یک جرعه ز جام لب او می زدهای یافت
سرمست و خرامان به سرِ دار بر آمد
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
در کوی خرابات جمالش نظر افکند
شور و شغبی از در خمّار بر آمد
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
بس دل که به کوی غم او شاد فرو شد
بس جان که ز عشق رخ او زار بر آمد
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
ناگه بت من مست، به بازار بر آمد
شور از سر بازار به یک بار بر آمد
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
ز خواب، نرگس مست تو سرگران برخاست
خروش و ولوله از جان عاشقان برخاست
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
در دام سر زلفش ماندیم همه حیران
وز جام می لعلش گشتیم همه سرمست
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
از پرده برون آمد، ساقی قدحی در دست
هم پرده ما بدرید، هم توبهی ما بشکست
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
من از وصال تو دل برگرفته بودم، لینک
زبان لطف توام باز در گمان انداخت
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
دلم، که در سر زلف تو شد، توان گه گه
ز آفتاب رخت سایهای بر آن انداخت
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
فریب زلف تو با عاشقان چه شعبده ساخت؟
که هر که جان و دلی داشت در میان انداخت
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
به یک کرشمه که چشمت بر ابروان انداخت
هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
ای ز غم فراق تو جان مرا شکایتی
بر درِ تو نشستهام، منتظر عنایتی
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
خسته عراقی آن تست، دور مکن ز درگهش
تا نرود فغانکنان از تو به هر ولایتی
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
گرچه بمیرم از غمت هم نکنی به من نظر
ور همه جون کنی دلم، هم نکنم شکایتی
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
ناخورده شراب میخروشیم
بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم
از بیخبری خبر نداریم
پس بیهده ما چه میخروشیم؟
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
اگر فرصت دهد، جانا، فراقت روزکی چندم
زمانی با تو بنشینم، دمی در روی تو خندم
- عراقی همدانی -
#شعر #عراقی_همدانی
سیه چشمی به کار عشق استاد،
به من درس محبّت یاد میداد.
مرا از یاد بُرد آخر ولی من
به جز او عالمی را بردم از یاد.
- فریدون مشیری -
#شعر #فریدون مشیری
با من بمان که من -
یک عمر، بی امید -
همراه هر نسیم،
به گلزار عشقها -
در جستجوی یک گل خوشبو شتافتم
میخواستم گلی که دهد بوی آرزو -
امّا نیافتم.
- مهدی سهیلی -
#شعر #مهدی_سهیلی