اولین باری که عاشقت شدم یادته؟
من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم.
من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم
و تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی.
ولی نمیدونم چی شد که من طاقت نیاوردم
و فقط یه خورده سیب خوردم.
تو هم از غصه دور خودت پیله بستی...
حالا دومین باره که عاشقت شدم
ولی حالا من هنوز یه کرم سیبم
و تو یه پروانه خوشگل
تو پر زدی و رفتی
و من موندم
و سیبهایی که جایی برای خورده شدنشون نمونده.
از هر چی سیبه منتنفرم...
پ.ن: سلام. یه خورده زیادی از بعضی چیزا انتظار داشتم، فعلا ً که همه چی درهم برهم است. خیالی نیست. نمیدونم...
http://up.pnu-club.com/images/tjojk4hesmwkedhl5mkt.jpg
دریایی از خون
در جهنمی همچون اینجا، خورشیدی وجود نداره، اما، دریایی از خون دیده میشه...
منبع: ؟؟؟
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/2/75279.jpg
Minami-ke
نام انیمه: Minami-ke
نام انیمه: みなみけ
نام انیمه: The Minami Family
نام انیمه: Minamike
ژانر: Slice of Life, Comedy, School Life
تاریخ پخش: پاییز 2007
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 13 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 24 دقیقه
منبع: Manga
کارگردان: Oota Masahiko
استودیو: Daume
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ لینک فایل تورنت (MKV, 720P, All Season + OVA, EN Sub, 4.3GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, x264, All Season, BD, 720P, RAW, 14.5GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, BD, 1080P, EN Sub, 10GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, DVD, EN Sub, 2.2GB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, ~100MB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, EN Sub, All Season + OVA, ~80MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 576P, DVD, EN Sub, ~300MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, BD, 1080P, EN Sub, ~700MB)
خلاصه داستان (منبع)
زندگی در مدرسه و خانه ی سه تا خواهر به اسم های هاروکا، کانا و چیاکی، در این انیمه به نمایش دراومده که بسیار کمدی هست و ارتباط این سه نفر با همکلاسیاشون جالبه و اونا هر دفعه دست به یک ماجراجویی جالب میزنن…
https://youtu.be/SPKY_xH15GU
توضیحات من دربارهی انیمهی Minami-ke
وووووووووووااااااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییییییییییییییی
از این انیمههای ناز و کاوایی بود! چقدر هم خندهدار.
زندگی سه تا خواهر رو نشون میده.
هاروکا دبیرستانی، کانا راهنمایی و چیاکی دبستانی است.
کانا که تعطیل است. هیچی :D
هاروکا نقش مادر خانواده رو داره. مهربون است و در مدرسه کلی طرفدار داره.
و حتی در دوره راهنمایی یه لقب لات گنده بهش داده بودن (یه جورایی برای شوخی)
چیاکی باهوش ترین است، بهترین مدرسه میره.
خیلی بامزه و خندهدار است این انیمه!
انیمه این مدلی هم خوب نیست بابا! اصلا یه تیکههایی دل درد گرفتم از خنده!
آی مُردم از خنده! اینا چقدر بامزه هستن!
همین؟ فقط 13 قسمت؟ این که خیلی کم بود!
یه انیمه به این نانازی، 13 قسمت براش کم بودددددددددددددد!
بعد از تیتراژ قسمت آخر، یه چیزهایی نوشته بود، انگاری فصل دومی هم داره.
برم ببینم چی جوریاس، اگه فصل دوم با زیرنویس داره، دانلود کنم.
« شایسته ی آغوش »
یاری که مرا کرده فراموش، تویی تو
با مدعیان گشته هم آغوش، تویی تو
صد بار بنالم من و آن یار که یک بار
بَر ناله ی زارم نکند گوش، تویی تو
در کوی غمت خوار منم، زار منم من
در چشم دلم نیش تویی، نوش تویی تو
مارند خرابیم و تویی میر خرابات
ما اهل خطاییم و خطاپوش، تویی تو
مدهوشی و مستی نه گناه دل زار است
چون هوش ربای دل مدهوش، تویی تو
خون می خوری و لب به شکایت نگشایی
همدرد من ای غنچه ی خاموش، تویی تو
صیدی که تو را گشته گرفتار، منم من
یاری که مرا کرده فراموش، تویی تو
آغوش رهی بهر تو خالی چو هلال است
باز آی که شایسته ی آغوش، تویی تو
« رهی معیری »
#شعر #رهی_معیری
خواهم که به زیر ِ قدمت زار بمیرم
هر چند کنی زنده، دگر بار بمیرم
دانم که چرا خون ِ من ِ زار نریزی
خواهی که به جان کندن بسیار بمیرم
#شعر
« تقدیم به همه ی برو بچ دانشجو »
تقدیم به همه دوستان و دانش جویان عزیز:
سالهای پیش از دانشگاه : آن روزهای خوش
دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس
دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان
خوابگاه شهرک : اینجا آخر دنیاست
دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار
دانشگاه آزاد : جیب برها به بهشت نمی روند
دانشجوی مدل رپی : الو، الو، من جوجوام
دانشجوی فوق لیسانس : قهرمان قهرمانان
شاگرد اول کلاس : مردی که زیاد می دانست
روز دریافت کارنامه : روز واقعه
تعطیلات بین ترمی : روزهای خوب زندگی
دانشجوی فارغ التحصیل : دیوانه از قفس پرید
انصراف دادن : فرار بسوی خوشبختی
ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول
شیرینی گرفتن از فارغ تحصیلی : ضربه آخر
اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم
روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته
دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد
دانشجوی مشروطی : مردی که موش شد
کلاس های ساعت 12-2: خواب وبیدار
تصویب شهریه برای دانشجویان : تاراج
آشپزهای سلف سرویس : هفت سامورائی
دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده
سرویس دانشگاه : اتوبوسی بسوی مرگ
کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان
پاس کردن یک درس: یکبار برای همیشه
علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان
شاد و پیروز باشین آینده سازان این مرز و بوم
چرا ما پسرا اینقدر ضایعیم؟ خوب معلومه دیگه...
واسه اینکه وقتی سوار اتوبوس میشن اگه صندلی ها هم خالی باشه میرن ته اتوبوس، تو ترافیک، چله تابستون، 1 ساعت سرپا وای میستن، شاید بند کیفه دختره گیر کنه بهش.
واسه اینکه وقتی تو خیابون راه میرن، کافیه فقط یه دختری از کنارشون رد شه، گردن نیست لامصب ( معذرت، آخه آدم عصبی میشه دیگه)، مثل جغد 180 درجه گردنه می چرخه.
واسه اینکه وقتی یه ماشین گیرشون میاد، پا میشن میرن یه جایی مثله ملا صدرا، اونجا صد بار یه خیابون رو بالا و پایین میرن، 100 بار بوغ میزنمیو 200 بار ترمز، بعدشم میزنی به یه پیر زنه، اون موقع هستش که آخر روز میشه.اون لحظه آدم آرزو می کنه که بره تو توالت عمومی خودش رو دار بزنه.(ربطش رو به توالت عمومی خودت پیدا کن).
واسه اینکه وقتی میرن کوه، پشت دختره میرن بالا از کوه، بعدش کم میاره و رنگش سرخ میشه و تازه می فهمه که دختره کوهنورد بوده.
واسه اینکه وقتی حس غرورش گل میکنه میبینه
دختره داره با یه پسره دیگه دعوا می کنه میره جلو، با پسره دعوا میکنه، بعدش که
خوب کتکه رو خورد می فهمه که یارو داداشش بوده.!!
واسه اینکه وقتی یه دختر کنار پسره میشینه تو تاکسی، و پسره می خواد استفاده ی
معنوی ببره، 10 بار مسیرش رو میره تا با دختره باشه، وقتی که دختره پیاده میشه، میره
تو رویا، اون وقته که می فهمه به جای فضل آباد، رسیده به پل عفیف آباد. و
وقتی که بر می گرده با تاکسی، می فهمه که تمام پولش رو داده به تاکسی قبلیه، و
اونجا یکم مشت و مال میبینه از راننده تاکسیه و بعدش فحشه که به خودش میده!!
شکست، له شد،خُرد شد
قلبم
زیر پای نا مهربانی های تو
وقتی دلم را برایت کوک کردم
نشستی و سازش را گوش دادی
گفتم: میپرستمت
گفتی:بپرست، من بودای تو
گفتم: تو قبله ی من
گفتی: من کعبه ی تو
گفتم: هستم با تو
گفتی: باش با من
گفتم: تو مال من
گفتی: من مال تو
گفتم: دوستت دارم
گفتی: دوستت ندارم
اما
من
دوستت دارم.
من بودم،
من هستم.
و تا آخر زمان خواهم بود.
زیرا وجود مرا پایانی نیست.
من راه خود را از میان فضاهای بیکران گشوده،
در دنیای خیال پر کشیده، و در آن بالا به حلقه ی نور نزدیک شده ام.
با وجود این، بنگرید چگونه اسیر ماده ام.
- جبران خلیل جبران –
« مِه »
یک بار دستم را از مِه پر کردم.
سپس دستم را باز کردم؛ بیا و ببین، مِه به کِرمی بدل شده بود.
دستم را بستم و دوباره گشودم؛ بنگر، پرنده ای در میان دستم بود.
باز دستم را بستم و گشودم؛ د رمیان گودی دستم انسانی ایستاده بود.
سیمایی غمگین داشت و به بالا می نگریست.
باز هم دستم را بستم؛ وقتی آن را گشودم، چیزی جز مِه ندیدم؛
اما ترانه ای شنیدم در نهایت زیبایی.
- خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست.
- نه، وصل ممکن نیست،
همیشه فاصله ای هست.
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،
همیشه فاصله ای هست.
دچار باید بود
وگرنه زمزمه ی حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست.
و عشق
صدای فاصله هاست.
صدای فاصله هایی که
- غرق ابهامند.
- نه،
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر.
همیشه عاشق تنهاست.
Da "LEZIONI AMERICANE" di italo Calvino
L'imperatore Carlomagno in tarda eta' s'innamoro' d'una ragazza tedesca. I baroni della corte erano molto preoccupati vedendo chi il sovrano, tutto preso dalla sua brama amorosa, e dimentico della dignita' regale, trascurava gli effetti dell'Impero. Quando inprovvisamente la ragazza mori', I dignitary trassero un respire di sollievo, ma per poco: perche' I'amore di Carlomagno non mori' con lei. L'imperator, fatto portare il cadavere imblasmato nella
تنها یک بار از سخن باز ماندم، وقتی مردی از من پرسید: «شما کیستید؟»
Only once have I been made mute. It was when a man asked me, "who are You?!"
جبران خلیل جبران
عشق از ژرفای خویش آگاه نمیشود، جز در لحظهی جدایی.
Love knows not its depth till the hour of separation.
جبران خلیل جبران
به کندی دوستی کن، اما هنگامیکه دوست شدی با ملایمت و مداومت ادامه بده.
Be slow to fall into friendship, but when thou are in, continue firm and constant.
سقراط
شکست راههای بسیار دارد، حال آن که موفقیت تنها یک راه دارد.
It is possible to fail in many ways, while to succeed is possible only in one way.
ارسطو
http://media.jamejamonline.ir/Media/Image/1394/03/06/635683456735741071.jpg
غرق شدن در میان حباب
حس غرق شدن در میان حبابها، این حالت در میان رویاهاست ...
منبع: ؟؟؟
ترک سیگار آسانترین کار دنیاست. من خودم هزاران بار این کار را کرده ام.
Giving up smoking is the easiest thing in the world. I have done it thousands of times.
مارک تواین
هیچ انسانی آن قدر ثروتمند نیست که بتواند گذشتهاش را بازخرید کند.
No Man is rich enough to buy back his past.
اسکار وایلد
مردها مثل « مخلوط کن » هستند :
در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد.
مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستند :
حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد.
مردها مثل « کامپیوتر » هستند :
کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند.
مردها مثل « سیمان » هستند:
وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی.
مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند:
همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند.
مردها مثل « جای پارک » هستند :
خوب هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم.
مردها مثل « پاپ کورن » ( ذرت بو داده ) هستند :
بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند .
مردها مثل « باران بهاری » هستند:
هیچوقت نمیدانید کی می آیند، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود.
مردها مثل « پیکان دست دوم » هستند :
ارزان هستند و غیر قابل اطمینان.
مردها مثل « موز » هستند :
هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند.
مردها مثل « نوزاد » هستند :
در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید.