https://cdn.myanimelist.net/images/anime/5/79595.jpg
Toshokan Sensou
نام انیمه: Toshokan Sensou
نام انیمه: Library Wars
نام انیمه: Toshokan Kakumei
نام انیمه: 図書館戦争
نام انیمه: Library Revolution
نام انیمه: Library Crisis
ژانر: Action, Military, Comedy, Romance
تاریخ پخش: بهار 2008
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 12+1 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 23 دقیقه
منبع: Novel
استودیو: Production I.G
کارگردان: Hamana Takayuki
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, BluRay, ~90MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, EN Sub, 90MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, EN Sub)
+ لینک فایل تورنت (MKV, BD, x264, 1080P, EN Sub, 7GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 720P, BD, EN Sub, 5GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, BD, 1080P, EN Sub, 7.4GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, x264, BD, 720P, RAW, 4.4GB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک دانلود انیمه (MKV, BD, 720P, EN Sub, ~200MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, x264, BD, 1080P, EN Sub, ~560MB)
+ لینک دانلود انیمه (MP4, BD, 720P, EN Sub, ~180MB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
در زمانی تا حدی متفاوت نسبت به زمان ما، زمانی که انفجار اطلاعات درست و نادرست تهدیدی جدی برای جامعه شده، در پی حکمی متهورانه موسسه دولتی جدیدی مختص مدیریت اطلاعات شکل می گیره. سی و چند سال بعد، سال 2019، موسسه همچنان در عین حال که اطلاعات رو بازبینی و کنترل می کنه هر اونچه رو که ناخوش آیند قلمداد کنند توقیف می کنند. از طرفی کتابخانه ها با ماموران ویژه ی خودشون موسوم به "سربازان کتاب" در مقابل سو استفاده ی اونا از قدرت قد علم کردند.
https://youtu.be/Gnvj0s7HZrU
داستان (منبع)
Toshokan Sensou tells the story of Kasahara Iku, the first woman to join the Library Task Force. In the near future in Japan, the Media Enhancement Law has been forced upon the population censoring all books and media. To counter this, the Library Defense Force was created. To protect themselves against the Media Enhancement Law Commission, all major libraries are fully equipped with a military Task Force, who take it upon themselves to protect the books and freedom of media of the people.
This anime follows Iku and her fellow soldiers as they protect various special books and artifacts from the oppression of the Media Enhancement Law Commission. A love story, war story, and comedy all rolled into one.
سالگرد گل پسر ِ ویروس
سلام. امیدوارم خوب باشین. امروز سالگرد پسرم است. نمی دونم، سه یا چهار سال گذشته، سال 83 بود. یادش بخیر. پسر ِ خوبی بود. بعضی وقت ها که یادش می افتم، دلم براش تنگ می شه و احساس تنهایی می کنم... وقتی یاد لحظه یی می افتم که توو دست های خودم داشت جون می داد ... هیچ کاری نمی تونستم در اون لحظه براش بکنم، فقط گریه می کردم ... خیلی دردناکه، وقتی می بینی هیچ قدرتی نداری ...
روانشناسی رنگ ها
با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکند. برخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است...
رنگ چیست؟
در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست. آزمایشهای بعدی نشان داد که با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمل مینامند.
تاثیرات رنگها از نظر روانشناسی
با وجودی که اثر رنگها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق میکند ام٠ا برخی از تاثیرات رنگها دارای معنی یگانهای در سراسر جهان هستند. رنگهایی که در طیف رنگها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که این دامنهاش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است. رنگهایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگهای سرد نامیده میشوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگها معمولاً آرامش بخشند ام٠ا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بیتفاوتی را به ذهن آورند.
روانشناسی رنگها به عنوان روش درمان
در برخی از فرهنگهای قدیمی، از جمله مصریها و چینیها، از رنگها برای درمان استفاده میشده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته میشود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش:
از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده میشود.
از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده میشود.
از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده میشود.
از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده میشود.
از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتیهای پوستی استفاده میشود.
اغلب روانشناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید مینگرند و میگویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگها اغراق شده و رنگها در فرهنگهای مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهشها نشان دادهاند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آنها به وجود آورد ام٠ا این اثر پس از آن که آنها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.
روانشناسی رنگهای مختلف
1ـ
روانشناسی رنگ سیاه
سیاه تمام نورها در طیف رنگها را جذب میکند.
سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار میگیرد ام٠ا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته میشود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیتهای خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده میشود.
رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار میگیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تول٠د دوباره بود.
رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایشهای مد مورد استفاده قرار میگیرد.
2- روانشناسی رنگ سفید
رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
رنگ سفید میتواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستانها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده میکنند.
3- روانشناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.
4- روانشناسی رنگ آبی
آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن میآورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
رنگ آبی، میتواند احساس غم، درونگرایی یا گوشهگیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار میگیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاقهای آبی کارآیی بیشتری دارند.
رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگهاست ام٠ا یکی از رنگهایی است که کمترین اشتها را بر میانگیزد. در برخی از برنامههای کاهش وزن توصیه میشود که غذای خود را در بشقابهای آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکیها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سم٠ی بودن آن در نظر گرفته میشود.
رنگ آبی میتواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.
5- روانشناسی رنگ سبز
رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.
رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.
پژوهشگران دریافتهاند که رنگ سبز میتواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانشآموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، میتوانند مطالب را با سرعت بیشتری از حد٠ معمول بخوانند و درک کنند.
رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار میرفته است.
از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده میشود.
رنگ سبز باعث کاهش استرس میشود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار میکنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش میشوند.
6- روانشناسی رنگ زرد
رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.
رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس میکند، بیشتر از بقیه رنگها چشم را خسته میکند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر میتواند باعث چشم درد یا در حالتهای خاص از دست دادن بینایی گردد.
رنگ زرد میتواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته میشود اما بیشتر مردم در اتاقهای زرد رنگ، هیجانشان را از دست میدهند و بچه ها نیز در اتاقهای زرد رنگ بیشتر گریه میکنند.
رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان میگردد.
چون رنگ زرد، از بقیه رنگها زودتر دیده میشود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار میگیرد.
7- روانشناسی رنگ ارغوانی
رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.
رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.
رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.
8- روانشناسی رنگ قهوهای
رنگ قهوهای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینانپذیری است.
رنگ قهوهای همچنین میتواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.
رنگ قهوهای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن میآورد.
رنگ قهوهای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی میتواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.
9- روانشناسی رنگ نارنجی
رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژیزا در نظر گرفته میشود.
رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن میآورد.
رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار میگیرد.
10- روانشناسی رنگ صورتی
رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.
رنگ صورتی اثر آرامبخشی دارد. در ورزشگاهها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی میکنند تا بازیکنان آنها کم انرژی و منفعل شوند.
با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافتهاند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود میآید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندانها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرامتر از قبل شدند.
فرستنده: hossein.hosseini_2007@yahoo.com
http://cdn.appstorm.net/iphone.appstorm.net/files/2011/11/MeDaily_icon.png
کنکورنامه (مورخ 87/04/21)
هوا بس نا جوانمردانه گرم است ...
سلام. امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین. کم کم همه ی برو بچ دانشگاهی امتحان هاشون تموم داره میشه و تموم شده. بعضی ها هم که سمینار دارن و دارن خودشون رو به آب و آتیش می زنن :D
عرضم به حضورتون که بد جوری حالم بده، الان دو سه روزه سردرد دارم شدید، تازه چشمام هم درد می کنه. فانوس می گه دوباره چشمات داره ضعیف می شه (در اصل دارم کور میشم).
چند روز پیشا این خبر رو دیدم و شوکه شدم: تنزل مدارک فنی به دیپلم درسته که هنوز 100% نیست ولی همین احتمالش هم بسیار بسیار ناجوانمردانه است. یعنی چی؟ این دو سالی که من خیر ِ سرم دانشگاه رفته بودم یعنی هیچ و پوچ؟ یعنی فوق دیپلم بنده رفت شد دیپلم؟ اگه هم کارشناسی ناپیوسته قبول شم لیسانس میشه دیپلم تکمیلی؟ واقعاً می خوان همچین کاری بکنن؟ ........
همون طور که از موضوع پیداست، دوباره می خوام براتون کنکورنامه بنویسم. همه تون می دونین که من در کنکور دادن، دست ِ همه رو از پشت بستم :D از روو هم نمی رم. امروز جمعه 21/04/87 کنکور کاردانی به کارشناسی (ناپیوسته 87، سراسری) داشتم. همه تون هم می دونین که من مثل چی درس خونده بیدم. به جون ِ ویروس راست می گم ها!!! اصلاً هم توو هپروت و رویا این حرف ها رو نمی زنم. داشتم می گفتم. طبق معمول همیشه، شب قبل از کنکور، مثل سگ از این که شرکت کرده بودم پشیمون شدم. اصلاً یکی نیست بگه برا چی شرکت می کنی؟ تو که قبول بشو نیستی! یا بهتره بگم: تو که درس نمی خونی بخوایی قبول شی!!! اصلاً چرا شرکت می کنم؟ نکنه انتظار معجزه دارم و قبول شم؟ آره؟ خودم موندم تووش! یادم است سال 86 که باید ثبت نام می کردیم برای این کنکور، سوشیانت گفت که برنامه ریزی می کنه درس بخونیم. فقط شاید دو یا سه روز برنامه رو دنبال کردم. این قده من پشت کار دارم یه وقت چشم نخورم.
یادم است خونده بودم که قراره ویژوال بیسیک و سی پلاس پلاس توی کنکور بیاد به جای پاسکال و سی، اصلاً یادم نبود که، امروز سر جلسه کنکور شوکه شدم شدید! آخه برنامه سازی تنها درسی بود که من می تونستم بزنم.
خب حالا بریم تعریف کنیم درباره ی کنکور! افتاده بودم توو یکی از دبستانهای سهروردی شمالی، امتحان 8 شروع میشد، باید قبل از 7 می بودیم در حوزه، وقتی رسیدیم هنوز درب مدرسه رو باز نکرده بودن. من نمی دونم چه کِرمی است که کنکور باید 8 صبح باشه، خب اگه 10 باشه چی میشه مگه؟ هان؟ یا اصلا ً چرا بعد از ظهر نیست. خیلی از دلایلی که من مشکل دارم با کنکور همین مسأله ی ساعتش است. من نمی تونم. واقعاً نمی تونم. همه ی بدنم خوابه در اون ساعت ها، حتی زمانی که سرکار می رفتم و صبح کله ی سحر بلند می شدم، بازم تا ساعت ها بدنم خواب بود، و میشه گفت همه می دونستن من نمی تونم کار خاصی انجام بدم تا وقتی که بیدار شم رسماً! چشمام بازه، راه می رم، ولی مغزم خوابه. واقعاً هم خوابه. تازه اینا میگن که باید قبل از 7 حوزه باشین که درب ها بسته میشه. به نظر من این حماقت بزرگی است. چرا نمی خوان شرایط بعضی ها رو درک کنن. ساعتش هم که کم نیست. من نمی کشم زیاد بشینم سر جلسه. واقعاً نمی کشم. حاضرم سه بار می رفتم و می اومدم ولی این قده تایمش زیاد و بد نبود.
وقتی وارد کوچه شدم، دیدم کلی خرخون وجود داره که با جزوه و تست و ... اومده بودن. اون وقت من، حتی نمی دونم جزوه های دانشگاه رو کجا گذاشتم، بخوام ببرم سر جلسه کنکور!!! بابا خیلی توقع زیادی است!!!
بالاخره رفتیم توو حیاط مدرسه، همه تلپ شدن رو نیمکت ها (چه باکلاس، یادم نمیاد دبستانی که من می رفتم نیمکت داشته باشه توو حیاط؟!) بالاخره راهمون دادن توو ساختمون. رفتم سر جام نشستم. بالاخره ساعت 8 امتحان شروع شد. دفترچه ی عمومی رو دادن که 75 دقیقه وقت داشت و من همیشه گفتم که 15 دقیقه اضافه داره. همون 60 دقیقه کافی است. معارف بدک نبود، هر چی دلم خواست زدم، ادبیات هم متوسط بود، واقعاً از خودم نا امید شدم با این آلزایمری که گرفتم، اسم کتاب و نویسنده ها یادم نمی اومد. یه سوال بود، یه سبک شعری رو توضیح داده بود که حافظ هم جز گروهش بود، من یادم نمیاد حافظ سبک چی داره؟! (عراقی ـ اصفهانی ـ هندی و یه چی دیگه که یادم نیست). من هم نزدم. ولی حس می کنم باید عراقی بوده باشه. نه؟ با کمال شرمندگی اعلام می دارم که کلیه ی اصطلاحات مربوط به ایهام و سجع و ... این جور آرایه های ادبی رو فراموش کرده ام و امروز سر جلسه حسابی منگ زدم. می رسیم به درس محترم زبان که من باهاش مشکل دارم اساسی (نه به اندازه ی درس های تخصصی). یه چند تا سوال زدم. جالبه که در بین دور و بری ها من تنها کسی هستم که زبانم در حد زیادی افتضاح است و فانوس روی این مسأله خیلی حساس است و همیشه من رو دعوا می کنه. طلفی ویروس !!!!!
یادم نمیاد چه وقت دفترچه عمومی رو تمام کردم، ولی تا وقتی که اعلام کردن تخصصی شروع کنین، من مردم از خستگی و بی حوصلگی و ...
دفترچه تخصصی رو برداشتم که 120 دقیقه وقت داشت، درس اول، ریاضی و آمار، دریغ از یک تست که بتونم بزنم. در اصل بهتره بگم سوال هاش رو یه دید زدم، دیدم در حال حاضر کشش این سوال ها رو ندارم. رفتم درس زبان تخصصی، بدک نبود، فقط 5 تا تست زدم. دقت داشته باشین، فقط 10 تا سوال بود :P
رفتم مدار منطقی، اینقده دلم سوخت، اگه فقط یه نگاه کوچولو انداخته بودم می تونستم چند تا سوال حل کنم. حتی جدول کارنو هم یادم رفته بود. و بدتر ازون، تغییر مبنا رو داشتم اشتباه حل می کردم!!!!!!!!!! قربون ِ حافظه ام برم، شکل And, Or, xor, xnor و ... رو یادم رفته بود توو این مدارهایی که رسم کرده بود و خروجی می خواست. تازه یه سوال در مورد مین ترم ها داده بود که من کلاً یادم نبود ... این درس حیف شد.
ورق زدم رسیدم به برنامه سازی، که انتظار پاسکال و سی داشتم و لااقل می تونستم یه چند تا تست بزنم. یه هو دیدم که سی پلاس پلاس است، شوکه شدم، البته سی پلاس پلاس رو خارج از دانشگاه خونده بودم، ولی اصلاً یادم نبود توابع ش رو. یه چندایی زدم، رسیدم به یه سوال که یه چی توو مایه های سیستم عامل بود. بعد سوال بعدی رو دیدم، فهمیدم که مربوط به ویژوال بیسیک بوده!!!!! منم هیچی بارم نبود. بی خیال شدم.
دروس تخصصی هم مثل همیشه، سیستم عامل فقط سوال ها رو یه دید زدم و بی خیال شدم، ذخیره هم که از بیخ عربم، هیچی، می رسه به ساختمان داده که یکی دو تا زدم.
می دونستم خانواده زودتر از 10:30 نمیان دنبالم، موبایل هم نداشتم. از 10 تا 10:30 با چنان جوون کندنی خودم رو سر کلاس نگه داشته بودم که نگووووووووووووو، فکر کنم موقعی که پاشدم عده یی بنده را چپ چپ نگاهیدن. ولی نمی دونم چرا!!!!
سرم به شدت درد می کرد و همین طور چشمام. شب قبلش هم 12 نشده بود که رفته بودم بخوابم، تا 2 نصفه شب خوابم نبرده بود. هنوزم که هنوزه سرم داره می ترکه و با روسری سرم رو بستم.
قسمت دپرس کننده ماجرا این جاست که، نگاه کنین، من یادم بود به خدا کنکور دارم ها، ولی خب انتظار نداشتم این هفته باشه که، همهش فکر می کردم 21/04 هفته ی دیگه است. اول هفته پری اینا گفتن که بریم خونهشون جمعه ایی! خب منم به خونواده گفتم بریم، من کار دارم خونشون. هیچی دیگه، کاملاً داشتم آماده می شدم و فکر می کردم که چی باید ببرم و چی بریزم توو فلاش، چه چیز جدیدی دارم و ... نمی دونم بر اساس چه الهام و وحی غیبی، کاملاً اتفاقی یه نصفه شبی فهمیدم که 21/04 همین جمعه بید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! فکر کن!!! آخه نه این که من خیلی اضطراب کنکور دارم و این حرفها، دقیق می دونم کی و چه ساعتی کنکور بید! اینقده این ویروس بچه درسخون بید که نگوووووووووووووووووو :D هیچی دیگه، وقتی کاملاً مطمئن شدم و رفتم سایت سنجش و دیدم که باید کارت کجا بگیرم، زنگ زدیم خونه ی عمه ام اینا و رفتن کنسل شد!!!!!!!!!! هی روزگار!
تازه بعضی از دوستان محترم و محترمه اینجانب را کلی دعوا نموده اند که چرا درس نمی خونم :D
سوال: کسی می دونه در آفیس 2007 چه جوری اعداد رو می شه فارسی کرد؟
کمک: یه مشکی پیش اومده، سیستم با USB ها مشکل پیدا کرده، وقتی فلاش وصل می کنم یا موبایلم رو، نمی تونم Eject کنم و هی Error می ده. منم مجبورم همین طوری جدا کنم از سیستم. چی کار کنم به نظر شما؟ چه اتفاقی افتاده آخه؟
کمک: یه مشکل دیگه هم پیش اومده، اونم این که دیگه سیستم موبایل نوکیا 3250 رو نمی خونه. همه ی برنامه های مربوطه رو Uninstall کردم و دوباره نصب کردم، ولی حالا به هیچ وجه نمی فهمه که باید با کابل وصل باشه. مشکل اساسی پیدا کرده. یه شونصد تا مشکل ریز و درشت دیگه است که باید یه حرفه ایی پیدا کنم و ازش بپرسم. اگه کسی درباره ی کامپیوتر خیلی بارش است (به خصوص رجستری و سخت افزاری) یه ندایی بده من براش میل بزنم و مشکلم رو بگم. اوکی؟
محرمانه ـ مستقیم: یه موضوعی هست که با تمام وجود می خوام بنویسم و لینک بدم، ولی خب حالا حالا ها کار داره، منم بچه زرنگ ... بی خیال، هر وقت تکمیل شد می نویسم دیگه، نه؟
پ.ن: راستی نظرتون درباره ی قالب جدید چیه؟ خوشگل بید؟ به نظرم که تنوع خوبی بید!
= = =
توضیحات من (سال 1397)
میبینم که یه متن قدیمی پیدا کردم از آرشیو وبلاگم. اون خدابیامرز که در پرشین بلاگ بود. حالا که متنش هست، میگذارم در وبلاگ حالا. چقدر جالب.
یادش بخیر. چقدر از این کنکورنامهها مینوشتم توی وبلاگ. :D
حالا که فکر میکنم، میبینم قدیمها، خیلی خیلی خیلی زیاد مینوشتم. کلی مطالب بخش Personal داشتم. ولی حالا چی؟
اصلا چند وقت شده که دیگه داستان کوتاه ننوشتم؟ دیگه حتی یادم نمیاد.
یکی از این داستانها رو هم که اتفاقی پیدا میکنم، تعجب میکنم که خودم نوشتم!
http://cdn.appstorm.net/iphone.appstorm.net/files/2011/11/MeDaily_icon.png
چرت و پرت های ویروس (مورخ 13 تیر 1387)
سلام به همه. امیدوارم که خوب باشین و برو بچ دانشجو، امتحاناشون رو تا این جای کار خوب داده باشن. عرضم به حضورتون که در حال حاضر بد جوری داغونم، جسماً و روحاً. شدیداً خسته ام. کمبود خواب دارم شدید، در صورتی که دو شب پشت سر هم زود خوابیدم و روز بعدش هم دیر بیدار شدم. امروز عصر هم به قدری سرم و چشم هام درد می کردن که می خواستم سرم و بکوبونم به دیوار !!!! کلی حرف دارم که بگم ولی اگه حالش باشه. معلوم نیست امروز چه مرگم شده، حس و حال ندارم. الانم که دارم تایپ میکنم براتون یه جورایی نیستم، منگم، نمی دونم والا ... از چی بگم و چی نگم. می خوام خیلی وراجی کنم امشب براتون و باید جواب چند تا از نظرها رو هم اینجا، توی این پست بنویسم. البته اگه بتونم و یادم بمونه و حس و حال بیشتری پیدا کنم.
نظر
in harfha kodome
nevehstid
un feron ke ramsese sevvom bude
alan jasadehshamhast
to quran behehs eshare shdo eke uno hefz kardim baraye ebrate ayandegan
alan jasadesh to mesr salem munde
in khozabalato ki behesh ejaze chap
dade akhe be esme hamchin ketabi? har chi ke khareji ha migan ke lozooman dorost
nist.unha migan hazrate masih ham masloob shdoe amma mage ma motaghedim? ya inke herodot raje be tarikhe iran
kolli tahrifat anjam dade
aya chon un be onvane yek mostashregh e khareji raje be iran gofte bayad ghabul konim?
نظر
منم یه کتاب خوندم به نام رامسس دو جلدی که این رامسس فرعون مصر تطابق زمانی داره با حضرت موسی اما اونی که غرق میشه رامسس نیست بلکه کس دیگه ای است اگه دوست داشتی این کتاب رو میتونی بخونی بعلاوه کتاب های سینوحه , کلیوپاترا ,هم درباره ی مصر و فراعنه مصر هستند.
جواب ویروس در مورد نظر آپدیت «ملکه مصر، هات شپ سات»
خب ظاهراً دوستان یک مقداری نسبت به بنده بی لطفی کردن. من کی نوشته بودم که دربست قبول کردم نوشته های اون کتاب رو؟ من که آخرش گفته بودم با خوندن کتاب به یه عالمه سوال بی جواب برخورد کردم که باید براشون جواب پیدا کنم!!! ببخشید ها، ولی من کی توو متن از «رامسس» حرف زدم؟ هان؟ اگه لطف می کردین و بیشتر دقت می کردین، میدیدین که نوشتم «راموسس» و اینا کلی با هم فرق دارن. تا این حد هم خنگ و بی سواد نیستم که ندونم «رامسس» اسم یکی از فرعون ها بوده است. در ضمن، من بیشتر کتاب رو معرفی کردم نه این که یه نوشته ی تاریخی واقعی رو معرفی کنم. و این که من کی گفتم «رامسس» غرق شده؟ من گفتم که در اون کتاب نوشته شده، فرعونه ی مصر «هات شپ سات» بوده در اون زمان که غرق شده. من کی آخه حرفی از «رامسس» زده بودم که این طوری شده؟!!!!!
نظر
salam, bebin
man kolli gashtam ta weblogeto peida kardam. kheili delam mikhad peyman
Daniel steel ro download konam amma linkesh kar nemikone. mishe lotf koni o dobare bezarish. internetam por sorate harjoor ke
doost dari bezaresh.
vaghean mamnoonam
shad bashi
نویسنده: سارا
جواب ویروس به سارا:
کاش لااقل یه میلی، یه آدرسی، چیزی می گذاشتی. حالا من چی جوری می تونم بگم باید کجا بری؟ فقط بگم کم من فایل های کتاب «پیوند» دانیل استیل رو، توی گروه Silver Lake هم آپلود کردم. می تونی عضو گروه بشی و از فایل ها استفاده کنی.
سوال در مورد فضا برای آپلود
برو بچ! کسی یه سایت به درد بخور برای آپلود فایل سراغ نداره که مطمئن باشه بعد از یه مدت از بین نمی ره؟ ظاهراً یه سایتی به اسم پرشین گیگ هست که دعوت نامه می خواد، من ندارم. باکس.نت هم که خیلی وقته فیلتر شده، شخصاً با رپیدشیر مشکل دارم، 4 شیر و 7 شیر هم بهشون اعتباری نیست. فایل های گروهم که تا خرخره پره، نمی تونم پاک کنم. با کلی بد بختی کلی فایل آپلود کردم اونجا. لذا در به در دنبال یه سایت به درد بخور می گردم و نکته ی مهم این است بالاخره یه پروژه که گفته بودم تموم شده فقط مونده آپلود فایل ها و گذاشتن لینک هاش توو وبلاگ. می دونم یه نمه طرفدار خواهد داشت. پس اگه کسی میتونه کمک کنه بهم بگه. باشه؟ پیشاپیش تشکر.
ویروس و چرت و پرت های سیاسی
چی بگم؟ یعنی می دونین، دلم پره شدید. به قول یه آشنایی، الان بعضی ها، برداشتن قلک شون رو شکوندن، اون وقت دارن از پول های اون قلک استفاده می کنن و وقتی پول های قلک تموم شه، معلوم نیست می خوان چه کنن!!!! توو این شونصد ساله که من یادم میاد، تا حالا بعضی از اقلام کم یاب نمی شد که در این دو ساله ی اخیر شده! چرا ما ایرانی ها به جای این که عمل کنیم، فقط شعار میدیم و حرف می زنیم و چرت و پرت می گیم؟ کجای دنیا فرت و فرت آدم عوض می کنن برای کارهاشون؟ هان؟ به قول همون آشنا، این کار فرت و فرت عوض کردن آدم ها، فقط باعث بی ثباتی بیشتر می شه. دیگه لازم نیست اون آشغال های غربی کاری کنن، خودمون داریم کشور رو نابود می کنیم یه جورایی. خیلی از کارهایی که توو این دو ساله شده روی فکر و منطق نبوده و احساسی بوده. من تا حالا نسبت به هیچ دولتی این طوری نبودم که توو این دو ساله به این دولت توپیدم. من همیشه طرفدار نظام و دولت بودم، ولی الان فقط طرفدار نظامم. لااقل می تونم یه دلخوشی به خودم بدم که من توو انتخابات، فردی که من رأی داده بودم، رأی نیاورده و خوشحالم که به این دولت رأی نداده بودم. خیلی ها رو می شناسم که پشیمون هستن از این که به شخص اشتباهی رأی دادن. بعضی ها فقط در حیطه های مخصوصی می تونن توانایی داشته باشن، فقط در یک محیط های کوچک تر می تونن مسلط باشن و کار خوبی انجام بدن، در سطح بزرگ...
ویروس و سریال «مرگ تدریجی یک رویا»
فکر کنم خیلی ها بدونن که سه شنبه شب ها سریالی از شبکه دو پخش میشه به اسم «مرگ تدریجی یک رویا»، که داستان یک زن نویسنده به اسم «مارال عظیمی» است که با ویراستار و ناشر کتابش «حامد یزدان پناه» ازدواج می کنه. مارال توو یه خانواده ی نسبتاً مدرن و مایه دار است و حامد یه خانواده مذهبی. خواهر مارال که ساناز نام داره، اوضاع خوبی نداره، معتاد به الکل است و زندگی مارال رو به گند کشیده. تا جایی که فعلاً مارال رو وادار کرده بچه اش و حامد رو ول کنه و بره پیش ساناز زندگی کنه ... دیدگاهی که مارال داره یه جورایی قابل قبوله. من هم مثل مارال عقیده دارم که این معنی نداره توو این دوره زمونه یک زن از شوهرش اجازه بگیره برای بیرون رفتن، معاشرت با دوستان، کار کردن و ... من (ویروس) هیچ وقت دلم نمی خواد مثل مادر بزرگ های خودم بشم، یا حتی مثل مامانم. هیچ وقت دلم نمی خواد. واقعاً از خدا می خوام اگه قراره در آینده یی دور، خدایی نکرده، مثل مادر بزرگ هام، بشم، هیچ وقت به اون سن و سال ها نرسم. هیچ وقت نمی خوام ... تا زمانی که دختر هستی و خونه ی پدرت، همیشه این بابا است که باید اجازه ی بیرون رفتن، معاشرت با دوستان، کار کردن رو بده و خب مسلماً خیلی ها هستن که پدرشون اجازه بهشون نمی ده. وقتی هم شوهر کرده و رفته، بازم شوهره باید تصمیم بگیره. این معنی نداره. توو این دنیا هیچ وقت واقعاً نمی تونی چیزی بشی، اجازه ش رو بهت نمی دن. اگه هم به جایی برسی، درسی بخونی، باز موانعی سر راهت است که نگذاره تو واقعاً کاری انجام بدی. (این تیکه رو برا خاطر خودم گفتم).
فکر می کنم که توی کل دنیا، همیشه این زن ها هستن که مورد ظلم واقع می شن. مطمئناً نود درصد شماها عکس ها و فیلم ها یی دیدین که س.ک.س.ی است و همیشه ی خدا توی این عکس ها و فیلم ها یک زن برهنه رو کاملا ً نشون میده، ولی هیچ وقت یک مرد رو کامل نشون نمی ده و نود و هشت درصد مواقع فقط نیم تنه هست!!!! اگه اونا می گن آزادی است و زن و مرد برابرن، خب در این زمینه که نبودن، درسته؟ فیلم هاشون هم همیشه یک مرد رو با کامل ترین لباس شون (کت و شلوار) نشون میدن ولی زن ها رو نه، هیچ وقت لباس کامل ندارن.
من همیشه از کوچیکی از جنسیت خودم متنفر بودم و دلم می خواست جنسیتم رو عوض کنم. جو خانواده و محیط هم این طور ایجاب می کرد. ولی توو این چند ساله به یه نظر دیگه رسیدم، دلم نمی خواد جنسیت م رو عوض کنم، از هر دو منتفر شدم. از موجودی به نام انسان بودن متنفر شدم. ترجیح میدم یک حیوان باشم توو این دنیا. چون حیوانات خیلی بهتر از آدم های این دو رو زمونه هستن...
فیلم و کارتون
راستی امروز ساعت 19 گذشته بود که شبکه ی دو، برنامه ی کودک، یه کارتون داد که یانگوم بید. چند وقت پیشا توو روزنامه خونده بودم که دارن کارتون رو دوبله می کنن. امروز برای اولین بار دیدم. خوشگل بید. البته انتظار نداشته باشین که داستان ی رو که توو فیلم دیدین اینجا هم ببینین. ولی دیدنش خوب بید. این چند روزه چند تا فیلم جالب دیدم که یکی شون خیلی باحال بید. اسمش WHITE CHICKS است. خب نه زیر نویس داشت نه دوبله بود، برا همین اصل داستان رو نمی دونم چی جوری بوده که همچی شده، ولی این رو بگم که دوتا پلیس از اف.بی.آی که سیاه پوست هم هستن، خودشون به شکل دو تا دختر سفید پوست در میارن و قراره توو شوی مدل لباس شرکت کنن ... خودتون حدس بزنین چی چی ا میشه دیگه، پسرهای دیگه که فکر می کنن این دو تا دخترن هی کرم می ریزن و این حرفها ... باحال بید. از فانوس خیال تشکر می کنم برا خاطر این که فیلم رو بهم داد. (البته خودش که نداد، ولی خب، من از توی سیستم ش برای خودم برداشتم :D)
پایان نامه
فکر کنم امروز خیلی چرت و پرت و حرف های نامربوط گفتم. بسه دیگه نه؟ ویژه نامه ی ولادت امام باقر (ع) رو هم می تونین از این لینک نگاه کنین. پس تا آپدیت بعدی خدانگهدار
سهراب
عبور باید کرد
صدای باد می آید.
و من مسافرم،
ای بادهای همواره!
مرا به وسعت تشکیل برگ ها ببرید!
= = = =
توضیحات من (1397)
اوووووو، نگاه چه چیزها که دوباره پیدا نکردم. این رو هم میگذارم دوباره در وبلاگ.
این هم جزء اون پرشین بلاگ خدابیامرز بود.
قدیمها، آپدیتهای وبلاگ، همیشه طولانی بود. منظورم همین بخش Personal است.
ولی حالا فقط چند خط، چند تا جمله، همهش هم ناله و زاری.
چقده من قدیمها فعال بودم.
نگاه ه ه ه ه، همین مطلب مربوط به ده سال پیش است!
چقده پیر شدم!
https://myanimelist.cdn-dena.com/images/anime/9/21736.jpg
Kara no Kyoukai 4: Garan no Dou - 2008
نام فیلم انیمهیی: Kara no Kyoukai 4: Garan no Dou
نام فیلم انیمهیی: the Garden of sinners Chapter 4: The Hollow Shrine
نام فیلم انیمهیی: Borderline of Emptiness: The Hollow Shrine
نام فیلم انیمهیی: Kara no Kyoukai: The Garden of Sinners Movie 4
نام فیلم انیمهیی: The Garden of Sinners: garan-no-dou
نام فیلم انیمهیی: 劇場版 空の境界 the Garden of sinners 第四章『伽藍の洞』
ژانر: Action, Mystery, Supernatural, Thriller
تاریخ پخش: 24 می 2008
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: یک قسمت
مدت زمان فیلم انیمهیی: 46 دقیقه
کارگردان: Takiguchi Teiichi
منبع: Light novel
استودیو: ufotable
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ لینک فایل تورنت (MKV, x265, 1080P, EN Sub, All Films, 7.7GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x265, 1080P, Fr Sub, All Films, 17GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 1080P, BluRay, EN Sub, 54GB, All Films)
+ لینک فایل تورنت (MKV, BD, 1080P, 10bit, EN Sub, All Films, 12GB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, BluRay, 83MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, BluRay, 146MB)
خلاصه داستان (منبع)
فیلم چهارم از مجموعه ی هفت قسمتی انیمه سینمایی Kara no Kyoukai.
http://i.huffpost.com/gen/1055253/thumbs/o-PAINTBRUSHES-facebook.jpg
نقاش
نقاش، حتی اگر دور از نقاشی باشد، باز هم دارای اعتبار است.
منبع: ؟؟؟
سلام و احوالپرسی
سلام. امیدوارم که خوب باشین. دانشجویان محترم و محترمه درس هاشون رو بخونن که امتحانا شروع شده. ماهایی هم که دیگه دانشگاه نداریم (و مثل من دیگه عمراً توو کنکور قبول شیم) همچنان به ولگردی و علافی خودمون ادامه بدیم و گه گاهی هم مزاحم بچه درس خونا بشیم :D
عرضم به حضورتون که دارم از خستگی تلف میشم. دیشب ساعت 2 گذشته بود رفتم توو جام، ولی تا 4 بیدار بودم. 4 تا 8 خوابم برده ولی نمی دونم بر اثر چه ساعت 8 از خواب بیدار شدم. چشمامم درد می کنه و باز نمیشه. ولی باز خوابم نمی برد. تا 12 ظهر همین طوری ووول ووول خوردم تا این که مجبور شدم پاشم. ولی همچنان چشمانم بسته است و درد می کنه. (دیگه دارم چی جوری براتون می تایپم به خودم مربوط بید :D)
راستش یه مدت زدم توو خط مناسبت کاری :D کلی هم حال کردم. خوشم اومد، ولی شاید دوباره یه مدت برم توو یه مُد دیگه. بسته به نوع حس و حال داره.
یه نموره جو گیر شدم، خب دلیل منطقی ش باز کتابی است که خوندم. عرضم به حضورتون که همون طور که از تیتر این آپدیت می شه حدس زد، یه کتابی خوندم تاریخی، در مورد مصر باستان. و موضوع این است که بد جوری جو گیر شدم و بد جوری دلم می خواد اطلاعات مصری باستان جمع کنم و بخونم. حالی بردم.
آخه موضوع به همین راحتی ها نیست که فقط یه ملکه (فرعونه) رو بشناسیم، موضوع تطابق زمانی است که با یکی از پیامبران داشته. طبق نوشته های این کتاب، «هات شپ سات» خواهر نانتی حضرت موسی (ع) است، و آن فرعونی که توو کتاب ها اومده با حضرت موسی مخالفت می کنه و تعقیب می کنه اونا رو، همین «هات» بوده، و زمانی که حضرت موسی از دریا می گذره با یارانش، این «هات» و «سمنات (وزیر اعظم)» بودن که با سپاهیان مخصوص و قسم خورده دنبال حضرت موسی (ع) می کنن و همه شون نابود میشن. و این که «تاتموسیس سوم» برادر زاده ی «هات» جای اونو می گیره و اسم «هات» رو از صحنه ی روزگار پاک می کنه تا اسمی ازش برده نشه.
خب نمی تونم بگم که غیر قابل قبول است، چون تا به این سن، هر چی توو کتاب های قصص قرآنی و دینی و درس های معارف و ... بوده، همیشه فقط گفته شده «فرعون» و هیچ اسمی از نام اون فرعون گفته نشده. حتی در مورد نام فرعونی که همسر آسیه بوده اطلاعی نداریم ولی طبق گفته ی کتاب «تاتموسیس اول» بوده. و این که زمانی که «تاتموسیس سوم» شاهزاده بود، حضرت موسی (ع) جادوگرهای دربار رو شکست می ده و عصا تبدیل به مار واقعی میشه. اسم حضرت موسی در آن زمانی که در قصر بوده «راموسس» بوده و وقتی از قصر میره به نام «موشه Moses» معروف میشه. «تاتموسیس سوم» از کودکی شنیده بوده که یک عمو داره که تبعید شده، ولی چیزی درباره ی اون نمی دونسته، تا اینکه وقتی در دربار، «راموسس» و «هات شپ سات» در مقابل هم قرار می گیرن و «راموسس» به «هات» می گه: «خواهر»، اون موقع است که «تات» می فهمه «راموسس» عموش است.
میشه گفت این کتاب باعث به وجود آمدن یه عالمه سوال می شه که تقریباً بی جواب است. یعنی می دونین، آدم باید دنبالش بره تا به جواب هاش برسه. و فکر نمی کنم کار راحتی بوده باشه. تازشم واسه یه تنبلی مثل من دیگه آخر ِ فیل هوا کردنه.
دانشگاه زنجان
این روزا بحث اعتصاب دانشگاه زنجان بالا گرفته و خیلی از سایت ها و وبلاگ ها در موردش حرف زدن. یه سری عکس از اعتصاب دیدم، ولی آدرس لینک ندارم که براتون بگذارم. موضوع یه نمه بوو داره. خب راستش اون فیلمی که با موبایل گرفته شده از معاونت دانشگاه در دفترش، هیچ با حرف های نوشته شده توو وبلاگ ها جوور در نمیاد. و این که می گن دختره همه ی صداها رو ضبط کرده، من خودم چیزی نشنیدم (یعنی فایل صوتی گوش نکردم که به این موضوع مربوط بوده باشه)، روو همین حساب نمیشه گفت واقعاً همچنین اتفاقی افتاده. یه جورایی شاید برای خراب کردن دانشگاه بوده باشه. نمی خوام درباره ی این موضوع حرف بزنم، چون نمی دونم واقعاً اتفاق افتاده یا نیافتاده، هیچ مدرک قابل قبولی وجود نداره. و یه نکته ی دیگه که بین خودمون بمونه، بعضی وقت ها دخترها می تونن کارهایی بکنن که به عقل جن هم نمی رسه ... :D پس هر چیزی رو باور نکنین...
قهرمانی استقلال و جام ملت های اروپا
می بینم که امسال، بخت به استقلال و پیروزی روی آورده و این دوتا بعد از مدت ها تونستن به یه جایی برسن. پیروزی که توو لیگ اول شد، و استقلال در جام حذفی. به همه ی استقلالی ها تبریک می گم.
و حالا می رسیم به بحث داغ یورو 2008 و تیم محبوب من، یعنی ایتالیا. دیدین با چه فاجعه ایی به دور بعد صعود کردن؟ خدایی من سکته نکنم خوبه. بازی با فرانسه رو فقط نیمه اول کامل دیدم، دیدم دیگه نمیشه، پاشدم رفتم توو اتاقم. ظاهراً باید با اسپانیا بازی کنه (میگم ظاهراً، چون اطلاع ندارم دقیق). تک و تووک بازیکن های تیم ها رو می شناسم. خیلی وقته از فوتبال کناره گیری کردم. دیگه نه بازی های باشگاهی می بینم نه ملی، نه ایران نه خارج. چی پیش بیاد که نگاه کنم. حتی بازیکن های تیم ملی خودمون رو هم نمی شناسم. به نظر شما ممکنه ایتالیا اول بشه؟ یعنی میشه؟ از این که دیشب آلمان، پرتغال رو شکست داد خوشحال بیدم. البته نا گفته نماند که آلمان هم با بدبختی اومد بالا. می خواستم عکس و لینک درباره ی بازی ها پیدا کنم و بگذارم، ولی حوصله اش نیست. پس هوی جوری (= همین جوری) قبول کنین.
مناسبت ها
می خوام یه سری مناسبت که الان توو تقویم می بینم رو براتون بنویسم، شاید دیگه مناسبتی آپدیت نکنم.
01/04/87 --- روز تبلیغ و اطلاع رسانی دینی، تأسیس سازمان تبلیغات اسلامی 1360
01/04/87 --- روز اصناف
01/04/87 --- آب پاشونک، جشن آغاز تابستان، سال نو گاهنباری
04/04/87 --- روز مادر مبارک
04/04/87 --- ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)، روز زن
کلید واژه: وراجی – کمک – داستان
اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق می داد؟
اگه پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟
اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کیو ضایع می کرد؟
اگه پسرا نبودن دخترا به چی می خندیدن؟
اگه پسرا نبودن دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟
اگه پسرا نبودن دخترا کیو تیغ می زدن؟
اگه پسرا نبودن کی تو کلاس می رفت گچ می یاورد؟
اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو می ذاشت جلوی در؟
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)
چگونگی ورود حضرت فاطمه علیهاالسلام به محشر
در احادیث معتبر از طریق شیعه و سنی آمده است که در روز رستاخیر حضرت فاطمه علیهاالسلام را به ناقهاى از ناقههاى بهشتى سوار مىکنند و ملائکه اطراف او را مىگیرند، جبرئیل از طرف راست، میکائیل از طرف چپ، امیرالمؤمنین پیشاپیش، امام حسن و امام حسین نیز از پشت سر، ایشان را همراهى مىکنند، و با تمام عظمت و جلالت وى را به محشر مىآورند، تا جایى که خلایق از دیدن ایشان سرهاى خود را پایین میاندازند و چشمهایشان را میبندند، تا فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا صلى اللّه علیه و آله عبور کند.
مردم محشر با شنیدن این پیام که از سوى عرش خدا صادر مىگردد، همگى سرهاى خود را پایین مىاندازند و چشمهایشان را مىبندند و فاطمه علیهاالسلام از روى پل صراط عبور مىکند و در کنار بهشت قرار مىگیرد. سپس با عزت و احترام بىنظیر هفتاد هزار فرشته تسبیح گویان حضرت را وارد محشر مىکنند و به همین تعداد حوریان بهشتى به استقبالش مىآیند... . (یا مَعشرَ الخَلائق! نکسوا رُئوسِکُم و غَضُّوا اَبصارَکُم حَتى تَمُّر فاطمه علیهاالسلام بِنتَ مُحمد عَلى الصِراطِ، فَتَمُر مَع سَبعین الف جاریه مِن الحُور العَین... .)
آرى در روز قیامت نیز همه چشمها لیاقت دیدن فاطمه علیهاالسلام را نخواهند داشت، فقط آنان که در این دنیا امتحان پس داده و لیاقت شیعه بودن را کسب کردهاند، مدال افتخار آن روز را از دست فاطمه علیهاالسلام دریافت مىدارند.
منبع:
- کنزالعمال، ج 12، ص 105.
- فرائدالسمطین، ج 2، ص 49، ش 380 و ص 64، ش 387.
- سفینة البحار، ج 2، ص 375.
- شرح نهج البلاغه ابن ابىالحدید، ج 9، ص 193.
- بحارالانوار، ج 43، ص 53 و ص 219.
لینک های مربوطه
+ زمینه سازی خطبه فدکیه --- لینک
+ سوگنامه ی یاس، ویژه نامه ی شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) --- لینک
+ بررسی محتوای خطبه فدکیه --- لینک
+ نهایت عشق، درس هایی از حضرت فاطمه زهرا (س) --- لینک
+ اگر نبود فاطمه --- لینک
+ چنین گفت فاطمه (س) --- لینک
+ متن خطبه فدکیه --- لینک
+ حضرت فاطمه (س) چگونه سر از قبر بر می دارد؟ --- لینک
+ رجعت حضرت فاطمه زهرا (س) به دنیا --- لینک
+ خطبه عیادت --- لینک
+ چگونگی ورود حضرت فاطمه زهرا (س) به محشر --- لینک
+ درس هایی از حضرت فاطمه (س) --- لینک
+ منظومه ی احساس --- لینک
+ مواعظ اخلاقی آیت ا... مجتهدی تهرانی --- لینک
+ ماتمکده (مرثیه سرایی) --- لینک
+ کتابخانه ی حضرت زهرا (س) --- لینک
+ ویژه نامه ی سال گذشته --- لینک --- تصاویر ویژه --- لینک
+ واقعه ی غم بار فدک --- لینک
+ مادر اسلام --- لینک
+ فقر و تنگدستی در زندگی فاطمه زهرا (س) --- لینک
عملیات بیت المقدس
در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد.
بر همین اساس، با توجه به این که منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.
اهداف عملیات
مهم ترین اهدافی که در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از:
- انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشکر.
- آزاد سازی حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.
- خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.
- تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).
- آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.
منطقه عملیات
منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود.
منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های کارون، کرخه کور و اروند بود.
استعداد دشمن
تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:
- لشکر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه.
- لشکر 5 مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.
- لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر – تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.
- لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر.
با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:
- لشکر 5 مکانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مکانیزه.
- لشکر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ 25 مکانیزه .
- لشکر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مکانیزه .
- لشکر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مکانیزه .
- لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مکانیزه .
- لشکر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.
- لشکر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مکانیزه و 37 زرهی.
- لشکر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.
- تیپ مستقل 10 زرهی.
- تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده.
- تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.
- تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.
- تعداد 30 گروهان کماندو.
- تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).
- گردان تانک مستقل سیف سعد.
- گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.
- توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.
طرح عملیات
در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.
هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:
1- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
2- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
3- محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).
شرح عملیات
سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.
شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشکینی نیز که در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند، هر یک به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت کردند.
عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم کرد:
مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.
در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.
الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 تثبیت و کلیه رخنه ها ترمیم شد.
مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.
عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.
دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.
در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.
مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361
سرانجام در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.
در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز کرد و یگان هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.
به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.
از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.
در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.
در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.
بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.
رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اکبر سردادند.
نتایج
- طی عملیات بیت المقدس 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
- با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.
- فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.
- عملیات بیت المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
- طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.
میزان انهدام یگان های دشمن
لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.
لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.
لشگر 7 پیاده: 40 درصد.
لشگر 5 مکانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.
تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.
تیپ 109 پیاده: 60 درصد.
تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.
تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.
عملیات بیت المقدس در نگاه رسانه ها
نگاهی به اخبار و
گزارش های منعکس شده از خبرگزاری ها، شبکه های مختلف تلویزیونی
مطبوعات معتبر جهان درباره عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان
می دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت دار در ارسال اخبار و اطلاعات
یومیه در این باره جملگی این رسانه ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و
حیرت به شکست نیروهای عراقی در این عملیات اذعان کرده اند مطلب ذیل که با
تلاش روابط عمومی سازمان حفظ نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه پاسداران
تهیه شده نگاهی دارد به اخبار و مواضع رسانه های جهان پس از آزادسازی خرمشهر.
عملیات پیروز بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و
تعیین کننده ای بر پیکر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و
ذهنیت هایی را که درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت،
تغییر داد. بسیاری از کارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در
برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر،
غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.
رادیو دولتی انگلیس که در
شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می کرد: «چنانچه ایرانیان درصدد
بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو «را برای شکستن
برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سکوت خود را بکشند و طی گفتاری در روز پنجم
خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام
حیرت زده اعلام کند: «از زمانی که خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر
دیدن کرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز
نمی گذرد که ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون کشیده شد.»
در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های
بین المللی، در گزارش هایی که با عنوان «بسیار مهم» از بغداد به سراسر
جهان مخابره کرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام
داشتند که عراق «تلویحا به شکست خود اعتراف کرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت
جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق _ آی.ان. ۱ _ طی یک اطلاعیه کوتاه ضمن
آن که از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر «نام برد، اعلام کرد: سخنگوی ارتش
عراق اعلام کرده است بندر خرمشهر را ترک کرده و تا مرزهای بین المللی
عقب نشینی کرده اند. این خبرگزاری افزود که عقب نشینی نیروهای
عراقی، از روز یکشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.»
همین اطلاعیه تلکس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی
رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افکار عمومی عراق رسانده شد: «یک سخنگوی ارتش
عراق اعلام کرده است که نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن که تمامی
حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و
الاهواز (اهواز) با اقتدار کامل دفع کردند... صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یک جابه جایی
تحسین برانگیز، عقب نشینی تاکتیکی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با
موفقیت کامل انجام داده اند.
این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد که خبرگزاری
آمریکایی» یونایتدپرس «در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز،
در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف کرده و نوشت:»
... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند «. پس
از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط
رسانه های ایران و خارجی که در آنها شکست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران
نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به
گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی کشورهای جنوب خلیج فارس نیز که
همواره از صدام حمایت می کردند، اکنون به واهی بودن دعاوی حکام بغداد اذعان
داشتند. از طرف دیگر رژیم عراق برای فریب افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر
شکست های بیت المقدس، اقدام به اعطای» مدال شجاعت «،» نشان لیاقت «و
نشان» رافدین «به تعدادی از فرماندهان خود کرد. رادیو دولتی صدای امریکا پس از پنج
شبانه روز سکوت و امتناع از انعکاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران،
سرانجام در» گزارش ویژه «هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود می گوید:» با وجود
مشکلات تدارکاتی، ناآرامی های ناشی از انقلاب و کاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای
هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه ای اعجاب آور عمل کرد.
روزنامه گاردین چاپ
انگلستان درباره سقوط فتح خرمشهر می نویسد: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و
مهم ترین افتخار جنگی عراق که ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این
برگ برنده را که به وسیله آن عراق می کوشید ایران را به پای میز مذاکره
بکشاند، از دست بغداد ربودند.»
همچنین وزیر امور خارجه آمریکا «الکساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت
خارجه شان می گوید: «پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای
آمریکا نگران کننده است و منافع غرب خصوصا آمریکا را در منطقه به خطر
انداخته است.»
منبع: سایت شهید آوینی
لینک های مربوط
+ فتح خرمشهر، نماد مقاومت، وحدت و عزت ملت ایران است --- لینک
+ پیام امام خمینی (ره) به مناسبت فتح خرمشهر --- لینک
+ ادامه ی جنگ بعد از فتح خرمشهر --- لینک
+ خرمشهر از اسارت تا رهایی --- لینک
+ عملیات بیت المقدس از نگاه ناظران جهانی --- لینک
+ ایران کاملاً پیروز شد --- لینک
+ ناگفته هایی از عملیات بیت المقدس (شهید صیاد شیرازی) --- لینک
+ آزادی خرمشهر نماد پیروزی ایران در جنگ (دکتر محسن رضایی) --- لینک
+ هدف، کشور گشایی نبود سردار علی فضلی) --- لینک
+ ای شهیدان به خون غلطان (گفتگو با آهنگران) --- لینک
+ خاطرات دکتر قالیباف از آزاد سازی خرمشهر --- لینک
+ فرار از محمره به بغداد --- لینک
+ خاطرات اسرای عراقی --- لینک
+ فتح خرمشهر، اوج ایثار و شهادت --- لینک
+ قرارگاه بی قرار (رادیو) --- لینک
+ آژیر پیروزی در خیابان آزادی --- لینک
+ فیلم ها --- گالری تصاویر --- نوای جبهه --- تصاویر ویژه
+ بوی خوش حماسه (ویژه نامه ی آزاد سازی خرمشهر) --- لینک
سلام به همه. امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین.
اگه نتونستم فردا آپدیت کنم، از حالا فرا رسیدن سالروز فتح خرمشهر (عملیات بیت المقدس سال 1361) رو به همه ی ایرانی ها تبریک می گم. بعضی چیزها رو هیچ وقت نباید فراموش کرد.
راستی بچه ها، شاخه ی امید بعد از مدت ها آپدیت شده. اگه دوست داشتین برین یه سر بزنین.
فوتبال و یورو 2008
می خواستم قهرمانی منچستر یونایتد (در جام باشگاه های اروپا سال 2008) رو تبریک بگم به همه ی طرفدارای منچستر (من جمله خودم) و یه تسلیت بگم به یکی از بچه ها که می دونم بد جوری طرفدار چلسی بید.
لینک های مربوط به بازی
+ چلسی و منچستر، نبردی از جنس اسکاتلند و روسیه ... لینک
+ قهرمانی شیاطین سرخ اروپا --- لینک
+ شیاطین سرخ، پادشاهان فوتبال قاره سبز --- لینک
+ فرگوسن: فکر می کردم پیروزی را از دست داده ایم --- لینک
+ رونالدو: امروز می توانست بدترین روز عمرم باشد --- لینک
+ تصاویر اول --- دوم --- سوم --- چهارم --- پنجم --- ششم --- هفتم --- هشتم --- نهم
+ مسکو زیر پای شیاطین سرخ --- لینک
+ متفقین در قلب روسیه --- لینک
+ پس از قهرمانی منچستر همه از "جان تری" دلجویی کردند --- لینک
+ این آخرین فینال چلسی نخواهد بود --- لینک
+ فوتبال ورزش بی رحمی است --- لینک
سردرگمی
خیلی سخته که با تمام وجود بخوایی به یکی زنگ بزنی و باهاش حرف بزنی، حالا حتی شده، فقط بدونی حالش خوبه یا نه، ولی جرأت نکنی زنگ بزنی. SMS زدن هم فایده نداشته باشه؟ یا قدقن شدی برای اس.ام.اس زدن یا جوابی برای اس.ام.اس هایی که می زنی دریافت نمی کنی. ولی جرأت نداری زنگ بزنی و حالش رو بپرسی. می ترسی از دستت نارحت بشه، برگرده بگه چرا زنگ زدی؟ ممکن است مثل دیوونه ها هی راه بری و با خودت کلنجار بری و هی بگی: زنگ بزنم یا نزنم؟ آخرش هم از ترس ناراحت کردن اون یه نفر زنگ نزنی و ساکت بمونی. خیلی یه جورایی است. خیلی سخته که ندونی باید چی کار کنی؟ با تمام وجود می خوایی زنگ بزنی و حالش رو بپرسی و باهاش حرف بزنی ولی جرأت نداشته باشی، نه به خاطر خودت، نه به خاطر این که ممکن است دعوات کنه، فقط به خاطر این که ممکن است ناراحت بشه ... چه کار می شه کرد؟
هیچ غریقی نمی داند با کدامین قطره ی آب
آخرین نفسش
بند خواهد آمد...
کلمات کلیدی: وراجی – شعر – مناسبت –- لینکدونی
دنیای شیشهای
همیشه فرض کن در یه دنیای شیشهای زندگی میکنی ... پس سنگی به سوی کسی پرتاب نکن ... چون اول دنیای خودت میشکنه ...
منبع: ؟؟؟
روز بزرگداشت ملاصدرا (صدر المتالهین)
برگی از دفتر زندگانی صدرا
محمد بن ابراهیم شیرازی ملقب به صدرالمتالهین و مشهور به ملا صدرا در حدود سال 979 یا 980 هجری در شیراز دیده به جهانگشوده و بواسطه محیط خانوادگی خود که از اقوام با نفوذ و ثروتمندفارس بودند و استعداد فوقالعادهای که از همان اوان کودکی خود دارابوده از تحصیل و تعلیم شایستهای برخوردار شده و همانند دیگرانمراحل اولیه تحصیل را در مکتب خانه شروع کرده و پیش ملا احمدنامی به آموختن قرآن و صرف و نحو پرداخته و بعد از طی اینمراحل، برای تکمیل تحصیلات خود عازم اصفهان که در آن زمانمرکزیت علمی و سیاسی ایران را داشته، گردید.
صدرالدین در اصفهان نخست نزد شیخ بهاءالدین عاملی(شیخبهائی)به تحصیل علوم نقلی پرداخته تا به حدی که به درجه اجتهادنائل گشته و از استاد خود به روش سنتی و معمول حوزههای دینینقل حدیث میکرده است.
صدرالدین پس از طی مدارج عالی در علوم منقول به شاگردیمیرداماد درآمده و رموز حکمت و فلسفه را در طول سالیانی چند درمحضر وی آموخته و به مراحل بلندی در میان همگنان خود نائلشده تا حدی که استاد زبان به ستایش شاگرد گشوده و در یکی ازرباعیات خود در منزلت علمی وی سرود:
صدرا بگرفت فضلت اوج از گردون.
بر علم تو داده استخراج افلاطون.
در مسند تحقیق نیامد مثلت.
یک سر زگریبان طبیعتبیرون.
ملا صدرا بعد از تکمیل تحصیلات در رشتههای متعارف آنروزگار که در حقیقت مرحله اولیه از مراحل زندگانی وی را تشکیلمیدهد، به علت مخالفت عدهای از علمای ظاهربین ناچار شده کهاصفهان را ترک گوید و برای تزکیه نفس و سیر و سلوک معنوی به قریهکهک در نزدیکی قم پناه برد.
مورخان و تراجم نگاران از اساتیدی که راهبر ملا صدرا به علومباطنی و تعلیمات صوفیانه باشد، گزارشی ندادهاند و معلوم نیست کهوی از چه کسانی اصول عرفانی را آموخته است، اما قدر مسلم ایناست که ورود به دریای بیکران عرفان و تصوف و ارائه معضلاتی ازاین علوم که در جای جای نوشته جات ملا صدرا به چشم میخورد، بدون تعلیم و تعلم از اساتید فن میسور وی نبوده و اگر چهصدرالمتالهین جزو هیچ کدام از سلسلههای صوفیه وارد نشده، ولیدر آشنایی با عرفان و بالخصوص عرفان نظری محیی الدین بن عربیکه در آثار وی همانند کتابهای سیدر حیدر آملی رنگ تشیع به خودگرفته است، دست در دست استاد کار آزمودهای داشته است.
دوران خلوت گزینی و سلوک معنوی صدرالمتالهین که دوره دوماز دوران زندگی وی را شامل میشود، هفتسال و بنابه قولی پانزدهسال به طول کشید تا اینکه ملا صدرا در اثر ریاضات شرعی و عباداتعارفانه به شهود و کشف حقایق و علم حضوری نائل آمد.
همزمان با دوران خلوت گزینی، آوازه آخوند کم کم عالمگیرشده و به دنبال تاسیس مدرسه خان در شیراز و درخواست والیشیراز، ملاصدرا به وطن خود بازگشته و در مرحله سوم زندگیش تاپایان عمر به تعلیم و تدریس افکار و یافتههای متعالیه خود اشتغال واهتمام ورزید.
صدرالمتالهین در کنار کارهای تحقیقاتی موفق شد شاگرداننامداری همچون فیض کاشانی، فیاض لاهیجی، حسین تنکابنی و...را در عرصههای مختلف علمی و فلسفی تربیت نماید که هر کدام ازاین بزرگان در تاریخ علوم دینی و فلسفه و عرفان اسلامی، از جایگاهویژهای برخوردارند. ملا صدرا علی رغم مشاغل تدریسی و تالیفی ازعالمان زاهد و عابد روزگار خود بشمار میرفته و بر حسب گزارشتذکره نویسان در طول عمر خویش، هفتبار پیاده به زیارت حج رفتهتا اینکه در سال 1050 قمری(1640میلادی) در بازگشت از هفتمینسفر خانه خدا در بصره به جوار حق تعالی شتافت.
منبع - لینک
لینک های مربوطه
+ نگین حلقه ی حکیمان --- لینک
+ گذری بر آثار و تألیفات ملاصدرا --- لینک
+ منابع نظریات ملاصدرا --- لینک
+ تأثیر مکتب فلسفی ملاصدرا بر متأخران --- لینک
+ یادنامه ی ملاصدرا --- لینک
معنا و اراده
یاگامی لایت: من در دستانم معنا را دارم و در قلبم اراده.
منبع: مانگا دفترچه مرگ
#Death_Note #Manga #Yagami_Light #Manga_Dialog
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/13/21760.jpg
One Piece Movie 8: Episode of Alabasta – Sabaku no Oujo to Kaizoku-tachi – 2007
نام فیلم انیمهیی: One Piece Movie 8: Episode of Alabasta – Sabaku no Oujo to Kaizoku-tachi
نام فیلم انیمهیی: One Piece The Movie: Episode of Alabasta - The Desert Princess and the Pirates
نام فیلم انیمهیی: 劇場版ワンピース エピソードオブアラバスタ 砂漠の王女と海賊たち
ژانر: Action, Adventure, Fantasy, Shounen
تاریخ پخش: زمستان 2007
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: یک قسمت
مدت زمان فیلم انیمهیی: یک ساعت و 30 دقیقه
کارگردان: Imamura Takahiro
منبع: Manga
استودیو: Toei Animation
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به فیلم انیمهیی
+ لینک فایل تورنت (MP4, EN Sub, 1.2GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x265, 1080P, EN Sub, 1.3GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x265, 720P, EN Sub, 850MB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x264, BD, 1080P, EN Sub, 3.5GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, EN Sub, 1.2GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x264, BDRip, 716P, RAW, 2.2GB)
+ تماشای تریلر فیلم انیمهیی: لینک // لینک // لینک
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, 720P, BluRay, EN Sub, 851MB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x265, 1080P, BluRay, EN Sub, 1.3GB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x265, BD, 1080P, EN Sub, 1.2GB)
+ تصاویر: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x264, BD, 1080P, EN Sub, 4.6GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x264, BD, 1080P, EN Sub, 3.5GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x265, BD, 1080P, EN Sub, 1.2GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x265, 1080P, EN Sub, 1.3GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, 720P & 1080P, EN Sub)
https://youtu.be/tE6lEcnyJEE
خلاصه داستان (منبع)
برخلاف سایر فیلمهای وانپیس، این قسمت درباره اتفاق مرتبط با خود انیمه است، این سینمایی درباره اتفاقات جزیره الاباستا میباشد …
توضیحات (منبع)
A retelling of the Alabasta arc.
نبرد با تاریکی
ستیز من تنها با تاریکی است و برای نبرد با تاریکی شمشیر بر نمیکشم، چراغ میافروزم ...
منبع: ؟؟؟
برای یک روز دیگر – میچ آلبوم
نام کتاب: برای یک روز دیگر || For One More Day
نویسنده: میچ آلبوم || Mitch Albom
مترجم: زهره زاهدی
ناشر: انتشارات جیحون
نوبت چاپ: چاپ اول – 1386
تعداد صفحات: 192 صفحه
قسمتی از متن کتاب
«بگذار حدس بزنم. می خواهی بدانی چرا دست به خودکشی زدم.»
اولین حرف چیک بِنِتّو، خطاب به من
این داستان درباره ی یک خانواده است، و چون در آن یک روح هم وجود دارد، می شود به آن قصه ی اشباح هم گفت. اما هر خانواده ای برای خودش یک قصه ی اشباح است. مرده ها تا مدت ها بعد از مردن شان همچنان سر سفره ی ما می نشینند.
این داستان ِ خاص، متعلق به چالز «چیک» بِنِتّو است. او شبح نبود. او بسیار واقعی بود. من او را در صبح یک روز شنبه در صف تماشاگران یک زمین ورزش کوچک، در حالی که یک بادشکن نیروی دریایی به تن داشت و آدامس نعنانیی می جوید، پیدا کردم...
قسمتی از متن کتاب
بگذار حدس بزنم، می خواهی بدانی چرا دست به خودکشی زدم.
می خواهی بدانی چه طور زنده ماندم. چرا ناپدید شدم. این همه وقت کجا بودم. بگذاراول بگویم چرا خودکشی کردم. باشد؟
اشکالی ندارد. مردم این کار را می کنند. آن ها خودشان را با من مقایسه می کنند. انگار این خطی است که جایی در این دنیا کشیده شده و اگر هیچ وقت از آن عبور نکنی، هیچ وقت به فکر نمی افتی که خودت را از بالای ساختمان پرت کنی، یا یک شیشه قرص قورت بدهی. اما اگر از آن خط عبور کنی، ممکن است به فکر آن کارها هم بیافتی. مردم تصور می کنند من از آن خط گذشته ام. آن ها از خودشان می پرسند: «می شود زمانی من هم به اندازه ی او نزدیک آن خط شوم؟»
واقعیت این است که خطی وجود ندارد. تویی و زندگی ات، این که چه طور آن را به هم بریزی و این که کسی باشد که نجاتت بدهد.
یا اصلاً کسی نباشد.
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/2/18521.jpg
Karas
نام انیمه: Karas
نام انیمه: Crow
نام انیمه: Karas: The Prophecy
نام انیمه: Karas: The Revelation
نام انیمه: 鴉 -KARAS-
ژانر: Action, Sci-Fi, Super Power, Fantasy
تاریخ پخش: 2005 تا 2007
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 6 قسمت (OVA)
مدت زمان هر قسمت: 30 دقیقه
منبع: Original
استودیو: Tatsunoko Production
کارگردان: Satou Keiichi
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, 10bit, ~180MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, BluRay, ~150MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 1080P, BluRay, ~400MB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک فایل تورنت (MP4, x264, 1080P, RAW, 4.8GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 1080P, RAW, 34GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x265, 1080P, EN Sub, 2.4GB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, x265, 1080P, EN Sub, ~380MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, x264, 1080P, BDRip, ~1.4GB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
در شهر Shinjuku جنگی بین یک Karas سرکش به نام Eko و " اراده ی شهر " (Will of the city ) به صورت خیلی مهلک برای غلبه بر شهر صورت میگیره . کاراس سرکش این جنگ رو میبره و شهر بدون هیچ دفاعی باقی میمونه، کمی به Otoha یک مریض کمایی انتخاب میشه که کاراس جدید باشه و با کاراس سرکش یعنی Eko مقابله کنه و سرنوشت شهر و ساکنانش معلوم بشه.
کاراس قبلی مرده، توسط کاراس قبلی که الان دیگه شیطانی شده و اسمه خودشو Ekou گزاشته . او قتل های متعددی رو بر علیه انسان ها انجام میده و این قتل ها به صورتیه که Youkai باوفاش رو مجبور میکنه که هرچیزی که در انسان وجود داره رو بمکه و انسان رو بخوشکونه.
otoha یک مرد جوان که تازه از کما بهوش اومده انتخاب شده که کاراس جدید باشه. او و مربیش Yurine شروع به مبارزه علیه نیرو های شیطانی میکنن و همچنین سعی در تسخیر شهره Shijuku رو دارن...
خلاصه انیمه (منبع)
شهر شینجوکو در آینده. این شهر شهریه که دزدی و قانون شکنی توش چیز عادی ایه. اما ناگهان موج قتل های گروهی و سریالی عجیبی تمام شهر رو پر میکنه، مقتول های این حمله ها تمام خون بدنشان کشیده شده و بین این قتل های گروهی همیشه یک نفر نجات یافته باقی میمونه… این قتل ها زیر سر اکوو، کاراس شهر هست. کاراس صدها ساله که محافظ و نگهبان شهره. اما دیگه علاقه ای به این شهر نداره و میخواد نابودش کنه. اما جانشین آینده اوتوها که قرار بود بعد از او کاراس شهر بشه از اون نافرمانی میکنه و تصمیم میگیره با تمام نیروهای اوتوها بجنگه و اجازه نده شهر نابود بشه .
https://youtu.be/Wgdpuqo2QCE
توضیحات من دربارهی انیمهی Karas
از این انیمههای عجیب است.
انگاری مردم عادی، کاراس ها رو نمیبینن.
ولی نتیجهی جنگ و درگیریهاشون، روی انسانهای عادی تأثیر داره.
ساختمانها نابود میشن. مردم کُشته میشن و ...
قسمتهای آخر، مردم عادی توانایی دیدن یوکایها و کاراس رو دارن.
کاراس دوباره متولد میشه و شهر رو نجات میده. و دوباره یوکاییها نامرئی میشن.
انیمهی عجیبی بود.