتن هم بوده!
حالا بحث مالی به کنار، این بچهها تا آخر عمر دچار مشکل خواهند بود. هیچ وقت به حالت عادی بر نمیگردن. دیگه به کسی اعتماد نمیکنن. ترس دائم توی وجودشون میمونه.
البته ناگفته نماند که من هنوز نتونستم اون دخترها رو درک کنم.
یا حتی اون یاروهایی که به بچههای 12-13 ساله تجاوز کردن.
واقعاً درک نمیکنم. مگه بچه 12-13 ساله چی داره که بخوان بهش تجاوز کنن؟
یا اون دختربچه چی جوری فکر نکرده این یارو این همه از من بزرگتر است. مگه میشه دوستم داشته باشه و...
نه، واقعاً هیچ کدوم از این دو طرف رو درک نمیکنم.
در کل مستند خیلی تاریکی بود. و واقعاً خوشحالم که زمان ما این موارد نبود.
حالا فقط باید مواظب بچه باشیم. اون هم وقتی که از 6 سالگی تا حالا موبایل و تبلت دست میگیره.
هی روزگار...
دنیای عجیبی است.
#مستند #شکارچی_مجازی
+ تماشای آنلاین مستند: شکارچی مجازی - شبکه سه
چون آینه، چشم و دل، نگاهیم
آینهی روی ِ صبحگاهیم.
با آینه روی ما بگویید
ما آینهدار مهر و ماهیم.
از آینه بپرس حال ما را
ما پاکدلان ِ پاک خواهیم.
هر جا که صفا کنند، اشکیم
وانجا که صفا نبود، آهیم.
*
تاج سر آفتابی، ای عشق
دریاب، که بی تو خاک ِ راهیم.
مهر تو، اگر گناه باشد،
با مهر تو، غرق در گناهیم!
*
ای عشق، ستارهها گواهند
بیدار درین شب سیاهیم.
تا با رخ دوست بر دمد صبح
چون آینه چشم و دل نگاهیم.
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
کسی مانند من تنها نماند.
به راه زندگانی وا نماند.
خدا را، در قفای کاروانها
غریبی در بیابان جا نماند.
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
خدمت و محبت،
این دو لذت شریف را
آفریدگار مهر،
گوهر نهاد آدمی شناختهست.
*
رهروی، شنید و گفت:
کار عاشقان ِ پاکباختهست!
گفتم: ای رفیق راه،
یک نگاه ِ مهربان که از تو ساختهست!
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
سر ِ خود را مزن این گونه به سنگ،
دل ِ دیوانهی تنها! دل ِ تنگ!
منشین در پس این بهت ِ گران
مدران جامهی جان را ، مدران!
مکن ای خسته، درین بغض درنگ
دل ِ دیوانهی تنها، دل تنگ!
پیش این سنگدلان قدر ِ دل و سنگ یکی است
قیل و قال ِ زغن و بانگ ِ شباهنگ یکی است
دیدی، آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش، سرشارترین
آنکه میگفت منم بهر تو غم خوارترین
چه دل آزارترین شد! چه دل آزارترین؟
نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند،
نه همین در غمت این گونه نشاند؛
با تو چون دشمن، دارد سر ِ جنگ!
دل دیوانهی تنها، دل تنگ!
ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیستهای، سرد مکن
با غمش باز بمان
سرخ رو باش ازین عشق و سر افراز بمان
راه ِ عشق است که همواره شود از خون، رنگ
دل ِ دیوانهی تنها، دل ِ تنگ!
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون_مشیری
آهنگ پایانی قسمت 12 – انیمهی Death Parad
نمیخوام بهش برسم
و برای همینه که اونا وجود دارن.
دیگه تقریباً تموم شده؟
دوم:
نمیتونم راه رو ببینم
قاضیها نمیتونن تجربهی مرگ داشته باشن،
برای رفتن
وگرنه اینجوری زیادی به انسانها نزدیک میشن.
خیلی احساس تنهایی میکنم
سوم:
قاضیها نمیتونن احساسات داشته باشن،
خونم روی زمین ریخته
برای اینکه اونا صرفاً عروسکهای خیمه شب بازی هستن.
هیچ جور نمیتونم اینو ببخشم
چهارم:
قاضیها ممکنه نتونن با زندگی کنار بیان...
که اگه بیان، نابودشون میکنه.
اینجا کجاست؟
خواهش میکنم بفرمایید.
به کوئیندکیم خوش اومدین.
غرق حقیقت شدن
تابعیت از قوانین رو بنداز دور و بچسب به درخشش فردیت
خودتُ نگران اینکه چه اتفاقی برای خطهای در حال محو شدن میوفته نکن
و این آهنگ رو با تمام وجودت حس کن
میان آسمان برقص
هنوز کارمون تموم نشده، پس بزار روزها یکی بعد از دیگری سپری بشن
میان آسمان برقص
میخوایم این شهر رو بدجوری خرد کنیم، پس پا به صحنه بزار
دستاتون رو ببرید همگی
کنید بالهاتون رو باز
داریم پرواز میکنیم، پس
از خودم میپرسم چه جور سعادتی نصیب تو میشه
بگذار همینجور که از این دنیا سبقت میگیریم، این اتفاق بیوفته
همگی دستاتون رو ببرید بالا
(برو پروانه، برو، برو پروانه)
حالا داریم پرواز میکنیم، پس بیشتر از اینا پرواز کن
مطمئنم تو همون چیزی میشی که میخوای
پس دنبال این میگردیم که تو کی هستی
(پرواز کن، پرواز کن)
اما در عمق اون خاطرات گمشده ات
چیزی هست که میتونه از پس دروغ رو ببینه
Nina Zilli - L'uomo Che Amava Le Donne
Artista: Nina Zilli
Album: Singolo
Pubblicazione: 2010
Genere: Soul
...
Sempre lontano
Ami tutte a modo tuo
Ami tutte le donne
Sei bello come un dio
Dopo di me
Amori stupidi
Avere amanti che hai, lo sai
Improbabili ed inutili, come fai
Solamente tu, dimenticarti è difficile
Eri un po' di più
Mi piaceva come amavi tu
Quanto sai fare l'uomo
Se non ci sono io
همیشه از من دوری
و همه زنها رو به مدل خودت دوست داری
تو مثل یه الهه زیبایی
و بعد از من دچار عشق های احمقانه میشی
و همه معشوق هایی که داری خودت می دونی که همه بعید و بی مصرف هستن،
عین کارهایی که می کنی
فقط فراموش کردنت مشکله
همیشه از اونی که باید بودی یه مقدار بیشتر بودی و من عشق ورزیدنت رو دوست داشتم
اگه من دیگه نباشم چطور میخوای مثل یه مرد باشی؟
Ti consumi in un giorno
Nell'attesa di un addio
Lo so da me, qual è il tuo limite
Tutte le donne che vuoi, che hai
Ma d'amore tu non muori mai
Proprio mai
Solamente tu, dimenticarti è difficile
Eri un po' di più
Mi piaceva come amavi tu
Solo tu solo tu
Solamente tu, dimenticarti è difficile
Non ti voglio più, ma era bello
Come amavi tu, solo tu solo tu
در حالی که منتظر یه خداحافظی هستی در عرض یک روز از پا درمیای
من می دونم که محدودیتت نسبت به من چیه همه زنهایی هستن که میخوای و یا داری
اما هیچوقت از عشق نمی میری، هیچوقت
فقط فراموش کردنت مشکله
همیشه از اونی که باید بودی یه مقدار بیشتر بودی و من عشق ورزیدنت رو دوست داشتم
اما فراموش کردنت مشکله
دیگه نمیخوامت اما اینکه چطور عشق می ورزیدی زیبا بود
مترجم: Arman // منبع: @canzoni_memorabili
Occhi Profondi - Emma Marrone
Artista: Emma Marrone
Album: Singolo
Pubblicazione: 2015
Genere: Pop
...
Servirebbe avere occhi profondi, grandi
Come due pozzi neri, per buttarci dentro quello che vedi
E pure l'amore che non cedi
Servirebbe avere occhi profondi
Per imprigionare la tua assenza
Non lasciarla mai venire fuori
Perché non diventi dipendenza
داشتن دوتا چشم عمیق و بزرگ خیلی به درد میخوره
عین دوتا چاه سیاه تا هر چیرو که می بینی توش بندازی
و همینطور عشقی که هرگز نمیدی
داشتن دوتا چشم عمیق خیلی به درد میخوره
تا نبودنتو توش حبس کنی و بهش اجازه ندی بیرون بیاد چون باعث میشه وابسته نشی
E' più bella questa città quando sale la luna
Mentre dormono tutti già
Tutti tranne me, tutti tranne me
Io mi scordo di dimenticarti
non ho mai avuto occhi profondi
Sei negli occhi e via da lì non scendi
Come fai tu lo sai a restare in equilibrio e non cadere mai
این شهر وقتی ماه بیرون میاد قشنگ تره
وقتی که همه خوابن، همه بجز من
من یادم میره که فراموشت کنم
چون هیچوقت چشمای عمیقی نداشتم
تو توی چشمامی و هیچوقت ازشون نمیفتی
تو تنها کسی هستی که بلده چجوری تعادلشو حفظ کنه و نیوفته
Questo vento che mi punge la pelle
Sembra una carezza veloce
Io vorrei avere gli occhi profondi e larghi
Che ci si perde il mondo
Per avere la certezza che presto o tardi
Succede per davvero
این بادی که به پوست من نیش میزنه
برام عین یه نوازش سریعه
دلم میخواد چشمای عمیق و بزرگی داشته باشم که تمام دنیا توش گم بشه
تا مطمئن شم که دیر یا زود به حقیقت می پیونده
E' più bella questa città quando sale la luna
Mentre dormono tutti già
Tutti tranne me,
Io mi scordo di dimenticarti
non ho mai avuto occhi profondi
Sei negli occhi e via da lì non scendi
Come fai tu lo sai a restarmi addosso se non ci sei mai
این شهر وقتی ماه بیرون میاد قشنگ تره
وقتی که همه خوابن، همه بجز من
من یادم میره که باید فراموشت کنم
چون هیچوقت چشمای عمیقی نداشتم
تو توی چشمامی و هیچوقت ازشون نمیفتی
تو تنها کسی هستی که حتی با اینکه اینجا نیست اما بلده چجوری تو ذهنم بمونه
Ti ho visto odiare l'amore
Fare la guerra alle stelle
Sognare senza pudore
Finalmente poi dormire
Io ti ho coperto le spalle
Scoprendo tutto il mio cuore
Ma un sogno non si può rifare
متوجه بودم که از عشق متنفری
و اینکه با ستاره ها می جنگی
رویاهای پلید می بینی و بعد به خواب میری
این من بودم که روی شونه هات رو پوشوندم (هوات رو داشتم)
و در قلبمو به روت باز گذاشتم
ولی یه رویا نمیتونه دوبار دیده بشه
Io mi scordo di dimenticarti
Sei negli occhi e via da lì non scendi
Come fai tu lo sai a restare in equilibrio
Non ricordo di non ricordarti
Sei negli occhi e via da lì non scendi
Inseparabili ma separati
Come fai tu lo sai a restare in superficie
E non sprofondi mai
من یادم میره که باید فراموشت کنم
تو توی چشمامی و هیچوقت ازشون نمیفتی
تو تنها کسی هستی که بلده چجوری تعادلشو حفظ کنه
یادم نمیاد که تا حالا یادت ننداخته باشم
که تو توی چشمامی و هیچوقت ازشون نمیفتی
و با اینکه از من جدا هستی ام بخش جدانشدنی منی
فقط تویی که بلده چجوری تو این وضع بمونی و هیچوقت نیوفتی
مترجم: Arman // منبع: @canzoni_memorabili
گلی را که دیروز،
به دیدار من، هدیه آوردی، ای دوست
- دور از رخ ِ نازنین ِ تو –
امروز پژمرد!
همه لطف و زیبائیاش را
- که حسرت به روی تو میخورد و
هوش از سر ِ ما به تاراج میبرد؛ -
گرمای شب، برد !
صدای تو اما، گلی پایدار است
بهشتی همیشه بهار است.
گل ِ مهر تو، در دل و جان
گل ِ بیخزان،
گل ِ تا که من زندهام ماندگار است.
ـ فریدون مشیری ـ
#شعر #فریدون_مشیری
بخوان خدا را، دلم گرفته، دلم گرفته، دلم گرفته!
درین سیاهی، از آن افقها، شبی زند سر، سپیده آیا؟
*
با تب تنهایی جانکاه خویش،
زیر باران میسپارم راه خویش.
سیل غم در سینه غوغا میکند،
قطره دل میل دریا میکند،
قطرهی تنها کجا، دریا کجا،
دور ماندم از رفیقان تا کجا؟!
*
ساحل در انتظار کسی بود
تا پاسخی گوید، فریاد آب را، با نامهی گره شده،
دل تنگ، خشمگین،
سر زیر پر کشیدم و رفتم!
جواب را!
- فریدون مشیری –
#شعر #فریدون_مشیری
بر آن بام،
آن کاج،
آن نسترن،
به جز بازی ِ برف ِ خاموش، نیست.
من از برف ِ خاموش، خاموش تر!
نه برف، این غبار ِ فراموشی است
که پیچد جهان را به شولای خویش
من این جا، درین پرده پرده غبار
شوم لحظه لحظه، فراموش تر!
- فریدون مشیری –
#شعر #فریدون_مشیری
بوی گل یخ بود که باز این دل شیدا
بیگانه شد از خویش
بوی گل یخ بود که میبرد مرا مست
سرشار، سبکبار
سرمست تر از پیش
میرفتم و خوش بود سراپای وجودم
در گرمی یک آتش دلخواه
یک شاخه گل یخ
با من همه جا همدم و همراه
نامش گل یخ بود، ولی گرمتر از عشق
میسوخت مرا، آه!
- فریدون مشیری –
#شعر #فریدون_مشیری
Artista: Gianni Togni
Album: Di Questi Tempi
Pubblicazione: 1987
Genere: Pop
Diecimila sono i numeri
i tesori che confondono gli oceani
diecimila le metropoli
le parole ed i pericoli
una sola è la vita sai
la notte che sta passando
è tutto quello che hai
دویست هزار فقط یه عدده
از گنج هایی که توی اقیانوس ها گم شدن
صد هزار تعداد کلانشهرهاست
تعداد کلمات و خطرهاست
اما تنها چیزی که تکه، زندگیه
می دونی شبی که داره میگذره تنها چیزیه که داری
Diecimila sono i dollari
i problemi le malinconie possibili
diecimila sono gli uomini
e le nostre solitudini
questa luna che adesso c'è
a guardarla davvero
non è diversa da te
صدهزار می تونه رقم دلار باشه
و یا مشکلات و مالیخولیا
صدهزار تعداد مردهاست و تنهاییشون
این ماه که الان هست، وقتی می بینمش با تو فرقی نداره
Siamo una cosa sola
siamo tutti una persona
che cercando troverà
piano piano crescerà
ora per ora, sempre
ما با هم یه چیز تک هستیم
همه ما یه نفر هستیم
که به چیزی که دنبال می کنه میرسه
و همیشه آروم آروم و ساعت به ساعت رشد می کنه
Siamo una cosa sola
come un'anima che vola
guarda come se ne va
come si libererà
ora per ora
ما باهم یه چیز تک هستیم
عین یه روح که پرواز می کنه
ببین که چطور به پیش میره
و چطور ساعت به ساعت آزاد میشه
Diecimila sono gli alberi
i potenti e i delinquenti ancora liberi
diecimila questi attimi
questi amori in fondo ai vicoli
ma il silenzio che adesso c'è
se lo ascolti davvero
non è diverso da te
صدهزار تعداد درختهاست
تعداد آدمهای قدرتمند و مجرمهایی که هنوز آزادن
صدهزار تعداد این لحظه هاست
و این عشق هایی که به بن بست میرسن
اما سکوتی که الان هست رو اگه واقعا بهش گوش کنی، خیلی با تو فرقی نداره
Siamo una cosa sola
siamo tutti una persona
che sbagliando imparerà
la sua strada troverà
ora per ora, sempre
ما با هم یه چیز تک هستیم
همه ما یه نفر هستیم
که از اشتباهاتش درس می گیره
و همیشه راه خودشو پیدا می کنه
Siamo una cosa sola
come un'anima che vola
guarda come se ne va
come si libererà
ora per ora
ما باهم یه چیز تک هستیم
عین یه روح که پرواز می کنه
ببین که چطور به پیش میره
و چطور ساعت به ساعت آزاد میشه
Siamo tutta questa gente che
cammina a un passo da te
a un passo da me...
Siamo una cosa sola
Siamo tutti una persona
Che cercando troverà
Piano piano crescerà
ora per ora, sempre
ما همه همین مردم هستیم
راهی که در یک قدمی تو هست در یک قدمی من هم هست
ما با هم یه چیز تک هستیم
همه ما یه نفر هستیم
که به چیزی که دنبال می کنه میرسه
و همیشه آروم آروم و ساعت به ساعت رشد می کنه
Siamo una cosa sola
Come un'anima che vola
guarda come se ne va
Come si libererà
ora per ora, sempre
ما باهم یه چیز تک هستیم
عین یه روح که پرواز می کنه
ببین که چطور به پیش میره
و چطور ساعت به ساعت آزاد میشه
مترجم: Arman
منبع: @canzoni_memorabili
سیاه بختیام از گیس تو نیست
از ریش شب است
از حجلهی شب
از حنای شب
سراپای ما را
حنا بستهاند
بانو!
ما
پا نمیدهیم
تن نمیدهیم
جان
میدهیم
دز زفافی که به صبح
نمیرسد
بازی با دکمهی توفان
سامان سپنتا
#شعر #سامان_سپنتا
باد
بهانهی غربالهای رقاصیست
که کوه را
به توبره میبرند
*
غربال میشویم
بازی با دکمهی توفان
سامان سپنتا
#شعر #سامان_سپنتا
نماز میبرم
به تنات
که یک تنه
تنهاست
و تو چهره میگردانی و
میگردم
به گِردِ دامن ات
هفت بارِ پیاپی
خلافِ عقربهی بیقرارِ ابرویت
بازی با دکمهی توفان
سامان سپنتا
#شعر #سامان_سپنتا