جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

دو کلمه حرف نا حسابی از ویروس

 

« دو کلمه حرف نا حسابی از ویروس »


 

من الانه یه خورده حرف دارم که بگم اینجا. البته هر کی حوصله داره بخونه، هر کی هم حوصله ی حرفهای من رو نداره، می تونه فقط قسمت های لینکدونی و جک و شعر رو نگاه کنه. اول از همه میرم سر حرفهای خودم.

1-                من میگم که این وام ازدواج به چه دردی می خوره؟ فقط یه بودجه ی کلانی رو از دست میده دولت. خب جوونی که تازه ازدواج کرده، بره وام ازدواج بگیره، وقتی کار نداره، درآمدی نداره، چی جوری میخواد این وام رو پس بده؟ آخرش می افته زندان. می گم به جای این که بردارین به همه وام ازدواج بدین، جاش برین یه شغلی ایجاد کنین که جوون مردم بتونه درآمدی داشته باشه، نه این که همین اول زندگی با وام گرفتن و قرض کردن و بیکاری بودن شروع کنه. این وام ازدواج دقیقا ً مَثَل ِ ماهی و ماهی گیری است. همونی که میگن به جای این که هر روز بهش ماهی بدی، بهش ماهی گیری یاد بده.

2-                قضیه ی شهریه دانشگاه آزداد، به نظر من دانشگاه سراسری حق نداره توو این موضوع دخالت کنه، فکر کنم منظورم از دانشگاه سراسری، همون وزارت علوم باشه. آزاد الان بدون کنکور دانشجو می گیره ( بعضی رشته ها، و بعضی مقاطع ) خب حق داره که پول بگیره، اسمش آزاد است، اجازه داره پول بگیره. شماها بودجه ی خودتون رو از دولت می گیرین، ولی دانشگاه آزاد باید از دانشجوها پول بگیره. ( ولی کاش در ازای این همه پولی که می گرفت، یه خورده به فکر دانشجوها بود و یه سروسامونی به این دانشگاه ها و اساتید می داد. از ما که گذشت، ولی برای اونایی که هنوز درس می خونن میگم ). یادتونه قدیم ها میگفتن علم بهتره یا ثروت؟ تو هم اگه نمی گفتی علم، همه بهت چپ چپ نگاه می کردن؟ به نظر من اگه ثروت نباشه، علم هم نیست، تو اگه پول نداشته باشی، نمی تونی درس بخونی. ( استثناها رو کاری ندارم ).

3-                این سفرهای استانی رئیس جمهور در هر هفته، نمیگم خووب نیست، خوب است، ولی شما که حرف از صرفه جویی و اینا می زنید، چرا مراعات نمی کنین؟ این سفرهای استانی خیلی هزینه داره، خودتون که بهتر می دونین! هر استانی که بخواد میزبان هیئت دولت باشه، ناخودآگاه، کلی ریخت و پاش می کند. کلی باید تدارکات ببینه، حالا شما بگین لازم نیست، ولی یه جورایی نمیشه. این بودجه ای رو که دارین به هر استان اختصاص میدین، اونم الان!!! شما دارین بودجه رو همین طوری، بی محابا خرج می کنین اونم الان. چرا میگم الان؟ برای این که حالا که قیمت نفت رفته بالا، شما به جای این که برین یه سرمایه گذاری ِ درست حسابی انجام بدین، و کاری کنین که بعدا ً پشیمون نشین، دارین بی محابا این بودجه رو مصرف می کنین. یه خورده آینده نگر باشین. نکنه یه وقت این اختصاص بودجه ها،عیدی کارکنان، و این همه بذل و بخشش، داروی خواب آوری باشه که دارین میدین....

4-                ما داریم روزانه به اندازه ی یه هواپیمای پر از آدم، توو این جاده ها و خیابونها، کشته میدیم، ولی چون یه جا نیس به چشم نمیاد، ولی وقتی یه هواپیمای بیچاره سقوط میکنه این همه شروع می کنیم به داد و بیداد و انداختن تقصیر گردن این و اون! نمی دونم توونستم منظورم رو برسونم یا نه؟! نه این که این سقوط هواپیما و شهید شدن این افراد مهم نبوده، نه. منظورم یه چی دیگه است که هر چی فک می کنم، نمیتونم توضیح بدم دربارش، بلد نیستم توضیح بدم.

 

 

نوشته شده توسط ویروس در تاریخ 30 دی 1384

 

 

 

« بروبچ وبلاگی »

به باغ شهادت خوش آمدید. در پی هجوم همه جانبه ی مردم به سمت باغ بهشت، روابط عمومی باغ...

کم آورده ام... کام نمی دهد این روزهای خیس و بی مصرف... تمام زندگی ام را در کاغذ سیگار می پیچم... آنچنان تنگ... انگار که...

سرگذشت افردای که تهران دانشگاه قبول میشن، با یه سری افراد ناجور آشنا میشن و کم کم از راه به در میشن. داستان « چرا » در « نم نم »

تند و تند قدم برمی داری. به هیچ چی نگاه نمی کنی. بهت تنه می زنن. بهشون تنه می زنی. بوی عطر آشغالشون رو تحمل می کنی. داستان « شک » یکی از نوشته های شاهکار آلبالو، در سایتش ( مگه نگفته بودم که آلبالو هم سایت داره؟ )

من چه ساده دل به تو بستم... و تو چه ساده دلم را شکستی... سادگی من و تو عجیب شبیه هم است...

نا گفته ها، دوران برزخ. بالاخره بعد از شونصد سال این « فانوس خیال » هم آپدیت کرد. آفرین، صدآفرین، هزار و سیصد آفرین! فقط نمیدونم چرا وقتی از من حرف میزنه، یه لینک به وبلاگ من نمیده!

به بهانه ی پخش فیلم « 4 برادر » از شبکه سوم سیما ( نقد فیلم )

وقتی به دنیا اومدم، اونقدر جا خوردم که تا دو سال قدرت حرف زدن نداشتم...

وداع با دوستان. خداحافظی نیک برای مدتی نا معلوم...

جاذبه ی عشق

« لینک دونی »

دوازده راه نمونه شدن

ادعای عجیب خبرگزاری روئیترز درباره ی « بگوری » شاعر برره!!!

عکس یه پرنده ی کوچولو روی آب، برای بک گراند ویندوز

عکسی از کارتون « تام و جری »

این دوتا چه رمانتیک هستن...

ای خدا، چرا اینا اینقده خواستنی هستن؟

ضبط اس.ام.اس های خلاف قانون اساسی است.

ارسال 17 میلیون SMS در روز عید فطر

جذابیت های تهران

برین اینجا رای بدین، و روی No کلیک کنین، برداشته نظر سنجی کرده، ایران رو از جام جهانی حذف کنه! عجب رویی دارن به خدا!  // مشاهده ی لینک اعتراض

خرافات جالب

جدید ترین مطالب روز فوتبال، در سایت تخصصی فوتبال

سند حدیث غدیر

غدیر از نگاه شاعران  

یک تست افسردگی

حرکت احمقانه ی CNN، حتما بخونین

برای دریافت انواع اقسام عکس ها، داستان، شعر، لینک های خبری، ورزشی، کامپیوتری، نرم افزار، جدید ترین فیلترشکن ها، ویژه نامه های مذهبی و... در ایمیل خود، در گروه Silver Lake عضو شوید.

 

« جک »

افسر راهنمایی : اصلی ترین کار برف پاکن چیه؟

داوطلب گواهینامه : نگهداری برگ جریمه ها، جناب سروان!!!

 

« چی می شد اگه.... »

چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که دیروز ما وقت نکردیم از او تشکر کنیم.

چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد، چون امروز اطاعتش نکردیم .

چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود چرا که امروز قادر به درکش نبودیم.

چی می شد دیگه هرگز شکو فا شدن گلی را نمی دیدیم چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم.

چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم .

چی می شد اگه خدا در خا نه اش را می بست چون ما در قلبهای خود را بسته ایم .

چی می شد اگه خدا امروز به حرفهایمان گوش نمی داد چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم.

چی می شد اگه خدا خواسته هایمان را بی پاسخ می گذاشت چون فراموشش کردیم.

چی می شد اگه ما از این مطالب به سادگی بگذریم؟

 

منبع

 

 

« نرم افزار »

 ثبت پسوردهای اینترنتی مختلف تایپ شده در یک شبکه ی داخلی با Ace Password Sniffer 1.2

شاید با خبر شدن از کلمات عبور استفاده شده ی مختلف توسط کاربران مختلف در یک شبکه ی خانگی و Local برای شما نیز جالب باشد. Ace Password Sniffer نرم افزاری جالب و مفید از شرکت نرم افزاری EffeTech است که به کاربر امکان آن را می دهد تا به گونه ای متفاوت و موثر از تمامی رمزهای عبور اینترنتی سیستم های یک شبکه ی داخلی آگاه شود. این نرم افزار با زیر نظر گرفتن و به اصطلاح گوش دادن به پورت های مرتبط با پسوردی چون http, ftp, smtp, pop3, telnet پسوردهای داده شده با آنها را ثبت و برای شما ذخیره می نماید و به آسانی پس از اینکه پسورد در شبکه وارد شد شما قادر به مشاهده ی آن خواهید بود! از ویژگی های دیگر این نرم افزار می شود به بی توجهی آن به ترافیک شبکه و اینترنت اشاره کرد که کار خود را بدون ایجاد ترافیک اینترنتی انجام می دهد. Ace Password Sniffer برای نصب به هیچ برنامه ی جانبی نیاز ندارد. جزییات کامل....

این نرم افزار با ویندوز های XP, 2000, 95/98 , NT Workstation 4.0 یا NT Server 4.0 سازگاری کامل دارد. Ace Password Sniffer را میتوانید از اینجا :

دانلود برنامه با حجم 0.7 مگابایت // تصویر از محیط نرم افزار // منبع P30World

 

 

« شعر »

 

چه راه دور!

چه راه دور بی پایان!

چه پای لنگ!

 

    نفس با خستگی در جنگ

              من با خویش

                      پا با سنگ!

 

 

               چه راه دور

               چه پای لنگ!

 

                                                   احمد شاملو

                                                   ققنوس در باران

می دانم

اندوه مرگ من کسی را درهم نخواهد شکست

و باور دارم که روز مرگ من، شادی بزرگ تری از روز میلادم

برایشان به ارمغان خواهد آورد...

 

 

 

 

 

پسر خوب

 

می خوام این دفعه از پسرا و دخترای ضایع بگم . قابل توجه بعضی ها که فقط از پسرها بد میگن .

 

 

پسر خوب

این پسر خوب ساعت 2 قرار داره .

از خواب بیدار میشه ساعت 6:01 دقیقه بامداد. اول یه حمام به مدت 1:99 دقیقه میگیره . خوشکل و مامانی میاد بیرون. به به میبینه که اندازه 0001/0 میکرون ریش درآورده پس موقشه که از ته بزنه . ابتدا توربو مچ تری رو بر میداره و مانند سربازان مغول حمله میکنه به صورتش و همه رو تارو مار میکنه . بعد از کشتن انواع سلول مرده و زنده می رسه به افتر تارو مار که اونم همراه با درده که عموما بدون دردشو انتخاب می کنن... و نوبتی هم باشه نوبت به اصل قضیه هست و اون هم سفید کننده و متاسفانه در بعضی آقایون پنکیک و مانند اینها ... فکر میکنم حداقل 1:20 دقیقه هم اینجا صرف کنه . یه خطی هم به ابرو میندازه

خوب موها که تقریبا خوب هستن فقط یه کم ژل و گریس و والوالین میخوان ....

کرم دست و پا .. وای خدا مرگم بده ناخونام خیلی بد فرمه ....

خوب حالا شد یه پسر مامانی خوب نوبت لباس و کفشه . 2:39  دقیقه لباس هاشو اوتو می کنه و کفشهاشو مسواک می کنه تا بابابرقی بشه خطوط لباسشم که آهن 45 رو نصف می کنه . و یا دمپا شو  یه تای  850 سانتی میزنه که تا زیر نافش مییاد

میره یه چیزی می خوره که از گشنگی نمیره . و آماده رفتن میشه ... از مامانش خدا حافظی میکنه.

میره سر قرار ..

در پارک :

روی صندلی میشنه هی به ساعت موبالش نگاه میکنه ... نق میزنه که چرا نیومد که یه هو زنگ  پیام کوتاه(فارسی رو پاس کاری کنیم) موبالش به صدا در میآد با این متن : عزیزم شوهر عمه دایی بابام اومده خونه ، من نمی تونم بیام . پسره دپرس و نا امید اصلا ضایع هم نشده   ....

 

 

دختر خوب

ساعت 6 بعد از ظهر دانشگاه کلاس داره مشترک با پسر هاست .

چون وقت نیست ، وب هم گنجایش نداره از آوردن بعضی نکات خوداری میکنیم .

از خواب بیدار میشه میره سر میزو یخچال آرایش . قبلا وسایل رو از یخچال آرایش به میز آرایش انتقال داده . از بالا شروع میکنه .

اول موها :  رنگها و سشوار و حالات گوناگون .

دوم صورت 1 : ماساشور های پف کننده و پف خوابانده  و یا سفت کننده و شل کننده .

سوم صورت 2 : انواع کرم و پنکیک های تیره کننده و روشن کننده .

چهارم چشم ها 1 : انواع لوازم مصنوعی و لنزهای بد رنگ .

پنجم چشم ها 2 : انواع رنگ و سایه های پشت چشم . جلو چشم زیر چشم .

ششم مژه ها : خوب مژه که نداره مجبوره از مصنوعی استفاده کنه و ریمل های مختلف .

هفتم ابروها : خوب یه تیغ بندازه بد نیست و یه کمی هم قلم بزنه .

هشتم بینی : قبلا عمل شده وقت زیادی نمی خواد .

نهم لبها 1 : خوب لبها که زشته یه کم پف کنه بهتره پس ...

دهم لبها 2 : انواع خط لب زیر لب بالای لب وسط لب و رژ های ....

یازدهم و دوازدهم و سیزدهم  هم برق انداختن ساق پاها و مچ دستها و ناخن هاست ...

و عطر ها انواع مختلف ....

لباسهاشو می پوشه البته نزدیک 5 شده دیگه. یه هو دوستش تلفن میزنه که نیا استاد امروز نمی یاد ..

چقدر بده!!! خوب به نظر شما میشه با این خانم بعد از این همه اتفاق بد صحبت کرد . همینه که امار طلاق میره بالا .... این دیگه خدایی ضایع شده

 

شاد باشید.

 

سوشیانت 

 

 

فرا رسیدن عید سعید قربان را به شما دوستان تبریک می گوییم

 

 

 

جور دیگر دیدم

 

 

 

جور دیگر دیدم

 

چشم‌ها را شستم

جور دیگر دیدم

باز هم سود نداشت

تو همان بودی که

باید دوست داشت!

 

شاعر: ؟؟؟

 

 

Kumo No Mukou, Yakusoku No Basho - 2004

 

 

 

 

Kumo No Mukou, Yakusoku No Basho - 2004

 

 

نام فیلم انیمه‌یی: Kumo No Mukou, Yakusoku No Basho

نام فیلم انیمه‌یی: Beyond The Clouds, The Promised Place

نام فیلم انیمه‌یی: 雲のむこう、約束の場所

ژانر: Drama, Romance, Sci-Fi, Military

تاریخ پخش: 20 نوامبر 2004

وضعیت: تمام شده

تعداد قسمت‌ها: یک قسمت

مدت زمان فیلم انیمه‌یی: یک ساعت و سی دقیقه

کارگردان: Makoto Shinkai

استودیو: CoMix Wave Films

زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد

 

 

لینک‌های مربوط به انیمه

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, EN Sub, BluRay, 300MB)

+ لینک دانلود زیرنویس فارسی

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 470MB, BD, 1080P, Hi10)

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 700MB, 1080P, BD, 10bit)

+ لینک دانلود انیمه (BD, MKV, 1080P, 1.7GB, 10bit)

+ اطلاعات بیشتر: لینک // لینک // لینک // لینک

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 10bit, 1080P, 470MB)

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, EN Sub, BluRay, 220MB)

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 7280P, EN Sub, BluRay, 340MB)

 

 

 

خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)

در یک خط زمانی متفاوت، ژاپن پس از شکست خوردن در جنگ جهانی دوم تقسیم شد: "هوکایدو" توسط "متحدان" تصرف شد در حالی که "هونشو" و دیگر جزایر جنوبی تحت سلطه‌ی آمریکا بودند. یک قلعه‌ی غول پیکر و اسرارآمیز در "هوکایدو" بنا شد و از "آئوموری" (پایین ترین حوزه‌ی ریاست هونشو) تا "تنگه‌ی سوگارو" به وضوح قابل دیدن بود. در تابستان 1996، سه سال نهمی عهد بستند که روزی یک هواپیما بسازند تا به راز قلعه پی ببرند، اما پس از اینکه دختری به نام "سایوری ساواتاری" دچار بیماری بی‌خوابی گردید و برای راه حلی بهتر برای درمان آن به "توکیو" منتقل شد، پروژه‌ی آ‌ن‌ها نیمه تمام ماند. سه سال بعد، "هیروکی فوجیساوا" به طور اتفاقی فهمید که از آن زمان "سایوری" در کما به سر می‌برده و از "تاکویا شیراکاوا" برای احیای دخترک خواستار کمک شد. چیزی که آن‌ها هنوز نمی‌دانند این است که بیهوشی "سایوری" ربطی به راز آن قلعه و دنیا دارد.

 

 

خلاصه انیمه (منبع)

در یک خط زمانی دیگر ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم تقسیم شد هوکایدو ضمیمه اتحادیه شده بود در حالی که هوتشو و دیگر جزایر جنوبی تحت حاکمیت ایالات متحده قرار گرفتیک برج غول پیکر مرموز در هوکایدو ساخته شده بود که به وضوح هونشو از آن دیده می شد در تابستان 1996 سه دانش آموز کلاس نهم قول دادند که یک روز هواپیمایی بسازند که با آن بتوانند رمز برج را متوجه شونداما پروژه آن ها پس از به کما رفتن ساواتاری سایوری که برای درمان به توکیو برده شده بود ناتمام ماندسه سال بعد هیروکی فوجی ساوا متوجه میشه که سایوری هنوز در کما ست و از تاکیاوا شیراکا می خواد که به او کمک کنه تا برای زنده نگه داشتن سایوری راهی پیدا کنند اما چیزی که هنوز آنها نمی دانند این است که بین بیهوشی سایوری و اسرار برج و جهان رابطه ای وجود دارد

 

 

https://www.youtube.com/watch?v=1lpukSoZcWw

 

https://www.youtube.com/watch?v=wqeKoCYkgWo

 

 

زلزله

 

* داستان

« زلزله »

صدای گرومپ بلندی اومد ...

- صدای چی بود ؟

مامان ! سارا با صندلی افتاد زمین !

- آخه دختر ، پشت کامپیوتر نشستی ، پس چرا با صندلی افتادی زمین ؟

سارا با صدایی گرفته که نشان از شوک ِ زیاد بود گفت : تقصیر ِ من چی است ؟ زلزله اومد ... منم یه هو افتادم ...

- زلزله ؟

چیه ؟ باز هیچکس نفهمید ؟ بازم فقط من فهمیدم ؟ مانیتور داشت می لرزید ، صندلی یه هو افتاد ، منم باهاش افتادم دیگه !!!!!!!!

- دختره ی خل !

چیه ؟ خب زلزله اومد ؛ تقصیر من چیه که افتادم ؟!

- من نمی دونم چرا باید هر چیزه غیر عادی سر تو بیاد !

آخه من از کجا بدونم ؟ نمی دونم چرا هیچ کسی نمی فهمه که زلزله اومده ؟ فقط من باید حس کنم ؟ فقط من باید تکون بخورم ؟

- دختر جون ، اینقدر حرف نزن ، برو تلوزیون رو روشن کن ببینم اخبار چی میگه ؟!

اخبار هم هیچی نمی گه ! درست مثل ِ دفعه های پیش !

- شاید تو حس میکنی که زلزله اومده ؟

آخه مادر ِ من ! خب چرا این دفعه با صندلی چپه شدم ؟

- نمی دونم .

حالا که دیگه تموم شد ، یه 10 دقیقه ای است که دیگه هیچ خبری نیست …

سارا به سرعت پشت سرش رو نگاه میکنه . انگار دنبال یه چی میگرده !

- داری چی کار میکنی ؟

هیچی ! فقط فکر کردم از تو اتاق یه صدایی اومد ، انگار یه چی خورد به دیوار !

- بازم خیالاتی شدی ؟

نه !!!!!!!!!!!!!!

 

دوباره میشینه پشت کامپیوتر ! یه چند دقیقه مشغول کار میشه ! دوباره بلند میشه از روی صندلی و خیلی آروم میره توی هال و میگه : بازم یه زلزله دیگه !

فقط این دفعه خیلی آروم بود !

- بازم حرف زدی درباره زلزله ؟!!!!!! آخه دختر ! اگه زلزله اومده بود ، همسایه ها یه چی میگفتن ! اخبار یه چی میگفت !

نه ! اونا بازم نفهمیدن ! ممکن است چند روز دیگه تو روزنامه یه چی از این حادثه بگن .!

 

همین که بر میگرده بره تو اتاق یه هویی یه چیزه سیاه از جلوی پاش رد میشه !!!!!

دیدی گفتم یه صدایی اومد ! همین بود ! این سوسکه از پنجره اومده تو ! خورده به دیوار ! حالا هم داره پر میزنه !

- برو اون سم رو وردار بیار !

رفت پشت تلوزیون !

وووووواااااااااا یییییییییییییییییییییییی

داره میاد طرف من !

بزنش دیگه !

نمیدونم چرا هر چی سم می زنم هیچیش نمیشه !

با مگس کش بزنش !

بابا هفصد تا جون داره !

نمی میره !

محکم تر بزن !

اَه اَه اَه ، له شد !!!!!!!!!!!!

تمام فرش رو کثیف کرد !!!!!!!!

ولی بالاخره مرد !

 

بازم نشست پشت کامپیوتر …

 

نویسنده : ویروس

تاریخ : 29 شهریور 82

 

* موبایل

Mosquitoes یک بازی برای موبایل های دوربین دار

 

بازی پشه ها یکی از بازی های فوق العاده برای تلفن های همراه به شمار می رود که برای گوشی های دوربین دار طراحی شده است . این بازی واقعا ً در موقعیت هایی که مجبورید مدتی در یک جای کاملا ً جدی بنشینید به درد می خورد ! قضیه بازی این است که با شروع بازی ، صفحه همراه با فعال کردن دوربین ، صحنه ی اتاق یا هر جایی که در آن هستید و دوربین می بیند را نشان می دهد . اما با این تفاوت که در صفحه ی همراه در قسمت هایی از منظر اتاق شاهد حضور یک سری پشه های مزاحم خواهید بود . هدف ، کشتن پشه ها و امتیاز جمع کردن است . این بازی چند روش مختلف دارد که بازی زمانی آن از همه جالب تر به نظر می رسد . بعضی وقتها نشانه گرفتن دوربین به سمت شخصی که روبه رویتان نشسته و کشتن پشه روی ِ صورت او ، و خونی مالی کردن صورت ِ طرف ، می تواند جالب باشه . شک نکنین . بازی به صورت 360 درجه انجام می شود . یعنی با چرخیدن دور خودتان در همه جهت ، همه زوایای اتاق با پشه ها را می توانید ببینید که در نوع خود بسیار جالب است .

 

* نرم افزار

اجرای برنامه ها تنها با رمز عبور !

 

برنامه های بسیاری بر روی PC شما نصب شده است ، که به عنوان مثال عبارتند از : Office  ، ACDSee ، Photoshop ، Real ، Winamp و برنامه های کاربردی دیگر .

بسیار از آنها هیچ گونه رمز عبوری ندارند و بنابراین هر کسی می تواند این برنامه ها را اجرا کند و با استفاده از آنها در تنظیمات و بخش های دیگر که شما تعیین کرده بودید ، تغییراتی را ایجاد نماید . حال اگر دوست ندارید به دنبال یادگیری روش های قفل گذاری و رمزگذاری بر روی برنامه ها بروید ، اما مایل هستید که روی برنامه های مختلف ِ خود ، رمز عبوری را قرار دهید ، می توانید از برنامه ی Password Door برای این کار استفاده کنید .

با استفاده از این برنامه هر کس که بخواهد برنامه های قفل گذاری شده را اجرا نماید ، ابتدا باید رمز عبور آن را وارد کند . و بدین ترتیب اجرای برنامه های شما تنها توسط افراد مجاز امکان پذیر است . حجم این نرم افزار کمتر از 700 KB است و از سایت زیر قابل دانلود است .

www.Toplang.com

 

* جک

در رستوران !

مشتری : آقای گارسون ، لطفا ً زودتر یک حوله کوچک تمیز بیار اینجا .

گارسون : چشم قربان ، ولی برای چی می خوایین ؟؟!

مشتری : یه مگس افتاده توو ظرف آبم ، می خوام وقتی میاد بیرون ، طفلکی سینه پهلو نکنه .

 

* لینکدونی

 

1.     یه عکس

2.      چه پیشی ملوسی ِ نازی ، ای خدا !!!

3.     قدرتی خدا ! چقده این موجود رنگ و وارنگ است !

4.     عکس یک دولفین زیبا

5.     من کشته مرده ی اینا هستم . خیلی ناز نازی هستن .

6.     یک کارت تبریک زیبا ، برای فرا رسیدن تولد یه دوست

7.     اینو یادم نیس ، ولی نوشته بودم که یه بچه ، حالا یادم نیس !

8.     آدم برفی 6 متری

9.     ماجراهای دل و جیگر

10. تا چه حد واقعیت داره ؟

11. فقط میمون ها از این پل رد بشن !

12. مرد ِ پشیمان از طلاق ، همسر سابقش را دزدید ...

13. ناپلئون را پشه ها به زانو در آوردند

14. توزیع 2300 تن میوه ی ارزان قیمت به مناسبت شب یلدا

15. ایمیل رایگان سایت ایران.کام را با POP3 رایگان عضو شوید .

16. سیزده به در ، تعطیل نیست ...

17. میوه را به زندگی بچسبانیم

18. از خاک نیواورلئان دوری کنید

19. رنگ بیابان های عربستان عوض می شود

20. ویتامینی به نام B6        

21. وقتی پزشکان راننده تاکسی می شوند

22. جیب بر های بازار ، در محاصره ی پلیس های زن

23. پاچه خواری بگوری و اهالی برره از ضرغامی

24. شبکه ماهواره ای صبا شروع به کار کرد

25. یه عکس از هری پاتر و زندانی آزکابان

26. بابانوئل کیست ؟

27. پرتغال رو با پوست بخور

28. سفر به جهنم زیبا

29. دعای مخصوص برای مرگ همسر

30. داستان یک استخوان دردناک

31. نیکوتین درمانی؛ بهترین روش ترک سیگار در نوجوانان

32. برنامه سازمان بهداشت جهانی تا سال 2020، حذف نابینایی درجهان است

33. سرعت جریان خون در مغز زنان بیشتر از مردان است

34. آشنایی زود هنگام کودکان با مسائل جنسی آنها را افسرده می‌کند

35. مصرف الکل به استخوانها آسیب می‌رساند

36. بیشتر مبتلایان ام اس را دختران و زنان تشکیل می دهند

37. شیوع 30 درصدی عفونت ادراری در زنان جوان

38. خودکشی پس از شیندن مرگ مادر

39. دانشمند ایرانی برنده جایزه  آکادمی علوم جهان سومی

40. سرعت گیر جدید و تولید برق

41. راز موفقیت گوگل

42. قتل یه پیرزن 50 ساله با 36 ضربه چاقو

43. امواج مغزی ، کلمه ی عبور جدید

44. تفاوتها در استفاده از اینترنت میان زنان و مردان

45. پنج هزار نفر در دانمارک مسلمان شدن  

46. از کوچه های برره تا راهروهای مجلس

47. فیبر نوری کشور از مسیر فجیره قطع شد

48. نامادری دختر 17 ساله رو سوزاند

49. ناگفته های زندگی شهید تندگویان از زبان همسرشان

50. حافظ به روایت شیرفرهاد

51. عطسه کلید شناسایی انسان ها

52. بعد از غذا ، فورا ً نرین بخوابین !

53. پرفروش ترین آلبوم های موسیقی جهان

54. ضرب و شتم راننده تاکسی ، به خاطر استفاده از زبان برره ای

55. عوامل ریزش مو در مردان

56. عروس 4 ساله و داماد 6 ساله !

57. تاریخچه ی درخت کریسمس

58. ازدواج با دولفین .... چی بگم ........

59. « تنها فقط مال منی » یه ترانه در شاخه ی امید

 

 

* نکته

شایسته نیست که مردان جوان شعارهای اخلاقی بدهند == ارسطو

 

* شعر

 

 

آدرس عکس :

 

 

http://img.majidonline.com/pic/19924/Vahshat.jpg

 

 

 

 

 

یک پسر خوب

 

 

یک پسر خوب

 

♣ یک پسر خوب روزی ۳بارهوس بردن نذری به دم در خانه همسایه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نمیکند.

♣ یک پسر خوب بیشتر از ۵ دقیقه در دستشوئی نمیماند. ( نکته کنکوری)

♣ یک پسر خوب ۲ساعت در حمام آهنگ جوادی یساری نخوانده وبرای همسایگان آلودگی صوتی ایجاد نمیکند.

♣ یک پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوی و برزن عرعر عشق نکرده و آبروی خانوادگی خود را نمیبرد.

♣ یک پسر خوب با دوستانی که مشکوک به چت و لا ابالی گری هستند معاشرت نمیکند.

♣ یک پسر خوب از سن ۱۴ سالگش از پدرش پول تو جیبی نگرفته و خودش کار میکند.

♣ یک پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمایندگی از راهداری و شهرداری خیابانهای شهر را متر نمیکند.

♣ یک پسر خوب به محض دیدن یک دختر خانم متین با شلوار برمودا و مانتو تنگ کوتاه و شال باز دهانش به سان آبشار وچشمانش همانند چشمان وزغ نمیشود.

♣ یک پسر خوب دکمه های پیراهنش را از یک متر زیر ناف تا زیر چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلی محکم میکند.

♣ یک پسر خوب به محض دیدن دختر همسایه رنگش لبوی شده و چشمش را به آسفالت می اندازد.

♣ یک پسر خوب زمانی که یک دختر خانم راننده میبیند ذوق زده نشده و در صدد عقده ای بازی بر نمی آید.

♣ یک پسر خوب که ژیان سوار میشود روی بنز همسایه با سوئیچ ماشین نقاشی نمیکشد.

♣ یک پسر خوب زمانی که تصادف میکند همانند قبائل زامبی وحشی بازی در نمی آورد.

 

منبع: ؟؟؟

 



اعتقادات

« اعتقادات »

 

فصل هشتم

 

این دفعه می خوام از یک توانایی بگم که در ما انسانها موج می زنه ولی شاید درکش نکردیم .

خدا موقعی که ما و جهان رو خلق کرد یه نظم خارق العاده در تمام جهان هستی گذاشت که وقتی آدم فکرشو میکنه واقعا غرق می شه و می خواد یه جوری تلافی کنه کارهای خدا رو ...ولی نمی تونه !

وقتی از خواب بیدار میشی و میری جلوی آینه چی میبینی ؟ بعضی هاتون می گین یه موجود فضایی که هنوز ناشناخته مونده بعضی ها هم میگین یه آلوچه ترش ... و خیلی چیزای دیگه به نظر من آدم وقتی تو آینه نگاه میکنه خدای خودشو میبینه نه خودشو .همه میگن اعتقاد خوبه به هر چیزی .فقط اعتقاد داشته باش .

 

شده یه روز یه آرزو بکنی و همون آرزوت به صورت عجیبی بر آورده بشه ؟

من عقیده دارم که واسه هر کسی حداقل یک بار این اتفاق افتاده . من واسه خودم اسمشو گذاشتم لحظه ی طلایی چون واقعا هر آرزویی بکنی بر آورده میشه . خوب به نظر شما اینا میتونه یه اتفاق ساده باشه .

یادمه موقعی که میخواستم واسه اولین بار امتحان گواهی نامه بدم اگه اشتباه نکنم 4 سال پیش  بود . به یه بدبختی افتادم که واقعا گریم میگیره . از صفهای طویل فیش بانکی تا به نوبت واستادن واسه امتحان تو شهری به جون خودم من هر چی بگم کم گفتم یه بدبختی کشیدم که  .... آخرین باری که تو شهری امتحان دادم که سومین بار هم بود. سر دنده عقب بود من هر کاری میکردم واسه پارک دوبل دنده عقب جا نمی خورد . سازنده پیکان از اول تا آخرین نفرشو بدو بیراه می گفتم . تا اینکه بعد از چهار بار که ماشین به جای عقب رفتن جلو می رفت ماشین خاموش کرد و ...رد شدم . عصبانی خونه اومدم تا یه هفته هیچکس به من دست نمی زد . گفتم دیگه من گواهی نامه نمی خوام. یه طوری بود که همه کارام یه گیری داشت

البته اون موقع اعتقادم خوب بود نماز هم می خوندم ولی نماز صبح رو همیشه عصر می خوندم ... تا اینکه

نمی دونم تحولی شد .که نماز صبح رو هم سر وقت شروع کردم به خوندن و شد امسال یکی از دوستای بابام آموزشگاه زده بود گفته بود که بیا و این حرفا ... همه کار ها رو کردم و کلاسها رو هم رفتم البته لازم به یاد آوری هست که من فردی بودم که تو دانشگاه هر ترم به زور 2 تا کلاس رو می رفتم .جزوه هم که دیگه ... ولی با تمام قدرت کلاس های آییین نامه و فی ماشین رو رفتم . شد روز امتحان یه دور کتاب رو خوندم و رفتم دیدیم همه رفتن نوبت من نشد . با تمام عصبانیت رفتم گفتم من هم تو این دوره باید باشم .گفتن پروندت ناقص بود . این از این. هفته بعد ما رفتیم دیگه نخوندم . رفتم سرهنگه گفت شروع . من اسم نوشتم دیدم ای دل غافل خودکاره خط نمی ده . نمی دونم چقدر بی خودکار موندم که یکی پشت سرم بود به من خودکار داد و .....قبول شدم . امتحان تو شهری رو هم قبول شدم .این در حالی بود که من صبح گفتم خدا جون یعنی میشه که من امروز تموم بشم ...

 

این یه موضوع خیلی کوچک تو زندگیم بود ولی من فکر مکنم یه نمره ربط داره نماز صبح با لحظه طلایی نمی دونم شاید این اعتقاد منه ولی دوست دارم شما هم یه نمه فکر کنید شاید راهی واسه نزدیک شدن به لحظه طلایی زندگیتون پیدا کنید .

 

به امید روزی که هر لحظه تون طلایی باشه

 

 سوشیانت

 

 

* لینکدونی *

 

·         کریسمس ، برگرفته از شب یلدای ِ ایرانی

·         یه عکس برای پشت زمینه ی ویندوز ، هری پاتر و زندانی آزکابان

·         استراحت در کنار ِ یه دریاچه

·         یک کارت پستال ، برای تبریک کریسمس

·         10 چهره ی خبر ساز ورزشی امسال را در پارس فوتبال ببینید .

·         عصر یخبندان

·         شکلات به کاهش بیماری های قلبی کمک می کند .

·         Google Holiday Logo   

·         هر چی می خوایی درباره جاوا اسکریپت و کدهاش بدونی ، برو اینجا .

·         حادثه ی جالب از بازدید سرزده ی قالیباف

·         حمام ، قربانگاه زن ِ تنها

·         بهترین خرید برای سال ِ نوی میلادی

·         هالیود ، « کوروش کبیر » را می سازد .

·         به گردن خود ، عطر نزنید .

·         مرد پاکستانی ، 4 دخترش را سر برید . عجب دیوونه هایی پیدا می شن هااااااا

·         از دست نامزدش عصبانی شد ، تلفن همراه را بلعید . چه خوش اشتها !

·         مراسم سالگرد انتشار 40 چراغ با حضور خاتمی

·         یک فلاش ، برای تبریک سال نو

·         بابا نوئل

·         عجایب سال ِ 2005

·         آموزش همجنس بازی در مدارس مریلند آمریکا

·         24 عکس دلخراش برتر سال ( آخه کجا دلخراش بود ؟ واسه خودشون حرف در میارن . )

·         خلق ِ یک کودک سفارشی

·         یه عکس برای پشت زمینه ی ویندوز از کارتون سیندرلا

·         دل شکسته ی پزشک

·         تقدیم به همه ی برو بچ دانشجو ، به مناسبت روز دانشجو

·         آموزش خودکشی 18+

 

 

« نرم افزار »

 

·         VCD Cutter 4.04 نرم افزاری برای بریدن تکه ای از فیلم و جابجا کردن آن و همچنین جدا کردن صدا یا تصویر از فیلم - - - حجم 0.71 مگابایت

·         قرآن مجید همراه با ترجمه ی انگلیسی آن در قالب برنامه ی The Nobel Quran 3.0 . - - - حجم برنامه 2 مگابایت

·         خلق اسلاید های حرفه ای و زیبا توسط نرم افزار قدرتمند Proshow Procedure 2.6

·         Universal Upload Tool برنامه ای قدرتمند برای آپلود کردن فایل - - - حجم 500 کیلوبایت  

 

 

 

مرا دریاب که دل ِ دریای من بی تو مرداب است ...

             

 

 

دل و جیگر

« دل و جیگر »

 

دل می گه : سلام جیگر .

جیگر می گه : ببخشید با من بودید ؟!

دل می گه : خب آره دیگه جیگر جون .

جیگر خودش رو جمع و جور می کنه و می گه : بفرمایید .

دل می گه : من دلم و جیگر می خوام .

جیگر قیافه حق به جانبی به خودش می گیره و می گه : فکر کنم اشتباه گرفتید جناب !

دل می گه : ای خطا خورده ، واسه ما کلاس نیا .

جیگر واه واهی می کنه و می گه : کلاسم کجا بود ؟!

دل می گه : آی لاو یو ، به جون صاحابم همه چی دارم ، هم خونه ، هم ماشین فقط جیگرشو ندارم .

جیگر پوزخندی می زنه و می گه : تو می گی بدون من دنیا برات زندونی تنگه ، من می گم بگو عزیزم تو دروغاتم قشنگه ... خیلی پته پیسی !

دل می گه : به جون جیگر دروغ نمی گم . ببین حاضرم شاهرگم رو واسه تو بزنم ، سینه مو هم چاک تو می کنم ... آه !

جیگر می گه : اَه اَه ، ببند اون تکمه هاتو خرس پشمالو .

دل می گه : دردت بخوره به جونم الهی .

جیگر می گه : ما جیگرا اصولا ً درد نداریم ، کرم داریم . درد مال شما دلاست ، درددل !

دل می گه : بالاخره بعله یا نه ؟!

جیگر می گه : اگه مینو باشه ، شاید .

دل می گه : اینجا سرده ، بیا پس بریم یه جای باحال تر اونجا با هم چت کنیم .

جیگر هم موافقت می کنه و هر دوتا با هم می رن یه جای بهتر ، کنار آتیش و با هم شروع می کنن به چت کردن . از قضا همون طرفا یه قلوه حسود هم داشته رد می شده .

قلوهه میاد جلو و همین جور که داشته رد می شده ،

 رو به دل می کنه و می گه : جیگر تو برم !

دل غیرتی می شه و با قلوه دست به یخه می شن . تو همین گیر و دار قلوه از پشت می خوره به جیگر و جیگر پرت می شه توی آتیش . دل با دیدن این صحنه دستی به سرش می کوبه و با حالت شیون و زاری جلوی آتیش می شینه و با آه سوزناکی فریاد می کشه : « جیگر مو سوزوندی ... جیگر مو سوزوندی .... »

 

« ویروس »


 

آموزش خودکشی - زیر 18 سال نخونن

آموزش خودکشی - زیر 18 سال نخونن

 

اصولا واژه خودکشی به معنی خود کشتنه. یعنی در این عمل فرد اونقدر خودشو می‌کشه که میمیره و این خود کشتن به علت وارد آمدن مصایب و رنج‌های فراوان یا بالعکس صورت می‌گیره .

به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نیست ولی بسیار هیجان انگیزه و به یه بار امتحانش می‌ارزه. من خودم چند بار امتحانش کردم و با اینکه چند بارش هم مردم ولی همچین بگی نگی بدم نیومد . برخلاف نظر خیلیها که می‌گن خودکشی خیلی راحت و سهله باید بگم نخییییییییر... اونجوریام نیست. هر کاری قواعد و اصول خاص خودشو داره و خودکشی هم جدا از این مطلب نیست .

اول از همه اون کسایی که می خوان خودکشی کنن رو دسته‌بندی می‌کنیم

کسی که در عشقش شکست خورده
کسی که ور شکست شده
کسی که قاط زده ( مثه من )
کسی که از زندگی خیر ندیده
کسی که بدجوری روش فشار اومده
کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببینه
و خلاصه هر کسی که یه جورایی به آخر خط رسیده
افراد بالا، به هرحال مستقیم به جهنم می‌رن، ولی خدا همشون رو رحمت کنه .

شما جزو کدامیک از دسته‌های بالا هستید؟

اگه هستید ادامه مطلب رو بخونید و گرنه یه دسته جدید برای خودتون ببازید و بعد بقیه شو بخونید . حالا فرض می‌کنیم: طرف تنها میاد توی یه اتاق و در رو قفل می‌کنه و عزمشو برای خودکش جزم می‌کنه. به دور برش نگاه می‌کنه و این وسایل رو می‌بینه

طناب
سیخ کباب
کبریت آغشته به بنزین
قرض دیاز پام
آمپول هوای تهران
دندون مصنوعی حاج خانمشون
لوله گاز
پاکت نایلون
چاقوی میوه بری
نخ کاموایی
سوزن لحاف دوزی
تیغ ریش تراشی مصرف شده
مرگ موش

خب... برای شروع بد نیست

ولی نظرتون رو به یه موضوع مهم ولی پیش پا افتاده، جلب می‌کنم: «تصویر و قیافه و دیسیپلین شما بعد از مردن خیلی مهمه .

فرض کنید درب اتاق شما رو می‌شکنن و شما رو در حالتی پیدا می‌کنن که از یه طناب از سقف آویزونید و دارید مثل پاندول ساعت تاب می‌خورید و زبونتون مثل زبون بلانسبت سگ آقای پتیول از دهنتون آویزونه و صورتتون سیاه و ورم کرده و احتمالا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی شلوارتون هم خیسه .

نه... خودتون جای تماشاگرا باشین، حالتون بهم نمی‌خوره؟ احساس انزجار بهتون دست نمی‌ده؟ قیافه شما بعد از خودکشی باید از همیشه معصومانه تر... از همیشه زیباتر و از همیشه دوست داشتنی‌تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه .

با این حساب، دور حلق آویز کردن... خودسوزی... و خفه‌گی با گاز رو خط بگیرید .

یه بنده خدایی از دوستان، خیلی جالب خودکشی کرده که در نوع خودش یه ابتکاره . ایشان، دوتا انگشت شصتش رو فرو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای دیگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد .

فقط بدی کارش این بود که هیچکس بعد از مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بیرون نکشید... چون به هر حال کار کثیفیه. حالا خودتون قضاوت کنید. این خودکشی ترحم کسی رو بر می انگیزه؟

یا اونایی که روی سرشون نایلون می‌کشن و دور گردنشون روی نایلون رو با طناب می‌بندن و یا اونایی که خودشون رو جلوی ماشین میندازن و له می‌شن... اینا همشون دیوونه‌ان  .

خودکشی ایده‌آل خودکشی است که بدون درد، بدون عوارض جانبی، بدون تاثیرات بد و منفی روی صورت و اندام، بدون صدا، بدون کثافتکاری و باشه .

ژاپونی‌ها یه جور خودکشی جالب رو ابداع کردن به این صورت که یه سوزن جوالدوز رو برداشته و از روی سینه فرو می‌کنن توی قلبشون. البته این کار یه کم درد داره. یه جورایی حس می کنید که توی سینه تون آب جوش داره قل می‌زنه. ولی حداقل، عوارض ظاهری نداره. ولی بدیش اینه که حتما می‌میرید.

در صورتی که خودکشی وقتی خوبه که شما نمیرید

یه جور خودکشی که بیشتر بین شکمو‌ها رواج داره استفاده از خوراکی برای مردنه. این نوع خودکشی خیلی حال داره چون حداقل گشنه نمیمیری! و خوبی مهم ترش اینه که به سر منزل مقصود هم نمی‌رسی و معمولا زنده می‌مونی. نمونه‌اش اینکه: یه بنده خدایی که با سی‌تا قرص دیازپام خودکشی کرد و دور و بری‌ها به هوای اینکه مرده خاکش کردند و یارو بعد از دو سه روز خواب ملس چشاشو باز کرد ودید: ای دل غافل... همه جا سیاهه و یه موش هم داره انگشت پاشو می‌جوه. زنده بگوری خداییش وحشتناکه .

اول خوب فکراتونو بکنین بعد خودتونو بکشید .

یه موضوع مهم توی خودکشی، پشیمونی دیرهنگامه. هشتاد و نه درصد کسایی که خودشون رو می‌کشن، وسط یا آخر کار پشیمون می‌شن و این در حالیه که هیچ راهی برای برگشت نیست. یه یارویی برای خودکشی یه تیکه پارچه رو گلوله می‌کنه و فرو می‌کنه توی حلقش و با ته گوشکوب میده بره پایین ولی همون لحظه پشیمون می‌شه و این درحالیه که داره خفه می‌شه... یارو می‌دوه بیرون و از شدت عجله از روی پله‌های آپارتمان پرت می‌شه پایین و می‌میره... و جالب اینکه مرگش به علت ضربه مغزی اعلام شد نه خفگی .

نکته مهم دیگه اینه که مدت خود کشی نباید زیاد طولانی باشه .

مثلا فرض کنید در نوع رگ زدن خیلی طول می‌کشه تا خون تموم بشه و تازه آلودگی خون روی زمین و لباساتون رو هم در نظر بگیرید . یا استفاده از گاز شهری امکان داره باعث بشه نه تنها خودتون بمیرید بلکه خونه و بقیه رو هم بفرستید روی هوا . پس عاقلانه تر رفتار کنید .

تا حالا به چند نتیجه مهم رسیدیم که سعی کنید در خودکشی حتما این نکات را مدنظر قرار دهید .

زمان خودکشی رو درست انتخاب کنید. (بهترین موقع بعد از ظهر ساعت شش )

مبادا بعد از خودکشی از ریخت و قیافه بیفتید .

بهترین لباستونو تنتون کنید .

حتما یه یادداشت بذارید و علت خودکشی رو شرح بدید و انگشت هم بزنید .

خواهشا زیاد کثیف کاری نکنید .

موقع خودکشی لبخند بزنید تا لبخند روی لبتون باقی بمونه .

لطفا چشاتونو باز نذارید چون خیلی وحشتناکه .

یه بسته دستمال کاغذی حتما روی میزتون باشه .

اتاقتونو قبل از خودکشی مرتب کنید. (پلیسا ببینن خوب نیست ) . رد انگشتتونو همه جا بمالید تا بفهمن خودتون، خودتونو کشتید .

یه جوری خودکشی کنید که دوباره بشه زنده تون کرد

دلیلتون برای خودکشی قانع کننده باشه .

برای مسایل عشقی خودکشی کردن کار الاغاست... بلانسبت شما .

قبل از خودکشی حتما یه فال حافظ بگیرید .

قبل از خودکشی استفاده از ادکلن و دئودرانت و زدن مسواک یادتون نره .

بهتره بعد از مرگ... مثلا مرگ... در حالت دراز کش باشی .

اگه توی دستتون یه گل سرخ باشه صحنه خیلی رمانتیکتر و رویایی‌تر به نظر میاد و اشک آور تره .

در اتاق رو حتما قفل کنید که جریان هیجان انگیزتر باشه .

قبل از خودکشی حتما گریه کنید . صورتتون اشک آلود باشه .

خودتونو برای رفتن به جهنم رفتن آماده کنید .

حالا جدید ترین و راحت ترین روشهای خودکشی .

برای جنس نرینه

« استفاده از جوراب »

تخت خواب رو آماده کنید .

تمام تن و سرتونو ببرید زیر پتو .

خیلی آروم نوک انگشتاتونو از زیر پتو بیرون بیارید و جوراباتونو ببرید زیر پتو .

هیچ راه نفوذی برای هوا نذارید .

یک ساعت بعد... شما مردید .

خدا رحمتتون کنه .

برای جنس مادینه

« سوء استفاده از موش »

تخت خواب رو مرتب کنید .

برید زیر پتو .

اتاق حتما کاملا تاریک و ساکت باشه .

حالا چشماتونو ببندید و فرض کنید یه موش خوشگل داره روی تنتون راه میره .

خواهش می‌کنم جیغ نزنید و بدون سر و صدا از وحشت زیاد بمیرید .

مرسی .

توی جهنم می‌بینمتون .


نویسنده : نمیدونم اما ازش خواهش میکنم با من تماس بگیره .

 

« بهار »

 

آموزش خودکشی - زیر 18 سال نخونن

آموزش خودکشی - زیر 18 سال نخونن

 

اصولا واژه خودکشی به معنی خود کشتنه. یعنی در این عمل فرد اونقدر خودشو می‌کشه که میمیره و این خود کشتن به علت وارد آمدن مصایب و رنج‌های فراوان یا بالعکس صورت می‌گیره .

به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نیست ولی بسیار هیجان انگیزه و به یه بار امتحانش می‌ارزه. من خودم چند بار امتحانش کردم و با اینکه چند بارش هم مردم ولی همچین بگی نگی بدم نیومد . برخلاف نظر خیلیها که می‌گن خودکشی خیلی راحت و سهله باید بگم نخییییییییر... اونجوریام نیست. هر کاری قواعد و اصول خاص خودشو داره و خودکشی هم جدا از این مطلب نیست .

اول از همه اون کسایی که می خوان خودکشی کنن رو دسته‌بندی می‌کنیم

کسی که در عشقش شکست خورده
کسی که ور شکست شده
کسی که قاط زده ( مثه من )
کسی که از زندگی خیر ندیده
کسی که بدجوری روش فشار اومده
کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببینه
و خلاصه هر کسی که یه جورایی به آخر خط رسیده
افراد بالا، به هرحال مستقیم به جهنم می‌رن، ولی خدا همشون رو رحمت کنه .

شما جزو کدامیک از دسته‌های بالا هستید؟

اگه هستید ادامه مطلب رو بخونید و گرنه یه دسته جدید برای خودتون ببازید و بعد بقیه شو بخونید . حالا فرض می‌کنیم: طرف تنها میاد توی یه اتاق و در رو قفل می‌کنه و عزمشو برای خودکش جزم می‌کنه. به دور برش نگاه می‌کنه و این وسایل رو می‌بینه

طناب
سیخ کباب
کبریت آغشته به بنزین
قرض دیاز پام
آمپول هوای تهران
دندون مصنوعی حاج خانمشون
لوله گاز
پاکت نایلون
چاقوی میوه بری
نخ کاموایی
سوزن لحاف دوزی
تیغ ریش تراشی مصرف شده
مرگ موش

خب... برای شروع بد نیست

ولی نظرتون رو به یه موضوع مهم ولی پیش پا افتاده، جلب می‌کنم: «تصویر و قیافه و دیسیپلین شما بعد از مردن خیلی مهمه .

فرض کنید درب اتاق شما رو می‌شکنن و شما رو در حالتی پیدا می‌کنن که از یه طناب از سقف آویزونید و دارید مثل پاندول ساعت تاب می‌خورید و زبونتون مثل زبون بلانسبت سگ آقای پتیول از دهنتون آویزونه و صورتتون سیاه و ورم کرده و احتمالا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی شلوارتون هم خیسه .

نه... خودتون جای تماشاگرا باشین، حالتون بهم نمی‌خوره؟ احساس انزجار بهتون دست نمی‌ده؟ قیافه شما بعد از خودکشی باید از همیشه معصومانه تر... از همیشه زیباتر و از همیشه دوست داشتنی‌تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه .

با این حساب، دور حلق آویز کردن... خودسوزی... و خفه‌گی با گاز رو خط بگیرید .

یه بنده خدایی از دوستان، خیلی جالب خودکشی کرده که در نوع خودش یه ابتکاره . ایشان، دوتا انگشت شصتش رو فرو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای دیگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد .

فقط بدی کارش این بود که هیچکس بعد از مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بیرون نکشید... چون به هر حال کار کثیفیه. حالا خودتون قضاوت کنید. این خودکشی ترحم کسی رو بر می انگیزه؟

یا اونایی که روی سرشون نایلون می‌کشن و دور گردنشون روی نایلون رو با طناب می‌بندن و یا اونایی که خودشون رو جلوی ماشین میندازن و له می‌شن... اینا همشون دیوونه‌ان  .

خودکشی ایده‌آل خودکشی است که بدون درد، بدون عوارض جانبی، بدون تاثیرات بد و منفی روی صورت و اندام، بدون صدا، بدون کثافتکاری و باشه .

ژاپونی‌ها یه جور خودکشی جالب رو ابداع کردن به این صورت که یه سوزن جوالدوز رو برداشته و از روی سینه فرو می‌کنن توی قلبشون. البته این کار یه کم درد داره. یه جورایی حس می کنید که توی سینه تون آب جوش داره قل می‌زنه. ولی حداقل، عوارض ظاهری نداره. ولی بدیش اینه که حتما می‌میرید.

در صورتی که خودکشی وقتی خوبه که شما نمیرید

یه جور خودکشی که بیشتر بین شکمو‌ها رواج داره استفاده از خوراکی برای مردنه. این نوع خودکشی خیلی حال داره چون حداقل گشنه نمیمیری! و خوبی مهم ترش اینه که به سر منزل مقصود هم نمی‌رسی و معمولا زنده می‌مونی. نمونه‌اش اینکه: یه بنده خدایی که با سی‌تا قرص دیازپام خودکشی کرد و دور و بری‌ها به هوای اینکه مرده خاکش کردند و یارو بعد از دو سه روز خواب ملس چشاشو باز کرد ودید: ای دل غافل... همه جا سیاهه و یه موش هم داره انگشت پاشو می‌جوه. زنده بگوری خداییش وحشتناکه .

اول خوب فکراتونو بکنین بعد خودتونو بکشید .

یه موضوع مهم توی خودکشی، پشیمونی دیرهنگامه. هشتاد و نه درصد کسایی که خودشون رو می‌کشن، وسط یا آخر کار پشیمون می‌شن و این در حالیه که هیچ راهی برای برگشت نیست. یه یارویی برای خودکشی یه تیکه پارچه رو گلوله می‌کنه و فرو می‌کنه توی حلقش و با ته گوشکوب میده بره پایین ولی همون لحظه پشیمون می‌شه و این درحالیه که داره خفه می‌شه... یارو می‌دوه بیرون و از شدت عجله از روی پله‌های آپارتمان پرت می‌شه پایین و می‌میره... و جالب اینکه مرگش به علت ضربه مغزی اعلام شد نه خفگی .

نکته مهم دیگه اینه که مدت خود کشی نباید زیاد طولانی باشه .

مثلا فرض کنید در نوع رگ زدن خیلی طول می‌کشه تا خون تموم بشه و تازه آلودگی خون روی زمین و لباساتون رو هم در نظر بگیرید . یا استفاده از گاز شهری امکان داره باعث بشه نه تنها خودتون بمیرید بلکه خونه و بقیه رو هم بفرستید روی هوا . پس عاقلانه تر رفتار کنید .

تا حالا به چند نتیجه مهم رسیدیم که سعی کنید در خودکشی حتما این نکات را مدنظر قرار دهید .

زمان خودکشی رو درست انتخاب کنید. (بهترین موقع بعد از ظهر ساعت شش )

مبادا بعد از خودکشی از ریخت و قیافه بیفتید .

بهترین لباستونو تنتون کنید .

حتما یه یادداشت بذارید و علت خودکشی رو شرح بدید و انگشت هم بزنید .

خواهشا زیاد کثیف کاری نکنید .

موقع خودکشی لبخند بزنید تا لبخند روی لبتون باقی بمونه .

لطفا چشاتونو باز نذارید چون خیلی وحشتناکه .

یه بسته دستمال کاغذی حتما روی میزتون باشه .

اتاقتونو قبل از خودکشی مرتب کنید. (پلیسا ببینن خوب نیست ) . رد انگشتتونو همه جا بمالید تا بفهمن خودتون، خودتونو کشتید .

یه جوری خودکشی کنید که دوباره بشه زنده تون کرد

دلیلتون برای خودکشی قانع کننده باشه .

برای مسایل عشقی خودکشی کردن کار الاغاست... بلانسبت شما .

قبل از خودکشی حتما یه فال حافظ بگیرید .

قبل از خودکشی استفاده از ادکلن و دئودرانت و زدن مسواک یادتون نره .

بهتره بعد از مرگ... مثلا مرگ... در حالت دراز کش باشی .

اگه توی دستتون یه گل سرخ باشه صحنه خیلی رمانتیکتر و رویایی‌تر به نظر میاد و اشک آور تره .

در اتاق رو حتما قفل کنید که جریان هیجان انگیزتر باشه .

قبل از خودکشی حتما گریه کنید . صورتتون اشک آلود باشه .

خودتونو برای رفتن به جهنم رفتن آماده کنید .

حالا جدید ترین و راحت ترین روشهای خودکشی .

برای جنس نرینه

« استفاده از جوراب »

تخت خواب رو آماده کنید .

تمام تن و سرتونو ببرید زیر پتو .

خیلی آروم نوک انگشتاتونو از زیر پتو بیرون بیارید و جوراباتونو ببرید زیر پتو .

هیچ راه نفوذی برای هوا نذارید .

یک ساعت بعد... شما مردید .

خدا رحمتتون کنه .

برای جنس مادینه

« سوء استفاده از موش »

تخت خواب رو مرتب کنید .

برید زیر پتو .

اتاق حتما کاملا تاریک و ساکت باشه .

حالا چشماتونو ببندید و فرض کنید یه موش خوشگل داره روی تنتون راه میره .

خواهش می‌کنم جیغ نزنید و بدون سر و صدا از وحشت زیاد بمیرید .

مرسی .

توی جهنم می‌بینمتون .


نویسنده : نمیدونم اما ازش خواهش میکنم با من تماس بگیره .

 

« بهار »

 

بازم معرفت بعضی ها ....

 

فصل هفتم

بازم معرفت بعضی ها ....

 

این دفعه نمی دونم از چی بگم ولی هر دفعه که می خوام شروع کنم به نوشتن. یه مسئله ای پیش می یاد ولی این دفعه مسئله مهمی پیش نیومد که من بخوام بنویسم واسه همین میخوام از خودم بگم و این که آخر آروزی من تو این دنیا چیه ....

 

هر انسانی نیاز به یه سری چیزایی داره که باید بر آورده بشه و به خاطر همین نیاز هاست که حرکت میکنه و بعضی اوقات دست به هر کاری میزنه حتی حاضره حق دیگران رو زیر پا بگذاره تا به امیال خودش برسه ولی به نظر شما به کسی که حق دیگران رو زیر پا مگزاره میشه گفت انسان !!!

شما خودتون میدونید بی نوبتی خیلی درد آوره اما اگه جایی به پستمون بخوره که نوبتی باشه حاضریم هر کاری بکنیم که زودتر نوبت ما بشه ولی اگه یه کم به حق خودمون قانع باشیم آیا زندگیمون بهتر نمی شه ؟؟ همه راضی تر نمیشیم .

ما همه می خوایم که همه چی داشته باشیم یعنی آرزو میکنیم که از خونه و ویلا و ماشین آخرشو داشته باشیم ولی کاش تو آرزوهامون هم به فکر بقیه باشیم و سعی کنیم حق دیگران رو در خیال و آرزو هامون هم رعایت کنیم . به نظر شما اگه ما این کار رو انجام بدیم از ما چیزی کم میشه فکر نکنیم که حالا این یه آرزوست و به کسی لطمه نمی زنه ولی اگه همین کار رو هم انجام بدیم تو زندگی روزانه ما تاثیر زیادی میزاره کسی که  تو آرزوهاش مواظب حق دیگران باشه فکر نمی کنم در زندگی روزانه حق دیگران رو زیر پا بزاره .

آدم دلش میسوزه وقتی میبینه بین دو همسایه یا بین دو برادر اون رابطه هایی که قبل بوده دیگه نیست . واسه زندگی تو جامعه باید گرگ باشی اگه بخوای به فکر بازی در بیاری همه بهت می خندن و یا از تو دوری میکنن . متاسفانه جامعه امروزی ما شده جنگل . یادمون رفته که انسان هستیم و همه باهم میتونیم یه زندگی عاری از دورغ و کلک داشته باشیم واسه زندگی امروز باید انقدر قدرت و پول داشته باشی که نخورنت و اگه بخوای کسی تو رو نخوره باید بخوری !!!

یه فرد سالم اگه بخواد یه کاری شروع کنه نمی تونه با راستی و صداقت در کار به پول حلال برسه پول حروم تو جامعه ما انقدر زیاد شده که واقعا کسی نمی تونه سالم بمونه مگر اینکه تو جنگل زندگی کنه و با خیال راحت روزی خودشو از دل طبیعت در بیاره و سالم زندگی کنه . واقعا درد آوره که ما واسه راحتی خودمون در کنار هم زندگی می کنیم ولی پاک نیستیم و مثل حیوانات زندگی مکنیم واسه کسب روزی خودمون یکی دیگرو باید زیر پا لح کنی .ببینید تو رو خدا جامعه ما که همه انسان هستیم میشه جنگل چون همه ما مثل حیوانات به فکر بر آورده کردن امیال خودمون هستیم و جنگل واسه یه آدم میشه یه خونه گرم و عاری از هر گونه سیاهی. خوب به نظر شما این خوبه ؟؟؟؟

 

واقعا وقتی آدم یاد این چیزا میوفته از زندگی نا امید میشه روزی صدها بار آرزو میکنه که ای کاش یا نمی دونست یا زنده نبود .

زندگی هر روز تو این دنیا واسمون سخت تر میشه و کاری هم نمی تونیم بکنیم واقعا من نمی دونم که کار حضرت آدم و حضرت حوا اینقدر بد بود که خدا ما رو محکوم به زندگی تو این دنیا کرد . کاش میشد که هرکی هر موقع که دوست داشت پر میزد و میرفت به سوی معبودش .

 فکر میکنم آرزوی من و خیلی های دیگه این باشه که یه جامعه ای داشته باشیم که دروغ و کلک توش نباشه همه به فکر هم باشیم . همه همدیگرو دوست داشته باشیم و پول عامل دوستی و عشق نباشه .

شاد باشید .

 

سوشیانت

 

♣♣♣♣♣ نرم افزار ♣♣♣♣♣

تبدیل فرمت های مختلف به SVCD – VCD – DVD

نرم افزار Movie DVD Maker نرم افزاری است با سرعت بالا و روش کار آسان برای ساخت SVCD ، VCD و DVD است . این نرم افزار قادر است اکثر فرمت های مختلف تصویری از جمله QT ، MOV ، ASF ، WMV ، MPG ، MP4 ، XVID ، DIVX ، AVI و ... را به صورت SVCD ، VCD و DVD تبدیل کند و با استفاده از خود این نرم افزار می توانید عملیات رایت سی دی ها را انجام دهید . حجم این نرم افزار حدود 3.5 مگابایت است و از آدرس زیر قابل دریافت است :

http://www.aone-media.com/dvdmaker.htm

 

♣♣♣♣♣ لینکدونی ♣♣♣♣♣

درباره ی اس.ام.اس گوگل

درباره ی سقوط هواپیما و یه سری عکس

زن در دیروز  

زن در امروز

زن در فردا

غده ی عجیب یه دختر ِ هائیتی

توجه ، توجه ، مردن ممنون !!

این آقا خرسه داره آب تنی میکنه ! خوش باشی .

این خیلی به خودش مطمئن است …

آخه ! الهی ! اینا دیگه خیلی رومانتیک هستن … نازی …

زیبای خفته

یک منظره ی کاملا ً شاعرانه و رمانتیک

گل رز صورتی !

شهر موبایل

چرا پسرا همیشه ضایع هستن ؟!

 

♣♣♣♣♣ وراجی ♣♣♣♣♣

سلام . بعضی وقتها اون قدر حرف داری که هر چقدر هم بخوایی بگی نمیشه . مثل ِ یه چیزی داره سنگینی می کنه . یه بغضی که توو گلوت است ، می خواد بترکه ، ولی از جاش تکون نمی خوره ، نه خورده میشه ، نه می ترکه . حتی شاید حرف زدن هم فایده نداشته باشه . یعنی نمیدونم . چند وقته از خودم چیزی ننوشتم ؟ خیلی وقته ؟ نه ؟ اگه هم دست نوشته های خودم رو گذاشتم ، مال سالهای قبل بوده . نمیدونم .... امشب شب یلدا است . برا من با روزها و شبهای دیگه فرقی نداشت . فقط این که دپرسی دو برابر شد . نمیدونم . حتی حوصلم نمیاد که برای مطالبی که سوشیانت این جا می نویسه نظر بدم . واقعاً ازت معذرت می خوام ! دیروز نشستم یه چیزایی نوشتم که بذارم توو وبلاگ ! ولی بعدش پشیمون شدم و فایل رو دیلیت کردم .

واقعا ً نمیدونم چی باید بگم ، یعنی نه ، می دونم ها ، ولی نمی گم . شاید اصلا ً نباید گفته بشه . شاید ................

راستی قبض ها اومد ، خط نت نزدیک به 12 هزار تومن اومد ! بابام گفت خودت بده ، من گفتم پول ندارم . بابام هم گفت نمی دم تا قطع بشه . موبایل رو هم ازت می گیرم .

بعضی وقتها می خوام که تلفن واقعا ً قطع بشه ، شایدم بهتر باشه که دیگه موبایل هم نداشته باشم . نمیدونم .

خیلی یه جورایی است که آدم بره سر وقت ِ سررسید های گذشته اش و یه سری نوشته ها ، یه سری خاطرات ، اتفاقات و ..... رو بخونه ، بعد .............

 

* شب یلدای خوبی رو داشته باشین *

 

♣♣♣♣♣ شعر ♣♣♣♣♣

خواهم که به زیر ِ قدمت زار بمیرم

هر چند کنی زنده ، دگر بار بمیرم

 

دانم که چرا خون ِ من ِ زار نریزی

خواهی که به جان کندن بسیار بمیرم

♣♣♣♣♣ عکس ♣♣♣♣♣

آدرس عکس :

http://img.majidonline.com/pic/18438/Bi_Kasi.jpg

 

 

Jigoku Shojo

 

 

 

https://cdn.myanimelist.net/images/anime/1/228.jpg

Jigoku Shojo

 

 

نام انیمه: Jigoku Shojo

نام انیمه: Hell Girl

نام انیمه: 地獄少女

ژانر: Mystery, Horror, Psychological, Supernatural

تاریخ پخش: پاییز 2005

وضعیت: تمام شده

تعداد قسمت‌ها: 26 قسمت

مدت زمان هر قسمت: 25 دقیقه

استودیو: Studio Deen

منبع: Original

کارگردان: Oomori Takahiro

زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد

 

 

لینک‌های مربوط به انیمه

اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت

+ تماشای تریلر انیمه // تماشای تریلر انیمه

+ سایت رسمی انیمه

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, EN Sub, ~60MB)

+ لینک دانلود زیرنویس فارسی

+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, DVD, 10bit, Dual Audio, x265, ~80MB)

+ لینک دانلود انیمه (MKV, ~150MB)

+ لینک فایل تورنت (MP4, DVD, 576P, x264, RAW, 5.2GB)

+ لینک فایل تورنت (MKV, DVD, EN Sub, 5.9GB)

+ لینک فایل تورنت (MKV, 480P, DVDRip, EN Sub, 6.2GB)

+ لینک فایل تورنت (MKV, 396P, EN Sub, 1.9GB)

+ لینک دانلود زیرنویس فارسی

+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, ~60MB)

+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس

 

 

https://youtu.be/Zo5wuctIMWk

 

 

خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)

جایی در دنیای گسترده‌ی اینترنت، وب‌سایتی معروف به "جیگوکو سوشین" (Jigoku Tsushin)  وجود دارد که تنها راس نیمه شب قابل دسترسی‌ست. شایع شده که اگر در آن وب‌سایت از کسی که نسبت به او کینه دارید، نام ببرید، آن‌وقت جیگوکو شوجو (Jigoku Shoujo)  ظاهر شده و هر کسی که باعث عذاب شماست را به دوزخ می‌کشد. اطلاعات خیلی کمی درباره این دختر در دست است. تنها مورد مشخص این است که او به همراه مادربزرگی که به به اندازه‌ی خودش عجیب و غریب است، زندگی می‌کند، سه عروسک کاهی جادویی به همراه دارد و هر زمان پستی در وب‌سایت مذکور ارسال می‌شود، او تبدیل به جیگوکو شوجو شده و کار خود را آغاز می‌نماید.

 

تقدیم به همه ی برو بچ دانشجو

 

« تقدیم به همه ی برو بچ دانشجو »

تقدیم به همه دوستان و دانش جویان عزیز:

تا یادم نرفته این روز رو به همه پدران زحمتکش و مادران فداکار بابت تربیت دانشجویان فهیم و فعال و ... تبریک وگویم.

 

سالهای پیش از دانشگاه :  آن روزهای خوش

 دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس

ثبت نام ترم جدید : ده فرمان

 دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان

 خوابگاه شهرک : اینجا آخر دنیاست

 دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار

 دانشجوی ادبیات : نان و شعر

 وام تحصیلی : جهیزیه رباب

 خوابگاه دا نشگاه : خانه کوچک

 خانواده دانشجویان : بینوایان

 دانشگاه آزاد : جیب برها به بهشت نمی روند

 دانشجوی مدل رپی : الو، الو، من جوجوام

 دانشجوی فوق لیسانس : قهرمان قهرمانان

 انتخاب درس افتاده : زخم کهنه

 استاد دانشگاه : یک گروه خشن

 اولین امتحان : اولین خون

 شب امتحان : امشب اشکی میریز

 مراقبین امتحان : سایه عقاب

 شاگرد اول کلاس : مردی که زیاد می دانست

 تقلب : عملیات سری

 تدریس در دانشگاه : تجارت

 روز دریافت کارنامه : روز واقعه

 تعطیلات بین ترمی : روزهای خوب زندگی

دانشجوی فارغ التحصیل : دیوانه از قفس پرید

 مسئول خوابگاه : کاراگاه گجت

 انصراف دادن : فرار بسوی خوشبختی

 ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول

وعده رئیس دانشگاه : بلوف

تصویه حساب : خط پایان

 شیرینی گرفتن از فارغ تحصیلی : ضربه آخر

 عمر دانشجو : بر باد رفته

اعتراض دانشجو : بایکوت

 شماره دانشجویی : مدرک جرم

 اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم

 روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته

 دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد

 دانشجوی مشروطی  : مردی که موش شد

آینده تحصیل کرده : دست فروش

 کلاس های ساعت  12-2: خواب وبیدار

 رئیس دانشگاه : مرد نامریی

تصویب شهریه برای دانشجویان : تاراج

 استاد راهنما : گمشده

 به دنبال سرویس : دونده

 آشپزهای سلف سرویس : هفت سامورائی

 ازدواج دانشجوئی : عروسی خوبان

 دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده

 بوفه دانشگاه : غارتگران

 سرویس دانشگاه : اتوبوسی بسوی مرگ

 امید به بهبود اوضاع : توهم

 گردهمایی استادان : دسیسه

 کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان

 پاس کردن یک درس: یکبار برای همیشه

 ژتون فروشی : آژانس شیشه ای

  علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان

 رئیس دانشکده : سناتور

 التماس برای نمره : اشک کوسه

 امور دانشجویان : سایه شوگان

 سوار شدن به اتوبوس : یورش

 نماینده کلاس : بهترین فرد بد

 ترم آخر : بوی خوش زندگی

 پایان نامه : زندگی دیگر هیچ

 

شاد و پیروز باشین آینده سازان این مرز و بوم

 

My Weblog

http://DataBus.persianblog.com

 

My Group In Yahoo

http://groups.yahoo.com/group/Silver_Lake_110/Join

 

مرد ها مثل چی هستند ؟

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

مرد ها مثل چی هستند ؟

 مردها مثل « مخلوط کن » هستند :

در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد .

 مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستند :

حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد.

مردها مثل « کامپیوتر » هستند :

 کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند .

 مردها مثل « سیمان » هستند:

وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی .

 مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند:

همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند.

 مردها مثل « جای پارک » هستند :

خوب هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم .

 مردها مثل « پاپ کورن » ( ذرت بو داده ) هستند :

بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند  .

 مردها مثل « باران بهاری » هستند:

هیچوقت نمیدانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود .

 مردها مثل « پیکان دست دوم » هستند :

ارزان هستند و غیر قابل اطمینان.

 مردها مثل « موز » هستند :

هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند.

 مردها مثل « نوزاد » هستند :

در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید .

 

« بهار »

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

« زیر پای نا مهربانی های تو ... »

 

شکست ، له شد ،خُرد شد

                                          قلبم

زیر پای نا مهربانی های تو

                         وقتی دلم را برایت کوک کردم

نشستی و سازش را گوش دادی

گفتم: میپرستمت

       گفتی:بپرست ، من بودای تو

               گفتم: تو قبله ی من

                       گفتی: من کعبه ی تو

                              گفتم: هستم با تو

                                      گفتی: باش با من

                                              گفتم: تو مال من

                                                       گفتی: من مال تو

                                                               گفتم: دوستت دارم

                                                                       گفتی: دوستت ندارم

اما

           من

                             دوستت دارم.

 

 

« آرام شاد »

 

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

« پسرای ضایع! »

 

چرا  پسرا اینقدر ضایعیم ؟ خوب معلومه دیگه ...

واسه اینکه وقتی سوار اتوبوس میشن اگه صندلی ها هم خالی باشه میرن ته اتوبوس، تو ترافیک، چله تابستون، 1 ساعت سرپا وای میستن، شاید بند کیفه دختره گیر کنه بهش.

واسه اینکه وقتی تو خیابون راه میرن، کافیه فقط یه دختری از کنارشون رد شه، گردن نیست لامصب ( معذرت، آخه آدم عصبی میشه دیگه)، مثل جغد 180 درجه گردنه می چرخه.

واسه اینکه وقتی یه ماشین گیرشون میاد، پا میشن میرن یه جایی مثله ملا صدرا ، اونجا صد بار یه خیابون رو بالا و پایین میرن، 100 بار بوغ میزنمیو 200 بار ترمز، بعدشم میزنی به یه پیر زنه، اون موقع هستش که آخر روز میشه.اون لحظه آدم آرزو می کنه که بره تو توالت عمومی خودش رو دار بزنه.(ربطش رو به توالت عمومی خودت پیدا کن) .

واسه اینکه وقتی میرن کوه، پشت دختره میرن بالا از کوه، بعدش کم میاره و رنگش سرخ میشه و تازه می فهمه که دختره کوهنورد بوده.

واسه اینکه وقتی حس غرورش گل میکنه میبینه دختره داره با یه پسره دیگه دعوا می کنه میره جلو، با پسره دعوا میکنه، بعدش که خوب کتکه رو خورد می فهمه که یارو داداشش بوده.!!
واسه اینکه وقتی یه دختر کنار پسره میشینه تو تاکسی، و پسره می خواد استفاده ی معنوی ببره، 10 بار مسیرش رو میره تا با دختره باشه، وقتی که دختره پیاده میشه، میره تو رویا، اون وقته که می فهمه به جای فضل آباد ، رسیده به  پل عفیف آباد. و وقتی که بر می گرده با تاکسی، می فهمه که تمام پولش رو داده به تاکسی قبلیه، و اونجا یکم مشت و مال میبینه از راننده تاکسیه و بعدش فحشه که به خودش میده!!

« ویروس »

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

فصل ششم : دروغ

♠♠♠ فصل ششم : دروغ  ♠♠♠

 

من از این همه لطف شما واقعا ً نمی دونم چیکار کنم . اینقده به من امید میدین که من ناچارم بازم بنویسم. از این همه نظرهای قشنگ شما اشک شوق در چشمانم جاری شد !!!!

 

می خوام از چیزی بگم که واسه همتون آشناست . در موردش حرف زدن خیلی تلخه ولی تنها چیزی هست که در بین ما مسلمونا خیلی طرفدار داره و همه از اون استفاده میکنن. شروع بدبختی ما از روزیه که در مورد دروغ چیز یاد گرفتیم . انسان از چیزی که منع مطلق میشه یه کرم عجیب میگیره که باید ببینه چیه و وقتی می خواد آزمایش کنه یه جوری وابسته به اون میشه که هی می خواد از اون استفاده کنه و کارها رو وقتی خراب میکنه زحمت راستگویی رو نمی کشه و زودی پناهنده به کشتی دروغ میشه که خیلی بده .

میدونستین که خلاق ترین آدمای روی زمین ما ایرانی ها هستیم که اگه خدا یه کم احساس مسئولیت در کنار این خلاقیت به ما میداد زمین و زمان انگشت به دهن میموندن اما طبق قانون طبیعت تساوی بر قرار شده و به جای مسئولیت بین ما یک بی مسئولیتی عجیب حاکم هست که خدمون هم داریم شاخ در مییاریم از کارامون  .تقریبا همه ما خلاقیتمونو در جهت خلاف حرکت میدیم تا پیشرفت کنیم . بدون این که اثر کارمونو تو جامعه بسنجیم . کارهایی میکنیم که خودمون هم توش میمونیم انواع کلاه برداری و یا مخ زدن هایی که تمام وقت مردم ما رو گرفته .همه ما ایرونی ها یه مشت دوغگوهای حرفه ای  شدیم که لنگمون هیچ جای دنیا نیست . باور کنید تو هیچ جای عالم هستی مثل ما پیدا نمیشه.اصلا توهین نمی کنم ها فقط دارم واقعیت رو میگم خودتون میتونید قضاوت کنید .یه روز صبح که از خواب پا می شی تا شب ببین چند تا دروغ میگی . از مرد و زن همه و همه به هم دورغ میگیم . یه جوری عادت کردیم اگه نگیم خوابمون نمی بره واقعا تقصیر کیه !!!! ایا ما قبل اسلام هم همین جوری بودیم ؟؟؟ نمی گم که دینون اشکال داره ...خودمون اشکال پیدا کردیم با دین اسلام به نظر من واقعا تو دنیای امروز هیچکی مسلمان نیست یعنی نمی تونه مسلمان باقی بمونه یه خورده فکر کنید به حرفم پی میبرید .تو دین ما نوشته که دروغ یه کناه کبیره هست اینو همه میدونیم ولی فکر نمی کنیم که یه دروغ کوچک ممکنه به کسی لطمه بزنه واسه همین روزی ده هزار بار دروغ میگیم اونم دورغهایی که اگه یه کم فکر کنیم میبینیم که خود شیطون هم نمی تونه بگه . واقعا تقصیر کیه که ما رو تبدیل به یه مشت دروغگو کرده . خدایی نگاه کنید از دم همه به هم دروغ میگیم که کمترین مثالش همین انترنته .مغازه داران غزیز هم اگه دروغ نگن که نمیتونن زندگی کنن . نگاه کنید روی کره زمین غیر از مسلمانها کسی دیگه ای دروغ میگه ؟؟؟ ما مدعی هستیم که بهترین و کاملترین دینو داریم ولی چرا ..؟؟

 

به نظر من دروغ ابتدای همه نو گناه هست از رشوه کلاه برداری تا ...

چیزه جالب اینه که: یکی هم که پیدا میشه راست بگه هیچکی حرفشو باور نمی کنه و راستگو قصه ما هم دروغگو میشه . هر کسی هم به نوعی در تمام رشته های دروغگویی استاده به جون خودم آدم نمی دونه بخنده یا گریه کنه کلی کتاب از بزرگان در تمام علوم به ما ارث رسیده از قرنها پیش ولی نسل ما چی میخواد از خودش به ارث بزاره واسه آیندگان. از بحث دروغ بیایم بیرون فکر کنم حرف زندن از دروغ اینقد درد آور باشه که در موردش حرف نزنیم چون دروغ گفتنش شیرینتره واقعا شیرینه چون خلقی رو سر کار میزاریم.

 

فرزندان ما واقعا به ما نمی خندن نمیگن واقعا با این همه علمی که گذشتگان واسه ما به ارث رسیده ما بدون پیشرفت تحویل فرزندانمون دادیم نمگم که پیشرفت نکردیم اما غربی های عزیز ومحترم علم قدیم ما رو گرفتن و خودشون با علم ما به پیشرفت رسیدن و ما رو جهان سوم نامیدن یادشون رفته که ما کی بودیم و اونا کی بودن آدم واقعا ناراحت میشه که حتی فکر کنه.  . نمیگن چه پدران خنگی داشتیم . به بهانه های پیشرفت علم از هم دزدی میکنیم !!!! به هم دروغ میگیم .

 

به امید روزی که این قدر شناختمون زیاد بشه که دورغ نگیم .

شاد باشید حرفه ای ها .

 

سوشیانت

 

♠♠♠  لینکدونی  ♠♠♠

1-      دختر 13 ساله قربانی هوس مادر خود شد .

2-      حمایت قانون از دخترها ، در مقابل پدرها

3-      حالا برو یه خورده ضایع شو ، چی میشه مگه ؟!

4-      این جا یه نموره خطرناکه ، فکرت رو می خونن ناجور ! بابا دیگه توو اینترنت هم امنیت فکری نداریم . خاک ِ عالم . عجب دوره زمونه ای شده ها !! بابا برنامه نویسان ِ نابقه !

5-      یه دونه عکس فانتزی

6-      ایران و قرعه ای متعادل در سایت تخصصی فوتبال ! عکس دیدار 4 مربی تیم های ایران ، مکزیک ، آنگولا و پرتغال . روز بازی های سری اول ، همه و همه در پارس فوتبال !

7-      ترانه ای در نهایت زیبایی

 

♠♠♠ معرفی چند تا نرم افزار ♠♠♠

1-      شطرنج فارسی به همراه آموزش - - - 2.43 مگابایت

2-      نرم افزار روان شناسی رنگ ها ( تحت داس ) - - - 977 کیلو بایت

3-      نرم افزار نقاشی ویندوز به صورت فارسی - - - 532 کیلو بایت

4-      طراحی قاب های زیبا برای تصاویر خود - - - 2.75 مگابایت

5-      برای موبایلتون ، خودتون ملودی بسازین - - - 2.50 مگابایت

6-      با این برنامه دسترسی افراد مختلف به کامپیوتر را محدود کنید . - - - 923 کیلوبایت

7-      شما فینگیلیش بنویس ، این برنامه ، فارسیش رو می نویسه - - - 510 کیلوبایت

8-      یک منشی تلفنی کامل - - - 2.41 کیلوبایت

9-      تقلید صدای شما توسط یک طوطی - - - 1.76 کیلوبایت

 

♠♠♠ شعر ♠♠♠

سرگذشت ِ شب ِ هجران تو گفتم با شمع

آن قدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد

- سخای لاری -

 

میلاد حضرت امام رضا ( ع ) بر شما مبارک باد !

 

نتایج قرعه کشی جام جهانی 2006 آلمان

نتایج قرعه کشی جام جهانی 2006 آلمان

 

 

 

 " گروه بندی تیمهای راه یافته به جام جهانی "

 

 

ساعت پایانی نهم دسامبر یا به عبارتی10 دسامبر سال 2005 برای خیلی از تیمهای راه یافته به جام نقش سرنوشت سازی داشتند.

مراسم قرعه کشی تعیین گروه ها در شهر لایبزیک – شهر باخ ، موسیقیدان مشهور دنیا –  و در حضور 4000 نفر از مسئولین تیمهای مربوطه و افراد دیگر برگزار شد.

320 میلیون نفر هم از سراسر دنیا پای برنامه های تلویزیونی و رادیویی شاهد مراسم قرعه کشی بودند. اکثر کانالهای ورزشی سراسر دنیا مراسم قرعه کشی رو پوشش دادند.

و در ایران هم شبکه دو در برنامه ورزش دو پخش مراسم رو نشون داد. این برنامه با حضور لارودی – کارشناس فوتبال – و حسین فرکی همراه بود. تی وی ایران مقداری از صحنه های قبل مراسم رو نشون میداد بعد دوباره لارودی رو نشون میداد ، داخل سالن هنر نمایی میشائیل بالاک با توپ رو نشون میداد بعد ناگهان  تصویر میومد رو فرکی!! . خلاصه اینکه شبکه دو اصلا درست و حسابی مراسم رو پخش نکرد. در زیر گروه بندی ها رو مشاهده میکنید با این توضیح که تیم ملی ایران تو گروه خودش با دو تیم قدرتمند پرتغال و مکزیک همبازی خواهد بود و اینکه برانکو در صحبت هاش گفت که مکزیک و انگولا خطر جدی برای ما نیستند! باید تا 21 خرداد صبر کنیم تا ببینیم این گفته ها کی تحقق پیدا میکنه؟!

 

D                            C                            B                            A                      

 

سر گروه ها :   المان                          انگلیس                  آرژانتین                    مکزیک

                    لهستان                        پاراگوئه                    ساحل عاج                  پرتغال

                    کاستاریکا                     ترینیداد و توباگو          صربستان و مونتنگرو       انگولا

                    اکوادور                         سوئد                       هلند                          ایران

 

 

H                          G                               F                           E

                                                                                                                

سر گروه ها :   ایتالیا                        برزیل                          فرانسه                 اسپانیا

                     غنا                          کرواسی                       سوئیس                  اوکراین

                     امریکا                       استرالیا                        کره جنوبی              عربستان

                    جمهوری چک               ژاپن                             توگو                      تونس

 

 

 

 

و همچنین باید اینو اعلام کنم که جام جهانی 2006 المان  از 19 خرداد ماه با بازی المان و کاستاریکا رسما شروع خواهد شد. یک ماه فوتبال ، یک ماه عشق و باز هم یک ماه عشق ...

تا اون روز لحظه شماری میکنیم. به امید موفقیت ارژانتین عزیزم.

 

در ضمن تاریخ بازیهای تیم ملی کشورمون رو هم براتون مینویسم :

 

 

21 خرداد 85    ایران – مکزیک     در ورزشگاه نورنبرگ

 

                            27 خرداد 85     ایران  - پرتغال       در ورزشکاه فرانکفورت

 

                            31 خرداد 85    ایران  - انگولا        در ورزشگاه لایبزیک

 

 

پانوشت 1 :لازم به ذکره که  ایران با مکزیک فقط  یک بار روبرو شده است ولی با پرتغال و انگولا تا به حال مسابقه نداده.  بهر حال امیدواریم که تیم ملی کشورمون هم بتونه به دور بعد صعود کنه.

پانوشت 2 : ورزشگاه ایران و انگولا ، ورزشگاه همین شهری بود که توش مراسم قرعه کشی انجام شد.

گام به گام تا جام جهانی ... با ما  همراه باشید! تمام سعی ام این بود که اخبار مربوط به مراسم قرعه کشی رو سریعا در اختیارتون بذارم.

چند ماه دیگه جام جهانی شروع خواهد شد ... چند ماه انتظار ، چند ماه ضد حال ، در عوض یک ماه یه حال اساسی ، یک ماه عشق ، یک ماه صفا ! تب فوتبال کوچک و بزرگ نمیشناسه ! فوتبال عشقه...! 

نظر شما چیه؟ حتما نظر بدین!

خوش به سعادت اونایی که میتونن برن المان و بازیها رو از نزدیک نگاه کنن!  واقعا خوش به حالشون!

ما هم از پای شبکه های تلویزیونی بازیها رو دنبال میکنیم و برای تیم محبوبمون هورا میکشیم.

این یک ماه برای ما عشق فوتبالیها یک رویاس . چهار سال انتظار ، انتظار کمی نیست ولی شیرینه چون :

» Y Y Y  Y  » فوتبال عشق است ...!  «Y Y  Y Y«

 

 

 

 

نوشته شده توسط :   HODAFIFA

 

 

بگو منو کم داری

 

 


بگو منو کم داری

 

 

یه نیمکت تنها ...

یه شعله ی خاموش ...         

یه لحظه یک رویا ...                  

من و تو در آغوش ...

یه یادگار از عشق           

رو تن ِ درخت پیر ...

یه قصه ی کوتاه ...     

ای وای از این تقدیر.    

بگو منو کم داری ... بگو ...

بگو کمی غم داری ... بگو ...                  

بگو منو کم داری ... بگو ...

بگو کمی غم داری ... بگو ...                 

....

بگو که نامه ها مو خوندی

بگو برام دل سوزوندی            

هق هق ِ گریم رو شنیدی

بگو که اشکامو دیدی ....   

بگو دلت برام تنگ شده ...

همون دلی که میگن از سنگ شده   

بگو دیگه طاقت نداری ...

اشک روی چشمام بیاری.                 

بگو منو کم داری ... بگو ....     

بگو کمی غم داری ... بگو ...

 

+ لینک دانلود آهنگ با کیفیت 320

+ لینک دانلود آهنگ با کیفیت 128

 

 

همیشه فاصله ای هست ...

همیشه فاصله ای هست ...

 

- خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند

و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست .

- نه ، وصل ممکن نیست ،

همیشه فاصله ای هست .

اگر چه منحنی آب بالش خوبی است

برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر ،

همیشه فاصله ای هست .

دچار باید بود

وگرنه زمزمه ی حیرت میان دو حرف

حرام خواهد شد .

و عشق

سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست .

و عشق

صدای فاصله هاست .

صدای فاصله هایی که

- غرق ابهامند.

- نه ،

صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند

و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر .

همیشه عاشق تنهاست .

 

 

معرفی نرم افزار

قفل گذاری بر روی فایلها

با استفاده از نرم افزار BestSync Folder Synchronizer می توانید اطلاعات و فایلهای مهم و محرمانه ی خود را از دسترس دیگران دور نگه دارید و آنها را قفل گذاری کنید . با استفاده از این نرم افزار می توانید اطلاعات خود را در درایو USB خود فشرده و قفل گذاری کنید و در مواقع مورد نیاز آن را غیر فشرده و باز کنید . به این شکل اگر حافظه USB شما گم بشود نیز کسی نمی تواند به اطلاعات موجود در آن دسترسی پیدا کند و با تکنولوژی که این برنامه در قفل گذاری فایلها استفاده می کند ، می توانید مطمئن باشید که هیچ کس نمی تواند فایلهای شما را مشاهده و از اطلاعات آنها استفاده کند . این نرم افزار برای قفل گذاری فایلها و دایرکتوری های موجود در ویندوز نیز استفاده می شود .

برای دانلود این نرم افزار به سایت مربوطه مراجعه کنید .

آدرس سایت : http://www.risefly.com/foldersynceng.htm

 

 

لینکدونی

1-      تاریخ تولدت رو به میلادی پیدا کن !

2-      چقده از عمرت رفته ؟

3-      تصویر بره ی انسان نمای متولد بروجرد

4-      کاپشن احمدی نژاد در یزد نایاب شد

5-      جک های فینگیلیشی برای زدن  اس.ام.اس

6-      شرمنده ها ، ولی به نظر من خیلی جالبناکه !

7-      گزارش تصویری از زلزله ی قشم

8-      بابا خیلی باحاله ! چشم یارو رو با ماوس تکون بده .     

9-      خب ظاهرا ً تکراری است . ولی اگه قلبت با باطری کار می کنه ، شاید بهتر باشه که نبینی ! ولی اگه شیطونه گولت زد ، بلند گو رو زیاد کن ، هدفون رو بذار گوشت ، بعدش تمام حواست باشه به صفحه ی مونیتور !

10-   ببین ، اگه حس می کنی خیلی روحت لطیف است ، اگه فکر می کنی خیلی بشردوست هستی ، اگه فکر می کنی ممکن است بدجوری ضربه ی روحی بخوری ، پس بهتره اصلا ً به این رستورانه نری !  فردا نیایین بگین به من که : ویروس برای چی همچی لینکی رو گذاشتی ؟ چی جوری دلت اومده اینا رو ببینی و این حرفا ! گفته باشم . برای من که خیلی عادی بود ، ولی خب تجربه ثابت کرده که ویروس با خیلی ها فرق داره ! پس توصیه های ایمنی رو حدی بگیرین ! این توصیه ها رو هم چون دلم براتون سوخته می نویسم ، وگرنه لینک رو همین طوری می ذاشتم دیگه !

11-   میگن که دیدین این تصاویر به هیشکی توصیه نمیشه !

12-   یه نیمروی تر و تمیز ! خب نمی گن آدم نصفه شبی گشنه اش میشه !

13-   پرداخت یک مهریه ی نجومی در 10 هزار سال. بیچاره آقا داماد .

14-   وقتی که بوش ضایع میشه دیدن داره ! بابا ! همیشه ضایع !   

15-   آخه بابانوئل زیر ِ آب به چه دردی می خوره ؟ نکنه می خواد به ماهی ها و اینا هدیه بده ! این نامردی است ! بابانوئل بد بد بد !

16-   یه بازی فلاش با نمک

17-   انواع شکنجه ها در تاریخ . این مطلب خودم بوده که پارسال ، پیارسالا ، گذاشته بودم توو وبلاگ ، حالا سر از این جا در آورده ! البته با ذکر منبع بوده ! وگرنه که ...  

18-   یک میلیون تومان جایزه ، برای بردن پرسپولیس ! چه لوس !

19-   شیوه ی مسلمانان ترکیه برای شنای مختلط . بابا اینا آخر مبتکر هستن !

20-   بابا میز ِ گرد . یه میز ِ گرد جالب .

21-   یه آقاهه که مرده بوده ، با مامانش ارتباط برقرار کرده !

22-   صف های شونصد کیلومتری برای گرفتن بلیط کنسرت شجریان ! آخه یعنی این قدر خاطر خواه داره که یه صف شونصد کیلومتری فقط برای خرید بلیط ؟ حالا این بلیط چقده بوده ؟! من شنیدم که بالای 100 هزارتومن بوده . آخه مگه میشه ؟     

23-   گوشی های رنگ و وارنگ و جدید ، برای بچه ها ! آخه خدایی بچه رو چه به موبایل ؟!

24-   پیش ملوسی ! ای خدا چقده این مامانه ! یه گربه ی اصیل ایرانی

25-   تصاویری از تحویل هواپیمای تشریفاتی به دولت

26-   بازتاب گلزنی علی کریمی در لیگ قهرمانان اروپا ، در تلویزیون های عربی

27-   بزرگ ترین طنز معماری قرن ، در منطقه ی ما

28-   اینم از اون لینک هایی است که میگن نبینی بهتره ! داستان یه زندگی دردناک ! خب من میگم که اگه طرف رو اجازه بدن بمیره ، خیلی بهتره ! چون هم خودش کمتر آزار و اذیت می بینه ، هم دیگران ! آخه اینم شد زندگی !   

29-   همه چیز درباره ی گوشی ِ نوکیا مدل N90

30-   در این باره هم هیچی نمی تونم بگم ... واقعا هیچی .....

31-   کجاست سایه ؟

32-   سه تا مطلب ِ کامپیوتر زن است یا مرد ؟ - نقد فیلم ِ دیشب باباتو دیدم آیدا – من که می دونم مظورش چی بود در وبلاگ گروهی Bad Girls

 

وراجی

سلام . امیدوارم که خوب باشین . چه خبرا ؟ چی کارا می کنین ؟ خوش می گذره ؟!

همون طور که بعضی ها می دونستن ، خب جمعه ای من کنکور داشته بیدم ! تو این چند وقتی که برا کنکور وقت بود ، من این قده درس خوندم ! من این قده تست زدم ! اصلا ً آنلاین نشدم ! اصلا ً میل نزدم ! اصلا ً وبلاگ آپدیت نکردم ! اصلا ً تلویزیون نگاه نکردم ! اصلا ً عمو پورنگ نگاه نکردم . با تلفن حرف نزدم . اس.ام.اس بازی نکردم . کتاب غیر درسی نخوندم ! همه و همه ی کارهام شده بود درس خوندن . چیه تعجب کردین ویروس این قده بچه مثبت شده بوده ؟!

نکته ی تستی : دانشجویان محترم ، همان طور که می دانید ، در قسمت های قرمز رنگ متن بالا ، از افعال معکوس استفاده شده بود .

در کل امتحان جمعه رو مثل ِ بقیه ی کنکورها شاهکار کردم ! با این تفاوت که همچی اتفاق خاصی نیوفتاد که بخوام اینجا بگم ! دیگه چی بگم ؟! فعلن همینا دیگه !

خداحافظ !

 

My Group

http://groups.yahoo.com/group/Silver_Lake_110

 

 

آدرس عکس :

 

http://tinypic.com/i5t9js.jpg

 

 

 

 

 

 

  

کامپیوتر زن است یا مرد ؟

« کامپیوتر زن است یا مرد ؟ »

 

کامپیوتر زن است یا مرد؟

استاد زبان فرانسه در مورد مذکر یا مونث بودن اسمها توضیح میداد که پرسید : کامپیوتر مذکر است یا مونث؟

کلیه دانشجویان دختر جنس رایانه را به دلایل زیر ، مرد اعلام کردند :

1- وقتی به آن عادت می کنیم گمان می کنیم بدون آن قادر به انجام کاری نیستم.

2- با آن که داده های زیادی دارند اما نادانند .

3- قرار است مشکلات را حل کنند اما در بیشتر اوقات معضل اصلی خودشانند .

4- همین که پایبند یکی از آنها شدید متوجه میشوید که اگر صبر کرده بودید مورد بهتری از آن نصیبتان می شد .

کلیه دانشجویان پسر به دلایل زیر ،  جنس رایانه را زن اعلام کردند :

1- به غیر از خالق آنها کسی از منطق درونی آنها سر در نمی آورد .

2- کسی از زبان ارتباطی آنها سر در نمی آورد .

3- کوچکترین اشتباهات را در حافظه دراز مدت خود ذخیره می کنند تا بعد ها تلافی کنند .

4- همین که پایبند یکی از آنها شدید باید تمام پول خود را صرف خرید لوازم جانبی آنها بکنید

 

« بهار »

жжжжжжжжжжж жжжжжжжжжжж

 

« دیشب باباتو دیدم آیدا ! »

سلام.

امروز میخوام  نقدی کوتاه بر آخرین ساخته رسول صدر عاملی با نام " دیشب باباتو دیدم آیدا" داشته باشم. آیدا سومین روایت از روایتهای سه گانه صدر عاملی میباشد. روایت اول مربوط به دختری به نام تداعی بود که موضوع فرار دختران از خانه رو مورد بررسی قرار میداد. در ترانه به مشکلات دختری تنها که مورد بیوفایی همسر جوان خود قرار گرفته بود، پرداخته و آیدا در روایت سوم با پدرش رودررو شده که زن دیگر را به همسری گرفته است.

آیدا دختری است که باید این مشکل را به نوعی حل کند. یا باید به مادر خود همه جریان را بگوید که منجر به طلاق آنها میشود ویا اینکه چشم را روی خطای پدر بسته و با موضوع کنار بیاد. تا میانه راه به این فکر میکند که بهتر است همه چیز را به مادر بگوید و پدر خطاکار را به سزای عملش برساند. حتی ساناز بهترین دوست او نیز اورا تشویق به این کار میکند. اما پس از جدال زیاد با خود و با صحبتهای نهایی ساناز که به او میگوید طلاق پدر و مادرش باعث شد او به این راه کشیده شود و دختری طرد شده در نزد دیگران باشد،‌کم کم  تصمیم خود را عوض کرده و به دنبال راه حل بهتر میگردد. حتی در مرحله ای تصمیم به مقابله به مثل میگیرد و با آرایش غلیظ هنگامی که هوا کاملا تاریک شده از خانه خارج میشود تا عقده ای که در وجودش شکل گرفته را خارج کند. اما میفهمد که این راه هم به بن بست منتهی میشود.

 

صدرعاملی در این روایت به خوبی دغدغه خاطر یک دختر را که تازه پا به دوران جوانی نهاده و باید با مشکل بزرگی روبرو شود را نشان داده.

ترانه میتوانست واکنشهای متفاوتی را از خود بروز دهد. اما اکنون زمان نتیجه گیری برای هر سه روایت فرا رسیده است. آیدا به بلوغی رسیده که تداعی و ترانه به آن نرسیده بودند.

در فیلم یک عنصر زائد وجود دارد که تا انتها نیز دلیلی بر حضور او پیدا نمیکنیم. نقش مادر بزرگ آیدا یک نقش کاملا غیر ضروری بود که عملا هیچ تاثیری بر روند فیلم نداشت.

پدر آیدا – شاهرخ فروتنیان- به خوبی در مقام یک پدر نقش خود را بازی کرد. با وجود اینکه وی هیچگاه پدر نشدند.

شراره دولت آبادی در نقش مادری ظاهر شده که ظاهرا رسیدن به امور خانه داری مهمترین وظیفه او میباشد. به طوری که صدای آیدا را در میآورد : "آخه چقدر کار خونه انجام میدی" . از دید آیدا مادر فقط بلد است بشوید و بپزد و به خانه برسد. در حالیکه پدر را کاملا فراموش کرده و هیچ کدوم از کارهای مشکوک او را نمیبیند.

صوفی کیانی در نقش آیدا خیلی خوب کار خود را انجام داده. وسواسی که صدر عاملی در انتخاب نقش ایدا داشت، ‌جواب داد. دفترچه ای که آیدا اختصاص داده تا حرکات مشکوک پدر را در آن یادداشت کند ( سوسک، دلکو، موی بور) از کارهای جالب آیدا بود.

نقش ساناز هم( اسم هنرپیه اش رو فراموش کردم) به خوبی بازی شده. ساناز دختری است که پد رو مادرش از همدیگر جدا شده اند و تلاش او برای آشتی دادن آنها بی نتیجه است. جداشدن پد رو مادر او از همدیگر باعث شده تا از نظر اطرافیان و دوستانشان دختر خوبی نباشد. رفتار، نحوه آرایش و برخوردهای ساناز از سوی دیگران نکوهیده است.

 

و اما زن غریبه که پا به زندگی پدر آیدا گذاشته توسط الهام پاوه نژاد بازی شده. او نیز نقش خود را به خوبی بازی کرده. با حضور ناگهانی آیدا در خیاط خانه غافل گیر میشود. و ایدا که سعی دارد خود را جای ساناز جا بزند ، شناسایی میشود. خانم، عکس آیدا را قبلا دیده و زمانی که آیدا قصد خروج از خیاطی را دارد اورا صدا میزند.

 

به هرحال آیدا از فیلمهای خوبی است که ارزش دیدن را دارد. خصوصا در قحطی فیلم های خوب این روزگار دیدن آیدا رو توصیه میکنم.

 

 

توجه:

شاید در بین خانمها حضور اینجانب کمی جای سوال داشته باشد. اما لازم دیدم که این نکته رو گوشزد کنم که بنده به صورت افتخاری با وبلاگ بد گرلز همکاری میکنم. و حضور دائمی نخواهم داشت.

با تشکر

 « سورنا »

 

жжжжжжжжжжж жжжжжжжжжжж

 

« من که می دونم منظورش چی بود »

 

شنبه:همون لحظه که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم. هرکجا می رفتم اونو می دیدم. یکبار که از جلوی هم دراومدیم نزدیک بود به هم بخوریم صداشو نازک کردو گفت: ببخشید . من که میدونم منظورش چی بود. تازه ساعت 5/9 هم که داشتم بورد رو میخوندم اومد پشت سرم شروع به خوندن بورد کرد.آره دقیقا می دونم منظورش چیه. اون میخواد زنه من بشه . بچه ها میگفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم .

 

یکشنبه:امروز ساعت 9 به دانشکده رفتم. موقع رفتن تو سرویس یه خانومی پشت سرم نشسته بود و با رفیقش می گفتن ومی خندیدن. تازه به من گفت ببخشید آقا میشه شیشه پنجرتونو ببندین. من که میدونم منظورش چی بود. اسمش رو میدونستم اسمش نرگسه . مثل روز معلوم بود که با این خنده هاش میخواد دل منو نرم کنه که بگیرمش. راستیتش منم از اون بدم نمیاد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم .

 

دوشنبه:امروز به محض اینکه وارد دانشکده شدم سر کلاس رفتم. بعد از کلاس مینا یکی از همکلاسیهام جزوه منو ازم خواست.من که میدونم منظورش چی بود.حتما مینا هم علاقه داره با من ازدواج کنه. راستیتش منم ازش بدم نمی آد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم .

 

سه شنبه:امروز اصلا روز خوبی نبود. نه از مریم خبری بود نه از نرگس نه از مینا. فقط یکی ازم پرسید آقا ببخشید امور دانشجویی کجاست؟ من که میدونستم منظورش چی بود. ولی تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کیفش آبی بود احتمالا استقلالیه .

وقتی جریان رو به دوستم گفتم به من گفت: ای بابا ! بدبخت منظوری نداشته. ولی من میدونم رفیقم به ارتباط بالای من با دخترا حسودیش میشه حالا به کوری چشم دوستم هم که شده هر جور شده با این یکی هم ازدواج میکنم .

 

چهارشنبه:امروز وقتی داشتم وارد سلف می شدم یک مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوره به دانشگاه ما اردو اومدند. یکی از دخترای اردو از من پرسید ببخشید آقا! دانشکده پرستاری کجاست؟ من که می دونستم منظورش چیه. اما تو کار درستی خودم موندم که چطوراین دختر ساوجی هم منو شناخته و به من علاقه پیدا کرده. حیف اسمش رو نفهمیدم. راستیتش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم هرطور شده پیداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکی گناه داره از عشق من پیر میشه .

 

پنج شنبه:یکی از دوستای هم دانشکده ایم به نام احمد منو به تریا دعوت کرد. من که میدونستم منظورش از این نوشابه خریدن چیه. میخواد که من بی خیال مینا بشم. راستیتش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون عمرا قبول کنم .

 

جمعه:امروز صبح در خواب شیرینی بودم که داشتم خواب عروسی بزرگ خودم رو می دیدم. اجب شکوه و عظمتی بود داشتم انگشتم رو توی کاسه عسل فرو میکردم که... مادرم یکهو از خواب بیدارم کرد و گفت که برم چند تا نون بگیرم. وقتی تو صف نانوایی بودم دختر خانومی ازمن پرسید ببخشید آقا صف پنج تایی ها کدومه؟

من که میدونم منظورش چی بود اما عمرا اگه باهاش ازدواج کنم . راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون من از دختری که به نانوایی بیاد زیاد خوشم نمی آد .

 

شنبه:امروز صبح زود از خواب بیدار شدم صبحانه را خوردم واومدم که راه بیفتم که مادرم گفت: نمی خواد بری دانشگاه. امروز نوار مغزت آماده است برو از بیمارستان بگیر. راستیتش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون مردم میگن من مشکل روانی دارم .

وقتی به بیمارستان رسیدم از خانوم مسئول آزمایشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت آقا لطفا چند دقیقه صبر کنید. من که میدونستم منظورش چی بود ...

 

« ویروس »

 

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

 

شاخه ی امید :

 

من از مصاحبت آفتاب می آیم ،

 

کجاست سایه ؟

 

 

-          یه نفری -

 

 

آدرس عکس :

 

http://www.monkeyview.net/id/667/stuff/ing_Black_Heart2.jpg

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

شعبه های دیگه :

 

 

« غریب !‌»

 

من در آئینه با تو سخن می گویم :

با تو دارم سخنی –

با تو ای خفته به هر موج نگاهت فریاد !

با تو ام ای همدرد !

با تو ام ای « همزاد» !

با تو ای مرد غریبی که در آئینه به من می نگری !

گوش کن با تو سخن می گویم :

من غریب و تو غریب –

از همه خلق خدا –

تو به من همنفسی –

غیر تو هم سخن و همدل من –

در همه ملک خدا نیست کسی .

های ... ای محرم من !

روی در روی تو فریاد کنم –

تا به دادم برسی .

*

خرم آن لحظه که با دیده ی اشک آلوده –

در تو بگریزم و در « آئینه » با هم باشیم

ساعتی هم سخن و همدل و همدم باشیم .

برق اشک تو در آئینه ی چشمت پیداست

شرم از گریه مکن –

اشک ، همسایه ی ماست .

*

من و تو چون هر روز –

مات و خاموش به مهمانی اشک آمده ایم

در دل ما اشک است –

اشک تنهایی و تنهایی و تنهایی ها

اشک دیدار ستم ها و شکیبایی ها .

*

من و تو خاموشیم

من و تو غمزده ایم

من و تو همدل ماتم زده ایم

 

گوش کن ای همزاد !

با زبان «نگهم» با تو سخن میگویم :

از نگاهم بشنو ، رخصت گفتار کجاست ؟

دل به یاران دروغین مسپار –

واژه ی « یار» دروغ است ، بگو یار کجاست ؟

*

لحظه ی درد دل و موسم دلتنگی ها –

وعده ی ما و تو در عمق دل ِ آئینه است .

بهتر از آئینه ، منزلگه دیدار کجاست ؟

با تو راز دل خود را گفتم

« آنکس است اهل بشارت که اشارت داند »

« نکته ها هست بسی ، محرم اسرار کجاست ؟ »

 

« مهدی سهیلی »

 

آدرس عکس :

 

به مرد بودن / زن بودن خود افتخار کنید

 

 

دلایل محکم برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید:

1-     همیشه از نام خانوادگی شما استفاده می‌شود.

2-   مدت زمان مکالمه‌ی تلفنی شما حداکثر30 ثانیه است.

3-   برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.

4-    در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز می‌کنید.

5-   دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند.

6-   جنسیت شما در موقع مصاحبه‌ی استخدام مطرح نیست.

7-   لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.

8-    ظرف مدت 10دقیقه می‌توانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید.

9-   همکارانتان نمی‌توانند اشک شما را در بیاورند.

10-   اگر در 34 سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمی‌گیرد.

11-    رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است.

12-  با یک دسته گل می‌توانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید.

13-  وقتی مهمان به خانه‌ی شما می‌آید لازم نیست اتاق را مرتب کنید.

14-  بدون هدیه می‌توانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید.

15- می‌توانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید.

16-  حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابه‌ی داخلی یا خارجی بلد هستید.

17-  ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید.

18-  ... و بالاخره روزی یک پیرمرد موفق خواهید شد.

 

و حالا 28 دلیل بسیار محکم برای اینکه به زن بودن خود افتخار کنید:

1-     نام هر گل و زیبایی در طبیعت است را روی شما می‌گذارند.

2-    هنگامی که رنگ پریده یا بیمار هستید با کمی وسایل آرایش می‌توانید خود را زیباتر کنید و هیچ کس هم از شما ایرادنمی‌گیرد (کاری که بسیاری از آقایان مد روز یواشکی انجام می‌دهند).

3-   تمام شاعران ایران زمین در وصف گل روی شما هزاران شعر گفته و خط و خال و چشم و ابروی شما را ستوده اند.

4-   مجبور نیستید سر کار بروید و پول یک ماه کار و تلاشتان را برنج و گوشت و نخود و لوبیا بخرید.

5-    به راحتی و با اعتماد به نفس هر وقت که لازم بود گریه می کنید و غم و غصه هایتان را در دل جمع نمی کنید تا سکته کنید.

6-    عمرتان بسیار طولانی است.

7-   آنقدر حرف برای گفتن دارید که هرگز کم نمی‌آورید.

8-   همیشه یک عالمه دوست و رفیق ناب دارید و کمتر گرفتار رفیق ناباب می شوید.

9-   هرگز در حمام خود را گربه شور نمی کنید.

10-   بزرگ شده اید و کمتر برای طرفداری از تیم قرمز و آبی یا این حزب و آن حزب جلز و ولز کرده و کرکری می خوانید.

11-    ریش و سبیل ندارید که موقع آب خوردن قبل از خودتان سبیلتان آب بنوشد.

12-  عشق و هنر ابداع شماست.

13-  همیشه جوان تر از سنتان هستید و هیچ کس نمی داند شما چند ساله اید.

14-  از سن 9سالگی به بلوغ عقلی و جسمی می‌رسید و حالاحالاها بایدبدوند تا به پای شما برسند!.

15- بهشت زیر پای شماست.

16-  اگر موهایتان مرتب نبود یا وقت برای مرتب کردنشان نداشتید، با سرکردن یک روسری قضیه حل است.

17-  همیشه در کیفتان آینه دارید و موقعی که در سلف سرویس دانشگاه قورمه سبزی می‌خورید یک دانه لوبیا لابه لای سبیلتان جا خوش نمی کند.

18-  همیشه تمیز ونظیف و خوشبو هستید.

19-  به وزنتان اهمیت می دهید و شکمتان جلوتر از خودتان وارد اتاق نمی شود.

20- همیشه مقداری پول برای روز مبادا دارید که جز خودتان هیچ کس از جای آن خبر ندارد.

21-  مجبور نیستید از این خانه به آن خانه بروید و خواستگاری کنید، مثل خانمها در خانه می‌نشینید تا دیگران با کلی منت و خواهش و التماس و گل و هدیه!!! از شما اجازه ی حضور بگیرند.

22- می‌توانید موهایتان را بلند یا کوتاه کنید و هر نوع لباسی که دوست داشتید بپوشید از شلوار تا دامن... و هرنوع کفشی را بپسندید به پا کنید از اسپرت تا پاشنه سه سانتی و بالاتر.

23- مجبورنیستیدبارهای سنگین را جابه جا کنید یا تن به مشاغل سخت و پایین بدهید چراکه شما یک خانم هستید!.

24- حق تقدم با شماست.

25- مرد از دامن شما به معراج می رود.

26- هرگز از فرط خشم نعره نمی کشید و از فرط حسادت کبود نشده و خون راه نمی اندازید.

27- نیم بیشتر صندلی های دانشگاه ها را شما تصاحب کرده اید.

28- ضعیف کش نیستید و دق و دلی رئیس اداره تان را در خانه خالی نمی کنید.

... و اگر خوب فکر کنید می بینید که صدها دلیل محکم دیگر وجود دارد که شما به زن بودن خود افتخار کنید .

 

منبع: ؟؟؟