ماجراهای سونیا (13)
کلوب رو استارت زده بودم. بچه ها داشتن بسکتبال بازی می کردن.
سونیا رو فرستادم ماهیگیری. دو نفر از اعضای کلوب رو هم دعوت کردم به ماهیگیری.
کلوب رو تعطیل کردم برن خونه. دیگه صبح شده...
روز یازدهم...
الان Wolfgang تماس گرفت. سه قلوها به دنیا اومدن. یه دختر، دو تا پسر.
ااااا، پس برای همین وقتی کلوب رو استارت زدم، نیومده بود اینجا.
زمان کاری هست. اومدم ایستگاه پلیس.
باید اول از یه مظنون (انگاری همون مظنونی دیروزی هست که بازداشت کردم)، بازجویی بکنم.
بعدش باید Database پلیس رو چک کنم.
باید کاراکتر رو ببرم یه جایی دنبال مدرک انگاری.
ااااا، نگو باید بازجویی رو دستی تمام می کردم. میگم چقدر طول کشید. اه اه اه، کلی از زمانم از دست رفت.
رفتم به یه موزه. باید با چند نفر صحبت می کردم.
انگاری شبیه به گشت زدن بود اطراف موزه.
حالا هم باید برگردم اداره.
خب باید اثر انگشت بگیرم، با رئیس ایستگاه صحبت کنم. و باید از یه مجرم عکس بگیرم.
وقت تمام شد. فقط انگشت نگاری کردم.
چه روز کاری نحسی بود. همه ش هم به خاطر اون بازجویی بود که نمی دونستم باید خودم بازجویی کنم.
باید برگرده خونه.
مهمونی گرفتم. 15 نفر میشه دعوت کرد. فقط 15 تا از بچه ها رو دعوت کردم.
روز دوازدهم...
تایم کاری رسیده. بروم ببینم این دفعه جه دسته گلی به آب میدهم.
اثر انگشت گرفتم، با یکی از همکارها صحبت کردم. حالا باید بره بیرون از پاسگاه.
باید یه نفر رو بازداشت کنم. اااا، این همونی هست که قبلا بازداشت کرده بودم.
و روز کاری قبلی هم مثلا ازش بازجویی کرده بودم. چی شد دوباره دستگیر شد! :D
دستگیرش کردم، دارم می برشم پاسگاه. ببینم چه مأموریت دیگه یی باید انجام بدهم.
باید از این یارو که بازداشت کردم، عکس بگیرم. بعدش بازجویی کنم.
بعدش باید پشت میز ورودی بنشینم که اراب رجوع میاد، کارشون رو راه بندازم.
وسط بازجویی تایم کاری تمام شد، برگشتم خونه.
هاهاها، یه گزینه داره پلیس خوب، پلیس بد! هر کدوم یه سری راه کار دارن.
عین پلیس خوب ها بازجویی کنم یا پلیس بدها. خیلی بامزه است.
کاش وقت داشتم ببینم چی به چی هست.
یه گزینه هم داره که در مورد مدارک و پرونده و... حرف می زنه با مظنون.
چه خبره؟ برگشتم خونه، دو تا از بچه ها اومدن.
لیلیث زنگ زد، دعوت کرد به جایی. گفتم باشه. داره میره جایی که دعوت شده.
دقت نکردم کجا! :D هر وقت رسیدم، متوجه میشم.
یه رستورانی هست که اومدیم.
بگذار کلوب رو استارت بزنم، بیان اینجا.
دیگه میخواستم برگردم خونه، یکی از دخترها زنگ زد، گفت برویم سرزمین مخفی جادوگرها برای دوئل.
گفتم باشه. حالا دارن میرن سرزمین مخفی جادوگرها.
حالا که تا اینجا اومدم، یه سر هم به فروشگاه ها بزنم، ببینم چی داره. چی نداره.
از وقتی همه رو با Debug میگیرم، دیگه نیازی نیست بروم از مغازه هاش خرید کنم.
با دو نفر دوئل کردم. حالا باید برگردم خونه.
دیگه خسته شدم. از بازی میام بیرون.
#The_Sims_4
عذاب وجدان شدید
خب خب خب
به خاطر عذاب وجدان شدید، امروز شش صفحه ادیت کردم.
چقدر دوست دارم مانگا بخونم.
یا بروم سیمز بازی کنم.
خیلی بهم فشار اومد که همون شش صفحه رو زدم.
از بس که الان در حالت تنبلی به سر می برم.

حوصله ی ادیت ندارم
تا الان هم حوصله ی ادیت ندارم.
دیروز حتی یک صفحه هم نزدم.
امروز هم معلوم نیست...
فعلا حوصله م نمیاد.
ماجراهای سونیا (10)
خب الان میخوام با بازیکن های دیگه بازی کنم.
می خوام بروم توی خانواده هایی که بچه ها رو پخش کردم.
براشون یه سری وسیله بخرم که بگذارن توی Inventory خودشون.
یه چیزهایی مثل تبلت، لپتاپ، ام.پی.تری پلیر، اسباب بازی و ...
شاید هم کد "modifyrelationship Name1 Name2 100 LTR_Friendship_Main" رو بزنم تا همه شون با هم دوست بشن.
در خانواده ی اول، 5 تا بچه بودن.
در خانواده ی دوم، 6 تا بچه بودن.
در خانواده ی سوم، 5 تا بچه بودن.
در خانواده ی چهارم، 6 تا بچه بودن.
برای همه شون وسیله های لازم رو گذاشتم. ولی در مورد کد روابط، تک و توک کار کردم.
دیگه بقیه ش رو نگاه نکردم. فعلا همینا باشه. خسته شدم دیگه.
یه دفعه دیگه میام بازی.
#The_Sims_4
مرخصی
سلام.
همممم، راستش واقعاً دلم میخواد یه خورده مرخصی داشته باشم.
یه مدت هیچی ادیت نکنم.
ولی، ولی، ولی... راستش حاضر نیستم دو تا از میزکارها رو دست کسی بدهم، یا یکی دیگه کمک کنه.
تا این حد خُل تشریف دارم.
ولی بقیه ی میزکارها برام فرقی ندارن.
فقط کاش می شد یه خورده استراحت کنم.
دلم می خواهد مدت بیشتری توی سمیز باشم.
توی اینترنت ول بچرخم.
تا دلم میخواد مانگا بخونم.
انیمه تماشا کنم.
اصلاً یادم نمیاد آخرین بار، کی نشستم انیمه تماشا کردم.
البته ناراحت نیستم ها، به خاطر این که دوره ی خوندن مانگا هستم. :D
این دوره ی هیت تمام بشه، دوباره می افتم رو دور دیدن ِ انیمه.
دوره ی هیت؟ چیه؟ اونایی که کارهای آلفا-امگایی می خونن، میدونن چی میگم. :D
کثافت مرض، این چند وقت یه سری کارهای جذاب خوندمممممممم، اون سرش ناپیدا.
یکی شون که درجه ی خون دماغیش زیادی بالاس، آسه آسه می خونم.
این پست های مربوط به بازی کردن سیمز رو دیدین؟ یوهاهاها
همین حالا هم که دارم اسمش رو می نویسم، همه ی وجودم داره داد می زنه برم بازی.
ولی الان باید یه خورده بیام اینترنت.
بعدش میروم سیمز.
امروز هم کلا مانگا* خوندم تا اینجای کار.
* مانگا + منهوا + مانهوا
ماجراهای سونیا (9)
یه درخت پلاسما گذاشتم توی خونه. حال نداشتم میوه ش رو بکارم تا بزرگ بشه.
برای همین با استفاده از کدها و Debug، درخت کامل رو گذاشتم.
منتظرم میوه بده تا بتونم برداشت کنم.
یکی از مأموریت های این مرحله، اینه که سه بار میوه برداشت بشه.
یکی دیگه گفته باید 14 روز خون آدم ها رو بدون اجازه نخوری.
این دو تا اصلا مشکی نیست.
می مونه Make a BFF که هنوز نفهمیدم منظورش چیه؟
حتی با این که توضیحات هم گذاشته.
اینا رو واسه توضیح نوشته:
Click on a Sim and Perform Friendly or Funny Socials to Increase Relationship!
همممممم، این که مشکلی نیست. ولی دقیقا چقدر باید این حرکت رو بزنم؟
یعنی با کد امتحان کنم؟ آره، اول با کد امتحان می کنم.
بعد روی یکی از کاراکترها (شاید هم یکی از بچه های سونیا) امتحانش کنم.
همممم، کاراکترهای دیگه رو بی خیال، هون بچه های خودش خوبه.
حالا این رو ولش کن.
الان دیدم سه قلوهای اول که از Lilith بودن، بچه دبیرستانی (Teen) شدن!
الان Wolfgang تماس گرفت. سه قلوها به دنیا اومدن، هر سه دختر هستن.
خب ماموریت Make a BFF حل شد. کافی بود که یه Best Friend داشته باشه. روی Lilith امتحان کردم.
یک روز گذشت...
در حال حاضر کلوب 7300 تا امتیاز دازه که می تونم خرج کنم.
برم یه چرخی بزنم ببینم چی مونده که برای کلوب بگیرم.
همه ش رو خرج کردم، فقط 87 امتیاز مونده.
روز سوم...
نکو دوباره گذاشت رفت. الان نوبت برداشت دوم از درخت پلاسما است.
گذاشتم یه کتاب بنویسه.
زنگ زدم نکو رو پیدا کنن و برگرده.
تا الان دو بار از میوه پلاسما برداشت کردم. فقط یک دور دیگه مونده.
و از این مرحله، فقط گذشتن اون 14 روز می مونه در نهایت. که چقدر طولانی میگذره...
روز چهارم...
آخرین میوه پلاسما هم برداشت شد.
تنها مأموریت باقی مانده در این مرحله، گذشتن همین 14 روز هست.
فعلا یه سری کارهای تکراری انجام میدم.
بسه دیگه. خسته شدم. از بازی میام بیرون.
#The_Sims_4
ماجراهای سونیا (8)
بچه هایی که در خانواده های Munch و Vatore بودن رو پخش کردم در بین بقیه ی خانواده ها.
حالا دوباره می تونم اون کاراکترهای مورد نظر رو حامله کنم :D
چون تعداد اعضای خانواده شون کم شدن. یوهاهاها.
خب یه Aspiration جدید انتخاب کردم.
مرحله ی اولش تمام شد. مرحله ی دوم، یه قسمت داره، گفته 5 روز به هیچ آدمی صدمه نزن و خونش رو نخور.
این اصلا مشکل نیست. در حالت عادی هم کم پیش می اومد که از یه آدم مستقیم خون بخوره.
اکثر مواقع از پاکت های پلاسما استفاده می کنه.
از بس که دیر جنبیدم. Morgyn پیر شده و دیگه گزینه ی Try Baby براش فعال نمیشه.
حالا باید تا Wolfgang جوانه، روش کار کنم.
خب دوقلو هستن و هفته ی آخر.
نکو دوباره رفته... منتظرم برگرده.
زنگ زدم Lilith بیاد خونه، باهاش عشقولی درکنه و Try Baby بزنه. یوهاهاها
این رو هم سه قلو و هفته ی آخر انتخاب کردم.
نکو در حال برگشتن هست.
کلوب رو استارت زدم. چند نفر هم جداگانه دعوت کردم.
یه فستیوالی شروع شد. الان زدم که بره فستیوال!
بیست روز از خونه بیرون نرفته بود. همه ی این فستیوال ها و ... از بین رفته بودن.
الان Wolfgang تماس گرفت، دوقلوها به دنیا اومدن. یه دختر، یه پسر.
آمار تعداد بچه ها از دستم در رفته. چون عملا هیچ مسئولیتی در قبالشون ندارم :D
اااااااااااا، پس چرا Lilith تماس نگرفته بود؟ الان دیدم سه قلوهاش به دنیا اومدن. یه دختر، دو تا پسر.
یک روز گذشته...
یه فستیوال دیگه اومد. قراره شرکت کنم. زنگ زد چند تا از بچه هاش هم بیان.
هر چند نمی دونم کدوم به کدومه :D چه پدر جالبی! شاید هم باید گفت مادر؟ نه؟
روز سوم...
فعلا یه پروسه ی تکراری از استارت کلوب و دعوت بچه ها دارم.
تا ببینم چی میشه.
خب بالاخره پنج روز تمام شد.
مرحله ی بعدی مأموریت ها اومد. برم ببینم چی میگن.
آخرین بچه هایی که به دنیا اومده بودن، همه شون یه ورژن بزرگتر شدن.
مرحله ی قبلی تمام شد.
حالا رسیدم به مرحله ی آخر این Aspiration... یه 14 روز باید بدون اجازه خون کسی رو نخورم.
یکی هم گفته باید درخت پلاسما بکارم و میوه ش رو برداشت کنم.
یکی دیگه هم گفته Make a BFF... که دقیقا نمی دونم چیه.
یه سری توضیح داره. ولی...
دیگه خسته شدم.
باشه یه دفعه ی دیگه.
از بازی میام بیرون.
#The_Sims_4
ماجراهای سونیا (3)
یه خورده دیگه از کد "stats.set_stat rankedStatistic_Occult_VampireXP 1593" استفاده کردم.
یه سری امتیاز بخش خون آشامی اضافه کنم.
حالا میخواهم در عین این که خون آشام هست، دوباره جادوگر هم بشه.
کد "traits.equip_trait trait_Occult_WitchOccult" رو زدم.
حالا سونیا هم جادوگر هست، هم خون آشام. قدرت های هر دو رو داره.
چون خودش قبلا جادوگر بود و همه ی مراحلش رو رفته بود، دیگه نیازی به کاری نیست.
کد "stats.set_stat rankedStatistic_WitchOccult_WitchXP 2850" هم یه سری امتیاز بخش جادوگری دادم.
یه تابلو نقاشی کشیدم، گذاشتم بخش Inventory.
فعلا نیازی به فروش نیست، بعدا لازم میشه.
الان فقط 4155 دلار پول داره. البته با کد Motherlode می تونم 50000 دلار بهش اضافه کنم.
کد پول رو زدم. هر چی کتاب از نوع Skill بود خریدم.
چون یکی از فعالیت های کلوبی که ساختم، کتاب خوندن هست، باید کتابخونه کلی کتاب داشته باشه.
حالا باید کتاب های معمولی هم بگیرم.
چهار روز از اون بیست روز گذشت. این چند وقت اصلا از خونه بیرون نبردمش. هاهاها.
یوهاهاها
الان Lilith زنگ زد، گفت سه قلوها به دنیا اومدن.
بهتره الان چند تا اسباب بازی بگیرم و بگذارم Inventory، بعدش بروم خونه شون.
اسباب بازی ها رو بگذارم توی اون خونه. هاهاها
ااااااااااااااااااااااااا
الان چی شد؟ اون چهار روز پرید. چون حواسم نبود از خونه رفت بیرون!
ایشششششششششششش
این بست روز بسی بسیار طولانی خواهد بود.
عجب ضد حالی!
از بازی اومدم بیرون.
#The_Sims_4
اینا رو خوندم

[Novel] Solo Leveling - Chapter 225
Inuyasha [Manga] - Chapter 533 ~ 535
Spy X Family [Manga] - Chapter 50
19 Days [Manhua] - Chapter 181 ~ 182
Eleceed [Manhwa] - Chapter 141
Legend of the Northern Blade [Manhwa] - Chapter 92 ~ 93
Solo Leveling [Manhwa] - Chapter 159 ~ 160
Tales of Demons and Gods [Manhua] - Chapter 337 ~ 337.5
Tomb Raider King [Manhwa] - Chapter 168 ~ 170
A Returner's Magic Should Be Special [Manhwa] - Chapter 157 ~ 158
Heaven Officials [Manhua] - Chapter 00 ~ 21
Tower of God [Manhwa] - Chapter 492
Overgeared (Team Argo) [Manhwa] - Chapter 86
Whose Baby Is It [Manhua] - Chapter 13 ~ 19
Second Life Ranker [Manhwa] - Chapter 91
Life Going Wild with Plug-ins [Manhua] - Chapter 00 ~ 15
Prime Minister in Disguise [Manhua] - Chapter 61 ~ 62
Loplop [Manhwa] - Chapter 01 ~ 28
Tsubaki-chou Lonely Planet [Manga] - Chapter 77.3 ~ 77.4 [END]
Percentage of Love [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 21
Please Draw Me, Love! [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 17
You're the Apple of My Eye [Manhua-Yaoi] - Chapter 00 ~ 39
Coyote [Manhua-Yaoi] - Chapter 01 ~ 11
The Tiger Who Swallowed the Moon [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 32
ENNEAD [Manhwa-Yaoi] - Chapter 76 ~ 77
The Prince And His Mischievous One [Manhwa-ShounenAi] - Chapter 00 ~ 30
When The Yakuza Falls In Love [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 18
Thick as Thieves [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 19
Psycho [Manhua-ShounenAi] - Chapter 00 ~ 76
The Beast and the Monster [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 14
Deliverance of the Counterattack [Manhua-ShounenAi] - Chapter 85 ~ 87
The Titan's Bride [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 29
Toritan [Manga-ShounenAi] - Chapter 01 ~ 13
Under The Green Light [Manhwa-Yaoi] - Chapter 00 ~ 20
Who's Your Daddy? - Chapter 32 ~ 34
My Partner's Tastes and Fetishes [Manhwa-Yaoi] - Chapter 38 ~ 40
Blind Play [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 20
Dangerous Convenience Store [Manhwa-Yaoi] - Chapter 26.4 ~ 27
Love Shuttle [Manhwa-Yaoi] - Chapter 71 ~ 72
Bentham [Manhwa-ShounenAi] - Chapter 01 ~ 17
Psycho Love [Manhua-ShounenAi] - Chapter 01 ~ 13.5
Beauty And The West Chamber [Manhua-ShounenAi] - Chapter 01 ~ 16
A Night to Remember [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 16
A Week of Lust [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 16
Dear Benjamin [Manhwa-Yaoi] - Chapter 40 ~ 42
BL Motel [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 28
Cradle of Imae [Manhua-Yaoi] - Chapter 29.1
K's Secret [Manhwa-Yaoi] - Chapter 51 ~ 51.9
A Thousand Cranes [Manhwa-Yaoi] - Chapter 30 ~ 35.3 [END]
Soshite Boku wa Koi wu Shiru [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 04.5 [END]
Sadistic Madness [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 06 [END]
Retsujou PARADOX -Banken ha Yoru Kiba wo Muku [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 07 [END]
Outside Flower [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 05.5 [END]
The Knight's Unfulfilled Dreams [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 09 [END]
SV Koi no Shinchoku ni Tsuite [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 06 [END]
Puppy Love [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 20 [END]
Shuraba Maker [Manga-Yaoi] - Chapter 01 ~ 06 [END]
My Darling Signed in [Manhwa-Yaoi] - Chapter 105 [END]
Love Me Dramatically [Manhwa-Yaoi] - Chapter 01 ~ 12 [END]
ماجراهای سونیا (2)
فقط آخرین مأموریت خون آشامی مونده. البته در این بخش.
سونیا باید 20 روز مراقب باشه و از هر نوع خطری (نور خورشید، کم خونی و...) دوری کنه.
این بیست روز بگذره، این مأموریت تمام میشه.
و میشه یه "Aspiration" دیگه انتخاب کرد.
در حال حاضر یکی از خون آشام ها به اسم Caleb Vatore اومده خونه ش مهمونی. :D
یه کلوب به اسم "MyClub" براش ساختم.
با خودش هشت عضو داره.
و کارهایی که باعث میشه امتیاز بیشتری جمع کنن اینا هستن:
1- کتاب خوندن
2- ورزش کردن
3- بازی کامپیوتری
4- دیدن تلویزیون
5- ساخت لوازم
هر وقت که کلوب رو Start Gathering بزنم، اعضای کلوب میان و باید یکی از این کارها رو انجام بدن تا امتیاز کلوب بالا بره.
هر چی امتیاز کلوب بالا بره، توانایی خرید یه سری امکانات برای کلوب بالاتر میره.
اگه 400 امتیاز داشته باشی برای کلوب، می تونی مهارت ماهیگیری رو انتخاب کنی. و هر کسی در کلوب ماهیگیری کنه، مهارت ماهیگیریش سریع تر پر میشه و ...
الان کلوب من 3189 تا امتیاز داره. بروم همه ش رو خرج کنم. ببینم چی بگیرم برای کلوب.
فعلا گیتار، شطرنج، دنس رو گرفتم. تا بعدا امتیاز بیشتر بدست بیاد.
بروم ادامه ی بازی.
الان کلوب رو Start Gathering زدم. اعضا اومدن. دارن هر کدوم یه کاری انجام میدن.
البته یادم افتاد دیشب حلقه ی بسکتبال گذاشتم توی حیاط.
الان اعضا دارن بسکتبال بازی می کنن که جزء ورزش کردن به حساب میاد.
چند تا تبلت خریدم و گذاشتم در Inventory شخصی بازیکن.
که بتونه به بقیه هدیه بده.
وقتی تبلت داشته باشن، می تونن با تبلت خودشون بازی انجام بدن یا کتاب بخونن.
کد "modifyrelationship Sonya Jonz Judith Ward 50 LTR_Romance_Main" رو زدم تا بازیکنم با یکی عشقولی بشه.
حالا باید دعوتشم کنم بیاد خونه.
یه خورده عشقولی بشن. بعد ببینم گزینه ی Try Baby میاد یا نه. :D
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
اون بازیکن پیر شده، دیگه نمیشه کاریش کرد. باید یکی دیگه پیدا کنم که هنوز جوانه. ایشششششششششش.
برم یکی دیگه رو پیدا کنم.
خب این دفعه Lilith Vatore رو انتخاب کردم.
بعد از یه خورده عشقولی، گزینه ی Try Baby فعال شد و عملیاتش رو هم براش انجام دادم.
یوهاهاها.
حالا باید بروم خونه ی Lilith تا بتونم انتخاب کنم چند قلو باشه و ...
و این که هفته ی آخر بارداری باشه. :D
خب سه قلو انتخاب کردم. موقع اسکن زد هر سه دختر شدن!
چون هر دو طرف خون آشام هستن، بچه ها هم خون آشام خواهند شد.
در سری های قبلی تست کرده بودم این موضوع رو.
حالا که اومدم با این بازیکن بازی کنم (جزء بازیکن های پیش فرض خود بازی)، بهتره یه سری وسیله براشون بگیرم بندازن توی Inventory.
خون آشام ها عمرشون زیاد نمیشه.
ولی وقتی نوزاد باشن به بچه دبستانی و دبیرستانی تبدیل میشن.
#The_Sims_4
اینا رو خوندم
خب با توجه به این که از بهمن 98، (قبل از کرونا) کتابخونه نرفتم، اعتبار کارت هم تمام شده، این همه وقت، کتابهایی که داشتم رو دوباره خوندم. یا دارم میخونم.
جدیداً هم این چهار تا کتاب رو دوباره خوندم.
1ـ خائن بیگناه – آلیسون وِیِر – طاهره صدیقیان – کتابسرای تندیس
2- لیدی الیزابت – آلیسون وِیِر – طاهره صدیقیان – کتابسرای تندیس
3ـ سرزمین دهم – کاترین وسلی – شراره صدیق – کتابسرای تندیس
4ـ شکلات – ژوان هریس – طاهره صدیقیان – کتابسرای تندیس
به کره ی شمالی جدید خوش آمدید
درست خوندی!
این "پیشنویس طرح قانون حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی" رو دیدی؟ خوندی؟
یه فایل پی.دی.اف از شونصد تا ماده و تبصره در سیزده صفحه است.
یه چیزهایی گفته آدم شاخ در میاره.
عملا قراره به کره شمالی دوم تبدیل بشیم.
خیلی ریلکس!
طبق این شونصد تا ماده و تبصره، گفتن تمام سرویس دهنده های خارجی باید توی ایران نمایندگی داشته باشن تا مجوز فعالیت بگیرن و بشه استفاده کرد.
حالا فکر کن... اگه گوگل نیاد اینجا نمایندگی بزنه، همه ی خدماتش در اینجا قطع میشه...
متوجهی؟ فیلتر نه هاااا! قطع! مسدود!
از جیمیل (که برای من خیلی کاربردی هست) تا هر چی که با گوگل کار کنه.
هر نوع پیام رسانی که توی گوشی و تبلت داریم.
اینجوریاس!
* اون سالی بود که اینترنت قطع شد، یه همچین شرایطی رو در نظر بگیر.
دیگه انیمه و مانگا تعطیل! سایت خارجی نداریم که بخواهیم دانلود کنیم.
وقتی نباشه، پس ترجمه و زیرنویسی هم در کار نخواهد بود.
برنامه ها هم، احتمالا چند تا شرکت خاص بتونن مجوز داشته باشن به سایت های خارجی، دانلود کنن.
بگذارن توی سایت های خودشون و تازه احتمال داره پولی باشه.
شاید به اون دورانی برگردیم که از دستفروش ها، یواشکی دی.وی.دی می خریدیم.
انگار قراره ایران همیشه پس رفت داشته باشه.
اینا میخوان از کشورهای دیگه یاد بگیرن که 99درصد کارشون با شبکه های داخلی هست.
ولی یادشون رفته ما فرق داریم.
اگه دارن به چین و روسیه نگاه می کنن، اونا خودشون یه غول حساب میشن.
کلی شبکه و برنامه و ... دارن که در خارج از کشور خودشون طرفدار داره.
خودشون هم که استفاده می کنن.
نه مثل ما که خودشون رو کشتن، سروش تبلیغ کنن و ... به هیچ دردی نخورد.
حتی نمیشه ازش حذف اکانت کرد.