عاقل یا دیوانه
خیلی آروم وارد می شه، هیچکسی دم در نیست؛ کارتش رو آماده کرده بود نشون بده.
ولی کسی نبود که کارت رو ببینه.
یه کم تعجب می کنه؛ ولی چون اونقدر اعصابش خورد بود که توجهی نمی کنه.
به پله ها میرسه. می ره بالا، ده تا پله رو خیلی آروم می ره بالا.
حس میکنه خیلی شلوغ است حیاط. به اطراف نگاه می کنه. از همیشه شلوغ تر است.
یا اینطور به نظرش می یاد.
بچه ها جلوی پله های درب اصلی وایستادن، یکی اون بالای پله ها وایستاده.
تلفن را نگاه می کنه. هیچکسی دور و بر تلفن نیست. و این دیگه خیلی عجیب است.
حتی موقع امتحانا هم این تلفن ها صفی دارن کیلومتری...
دور و برش رو نگاه میکنه و دنبال همکلاسی هاش می گرده، ولی کسی رو نمی بینه.
می ره به طرف جایی که اسمها را زدن تا بره سر جلسه بشینه.
تو نمازخانه افتاده. باید از در اصلی بره تو.
از بین اون شلوغی عجیب و غریب رد می شه و از پله ها آروم آروم می ره بالا. تو فکراست. هیچی نخونده، ناراحت است. اولین بار است که درس نخونده، اونم برا پایان ترم. با خودش می گه: اَگه بیافتم چی؟ سه واحد است، مشروط میشم.... ولی دوباره می گه: بابا، بیخیال. این همه آدم می افتن، منم یکیش!!!!!!!!!
در همین موقع صدای یه مرده میاد: خانم وایستا! نمی شه بری تو!
با عصبانیت بر می گرده ببینه کی اینو گفته؛ نگاش به یه مرده می افته که یه هفت تیر گرفته دستش واونو به سمتش نشونه گرفته.
بلند می گه: مرتیکه ی عوضی!
بعد راهش رو ادامه میده. یارو میگه: مگه نشنیدی چی گفتم؟ مگه کری؟ وایستا!!!!!! اگه واینستی شلیک می کنم.
عصبانی تر بر می گرده و بلند میگه: خفه شو مرتیکه ی احمق! اونم امروز که من اعصاب ندارم این مرده شور اومده اینجا! برو گم شو، حوصله ندارم. میخوام برم امتحان بدم برم خونه! مزخرف! آشغال.
یکی از مسئولین دانشگاه می گه: خانم لطفا ً مراقب باشین، اینا دیوونه هستن، برگردین پایین، امتحان برگزار نمی شه، دانشگاه دست اوناست. همشون مسلح هستن.
- به درک که مسلح هستن، من بیکار نیستم که بیام اینجا! اومدم امتحان بدم برم. من امروز اصلا اعصاب ندارم. این مرتیکه ی عوضی رو هم خفه کنین.
یارو بر می گرده می گه: خفه شو! اینجا منم که دستور می دم...
دختر حرفش رو قطع میکنه و داد می زنه: من امروز اعصاب ندارم، درس نخوندم، خفه شو تا یه کاری دست خودت ندادی آشغال!
مرده می گه: اگه یه بار دیگه حرف بزنی شلیک می کنم.
دختر: به درک، شلیک کن! جرات داری شلیک کن! خسته شدم، اگه جرات داری شلیک کن دست و پا چلفتی!!!!
وقتی دختر داشت حرف میزد بعضی از پسرهایی که اونجا، اون پایین وایستاده بودن شروع می کنن به تشویق کردن دختر!
ناگهان صدای گلوله بلند می شه! همه جیغ می زنن، هر کدوم به یه وری می رن، بقیه ی افراد هم یه نگاهی می کنن ببین چی به سر ِ همکارشون اومده! می بینن که اوضاع رو تونسته کنترل کنه برا همین سر جای خودشون وایستاده بودن.
مرد: مگه نگفتم ساکت باشین، اگه یه بار دیگه کسی حرف بزنه دیگه تیر هوایی خالی نمی کنم، این گلوله رو تو مخ اونی که حرف زده خالی می کنم.
دختر: تو غلط می کنی!!!!!! اصلا برا چی اومدی اینجا؟می خوایین چه غلطی بکنین؟
مرد عصبانی میشه، اسلحه رو به طرف دختر می گیره و می گه: خودت خواستی!
آماده می شه تا شلیک کنه، دستش رو می زاره روی ماشه.
چشمهای دختره انگار آتیش ازش می ریخت، به سمت مرد می ره.
مرده میگه: نیا جلو، شلیک می کنم، نیا! همونجا وایستا!!!!!!!!!! مگه نمی شنوی چی میگم؟
دختر همون طوری که به طرف مرد می ره میگه: اگه جرات داری شلیک کن! مرتیکه ی آشغال اومده با دوستاش اینجا که چی بشه؟ چه غلطی بکنه؟؟؟؟؟؟؟
در همون حالی که حرف می زد به مرد نزدیک تر می شه، مرده یه کم می ترسه، با این که اسلحه دستش بود، مسئولینی که اونجا بودن هی می گفتن خانم بس کن! خودتو به کشتن میدی و.....
ولی دختر اصلا ً نمیشنید، حرفهای هیچکسی رو نمی شنید، حتی حرفهای اون یارو رو، اونقدر اعصابش خراب بود که حسابی قاط زده بود، به هیچی فکر نمی کرد.
درمقابل چشمهای حیرتزده ی همه اسلحه رو از دست مرد می گیره و به پاهای مرد شلیک میکنه، صدای جیغ و فریاد دانشجوها بلند می شه، مرد می افته رو زمین، دوستاش به طرفش میان، دختره اون قد قاطی کرده که به هیچی اهمیت نمی ده، به طرف اونا هم شلیک میکنه.
همه شوکه شدن، صدای آه و ناله ی اونایی که اسلحه داشن در اومده بود، دختر به طرف اونا میره و اسلحه هاشونو بر می داره و رو می کنه به یکی از مسئولین و می گه: زنگ بزنین 110 بیاد این ارازل و اوباش رو جمع کنه.
خیلی خونسرد از تو کیفش کارت تلفن رو در میاره و به سمت تلفن میره؛ شماره می گیره، شروع میکنه به حرف زدن:
- سلام عزیز، خوبی؟ نه خونه نیستم، دانشگاهم، امتحان دارم، باید برم سر جلسه، برگشتم خونه زنگ می زنم؛ باشه؛ دوسِت دارم، خدافظ.
بعد این که گوشی رو میزاره می ره تو راهرو، می ره تو نمازخونه و روی صندلی میشنه تا بیان ورقه هارو بدن و امتحان شروع بشه...
*
ادگار مورن: برای کامل کردن احساس ما از واقعیت، عالم خیال ضرورت دارد، بدین معنی
که واقعیت، بدون عالم خیال ما، کاملا ً واقعی نیست.
*
شکسپیر: طبیعت تمام شگفتی های پنهان را آشکار می سازد.
نوشته شده توسط ویروس – در تاریخ 6 تیر 1383
= = = = = =
توضیحات من (1397)
چه داستانهایی نوشتم هاااا!
حالا که داشتم میخوندم، دیدم مکان وقوع داستانی که نوشتم، همون دانشگاه دوران کاردانیم بوده.
چه خفن بودم، خودم نمیدونستم!
جوونی کجایی که یادت بخیر!
هاهاها، تیکه مربوط به تلفنهای دانشگاه رو که خوندم، دقیقا یادم افتاد.
همیشه صف کیلومتری داشت. تلفن عمومیهای کارتی.
اون موقعها، هر کسی موبایل نداشت.
اگه میخواستی توی دانشگاه به کسی زنگ بزنی، باید صف وایمیستادی.
تازه اطرافیان میتونستن بشنون چی میگی.
هممممم، راستش اون موقعها، فکر میکنم، میتونستم دقیقا مثل این دختره، دیوونه بازی در بیارم.
ولی حالا سن و سالی ازم گذشته.
خیلی خیلی خیلی خیلی ترسو شدم!
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/3/56847.jpg
Mutsu Enmei Ryuu Gaiden: Shura No Toki
نام انیمه: Mutsu Enmei Ryuu Gaiden: Shura No Toki
نام انیمه: Time of Shura
نام انیمه: Shura no Toki - Age of Chaos
نام انیمه: 陸奥圓明流外伝 修羅の刻
نام انیمه: Shura no Toki
ژانر: Action, Historical, Martial Arts, Samurai, Shounen
تاریخ پخش: بهار 2004
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 26 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 23 دقیقه
منبع: Manga
استودیو: Studio Comet
کارگردان: Misawa Shin
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, EN Sub, ~160MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, DVD, 480P, EN Sub, x265, ~130MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, ~60MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 592P, ESP Sub, ~170MB )
+ لینک فایل تورنت (MKV, 480P, EN Sub, 3.6GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x265, 530P, EN Sub, DVD, 3.2GB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, x265, 530P, EN Sub, DVD, ~130MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, EN Sub, ~130MB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
افسانهای هست که میگه در طول دوره هیان مردانی وجود داشتن که بدون سلاح میجنگیدن اونا به قاتلان خونریزی مشهور بودن و بدون شکست سلطنت میکردن تکنیک اونا سبک موتسو اِنمی نامیده میشد، در میان این مردان تنها باقی مانده آنها در دوران سکیگاهارا ظاهر میشود و عصر آشوب را به وجود میآورد...
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
افسانهها از هنری رزمی و شکست ناپذیر به نام “موتسو انمی-ریو” سخن میگویند، شیوهای که به شخص توانایی این را میدهد تا بدون سلاح هر تعداد دشمن را با سرعت و قدرتی باورنکردنی نابود کند. این داستان دربارهی سه نسل از کسانی است که نام “موتسو” را با خود دارند و رویارویی و نبردهای آنها با قویترین مبارزان دورهی آنها.
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/11/21238.jpg
توضیحات من دربارهی انیمهی Mutsu Enmei Ryuu Gaiden: Shura No Toki
یوهاهاها
چه انیمهی جالبناکی! خیلی باحال است.
یاکومو، نقش اول کار هم بسی بسیار جذاب است. اصلا یه چیزی!
سبک عجیب «موتسو انمی-ریو» ... همممم، دورهی سامورایی ها هستیم، ولی این پسره یاکومو داره با هنرهای رزمی مبارزه میکنه.
بقیه شمشیرزن هستن! یه خورده عجیب است.
ولی یاکومو خیلی باحال استتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
کاراکتر موساشی هم بسی بسیار قدرتمند است.
تا الان که شش قسمت دیدم، بسی بسیار راضی بودم.
قسمت هشت رو دیدم. انگاری چندین سال از اون زمان گذشته. کاراکترها عوض شدن.
ااااااااااااااااااا، نمیخواهم! الان یاکومو نداریم دیگه!!
قسمت 14 رو هم دیدم. دوباره این سری هم تمام شد و پرش زمانی داریم.
انگاری هر دفعه یه نفر وارث سبک موتسو میشه. تا حالا که پسرِ یاکومو وارث بود و یه حریف قدر هم داشت.
احتمالا از اینجا به بعد، نوهی یاکومو باید باشه.
خب حالا رسیدیم به زمان شینسنگومی! نوهی یاکومو الان داره با سوجی و هیچیکاتا مبارزه میکنه.
شرمندهی اخلاق ورزشی! جون به جونم کنن، فقط هیجیکاتا و کلا شینسنگومی رو در گینتاما قبول دارم! بقیهشون رو نمیخواهم.
یوهاهاهاهاها
قسمت 17، رسیده به زمانی که یه سری از تفنگ استفاده میکنن یه سری از شمشیر!
خارجیها هم کم کم اومدن.
به جونِ تو یادم رفت دارم یه انیمهی دیگه نگاه میکنم. این قسمت 17 دقیقا داستان انیمهی Fuyu no Semi بود.
قسمت آخر رو هم دیدم و میشه گفت دارم زار میزنم.
این قسمتهای آخر زمان پایان دورهی ساموراییها بود. این که چی جوری اعضای شینسنگومی نابود میشن.
چی جوری کوندو-سان کُشته میشه. سوجی به خاطر سل میمیره.
هیجیکاتا یه تنه به دشمن میزنه و همهشون ترسیدن ... این که با نامردی کُشته میشه.
کل تفنگدارها بهش تیراندازی میکنن و کُشته میشه ...
چه انیمهیی بود.
اون فیلم سینمایی آخرین سامورایی که تام کروز بازی میکرد، یعنی شخصیت هیجیکاتا بوده؟ اصلا اون فیلم رو یادم نیست. باید برم دانلود کنم و ببینم.
اینقده که تاریخ این زمان از ژاپن رو یاد گرفتم، تاریخِ خودمون رو بلد نیستم :D
خیلی دردناک بود ...
طرز تهیه نان شکلاتی (مناسب برای افطار)
مواد لازم خمیر :
آرد : 4 پیمانه
تخم مرغ : 1 عدد
شیر : 1 پیمانه
شکر : 3 قاشق غذاخوری
کره : 100 گرم
مایه خمیر : 1 قاشق چایخوری
روش تهیه خمیر:
ابتدا نیمی از شیر را گرم کنید ( ولرم ) سپس یک قاشق غذاخوری از شکر را داخل آن حل کرده و مایه خمیر را به آن اضافه کرده، درب ظرف را ببندید و در جای نسبتاً گرمی قرار دهید تا مایه خمیر عمل آید. ( حدود 10 دقیقه )
تخم مرغ، شیر، شکر، کره آب شده و مایه خمیر آماده را با هم مخلوط کنید.
سپس آرد را داخل ظرف گودی بریزید و وسط آن را باز کنید و سپس مخلوط تخم مرغی را در وسط آن بریزید و کمی با قاشق هم بزنید و سپس با دست شروع به ورز دادن خمیر کنید. حدود 5 دقیقه خمیر را به خوبی ورز دهید. ( یا از خمیر زن استفاده کنید )
سپس خمیر را گرد کرده داخل یک ظرف در دار گذاشته و در جای نسبتاً گرمی قرار دهید. ( 2 ساعت زمان استراحت اولیه خمیر است )
طرز تهیه نان
سپس روی میزتان کمی آرد پاشیده و خمیر نان را کامل پهن کنید.
شکلات را به روش بن ماری ( آب کردن شکلات روی بخار کتری و غیر مستقیم ) یا درون مایکرویو آب کنید و درون قیف بریزید.
خمیر را به 4 قسمت مساوی تقسیم و مانند تصویر زیر دو طرف خمیر را یک تای باریک بزنید و با قیف به آرامی شکلات آب شده را روی خمیر بریزید.
مجددا مانند تصویر، خمیر را یک بار دیگر تا کنید تا در نهایت به یک باریه تبدیل شود.
مجدد با وردنه روی خمیر را کمی صاف کنید تا شکلات درون خمیر پخش شود.
با چاقو به آرامی خمیر را برش بزنید.
برش های خمیر را درون سینی فرکه از قبل چرب کرده اید بگذارید و روی ان با قلمو زرده تخم مرغ و زعفران بزنید.
زمانی که رویه خمیرتان طلایی شد فر را خاموش کرده و نان ها را درآورید.
در انتها نان های شکلاتی را درون پودر قند بغلطانید.
این نان شکلاتی کم شیرین بوده و یکی از بهترین نان ها برای یک افطاری سبک به همراه چای است.
منبع: سیمرغ
راز - دانیل استیل
نام کتاب: راز
نام اصلی: Secret
نویسنده: دانیل استیل (Danielle Steel)
مترجم: شهرزاد ارشد نژاد
نوبت چاپ: چاپ سوم - 1373
ناشر: دبیر
تعداد صفحات: 331 صفحه
+ اطلاعات بیشتر: لینک // لینک // لینک // لینک
داستان
سابینا ستاره ی سینما، یک تماس از دوستش مل دریافت می کنه.
که اون رو برای بازی کردن در یک سریال دعوت کرده.
سابینا تا این لحظه، حاضر نبوده که هیچ سریالی رو بازی کنه.
ولی موافقت می کنه فیلم نامه رو بخونه.
و در نهایت قبول می کنه.
کلیت داستان در مورد بازیگرهایی است که در این سریال نقش دارن.
هر کدوم زندگی خصوصی خودشون رو دارن.
جین - ژاک - بیل - گبی - سابینا
هر کدوم شکست های خودشون رو دارن.
ولی در حین ساخت سریال، این افراد با هم به خوبی کنار میان.
انگار یه خانواده ی بزرگ باشن.
با مشکلاتی که در حین کار برای هر کدومشون پیش میاد، به هم کمک می کنن و ...
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/8/6531.jpg
Ai No Kusabi
نام انیمه: Ai No Kusabi
نام انیمه: The Space Between
نام انیمه: Love Wedge
نام انیمه: Wedge of interval
نام انیمه: Wedge of Love
نام انیمه: 間の楔
ژانر: Drama, Romance, Sci-Fi, Yaoi
تاریخ پخش: 1992
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 2 قسمت OVA
مدت زمان هر قسمت: 54 دقیقه
کارگردان: Akiyama Katsuhito
منبع: Light novel
استودیو: AIC
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
نکته: این انیمه ورژن 4 قسمتی 2012 هم داره. ولی همین ورژن قدیمی خیلی بهتر است.
لینکهای مربوط به انیمه
+ لینک دانلود فایل تورنت (MKV, DVD, EN Sub, 850MB)
+ لینک دانلود انیمه (کانال یائویی ورلد)
+ لینک دانلود زیرنویس فارسی (کانال یائویی ورلد)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک دانلود انیمه (MKV, DVD, EN Sub, ~430MB)
+ تماشای آنلاین انیمه (DVD, 480P, x264)
+ لینک فایل تورنت (MKV, DVD, EN Sub, 843MB)
خلاصه داستان (منبع)
On planet Amoi, a great society has developed, creating a computerized city called Tanagura, ruled by supercomputer Jupiter. The populace is almost entirely male and is based on hair color; silver and/or blonds are the elitist, ending with dark/black haired as the bottom of society, often known as "mongrels". Blondies keep "pets", young boys kept for a few years, especially made for performing sexual actions for the Blondie's voyeurism entertainment. Blondies aren't suppose to keep pets for long or interact sexually with pets, but one blondie named Iason Mink has kept a pet named Riki, for years and is rumored to sleep with him. Iason refuses to let go of Riki, even with Jupiter's disapproval. Riki fights with his emotions and society problems, unable to decide what to do about his old friend/lover Gai (Guy) and their gang. Iason is obsessed with keeping Riki, and Riki doesn't know what to do; fight against him or surrender to him.
خلاصه داستان (منبع: یائویی ورلد)
در آینده دور که تکنولوژی پیشرفت چشم گیری داشته، ملت ها زیرنظر ژوپیتر با هم متحد شده و بلوندی ها که انسان های برتر و اشرافی جامعه هستند به جوامع حکم فرمایی میکنن. بلوندی ها از افراد آموزش دیده و تحصیل کرده ی جامعه به عنوان حیوان خانگی ( برده ی جنسی ) استفاده میکنن.
« ریکی » که یک انسان عادی و از قشر فقیر جامعه هست با دوست نزدیکش « گای » که رابطه ی عاطفی خاصی با هم دارن همراه با دار و دسته شون در بازار سیاه کار میکنن. ریکی که دشمن های زیادی داره توسط یه عده مورد حمله قرار میگیره و « ایاسون » که یک بلوندی اصیل هست کمکش میکنه و ریکی در ازا بهش پیشنهاد یک شب همخوابی رو میده. مدتی نمیگذره که ریکی به مدت سه سال ناپدید میشه و زمانی که برمیگرده گای متوجه تغییر رفتارش میشه و برای پرده برداشتن از اتفاقات این سه سال و رابطه ی واقعی ریکی و ایاسون اقدام میکنه...
توضیحات راجب انیمه (منبع: یائویی ورلد)
۱. «بلوندی»: به قشر اشرافی جامعه که زیر نظر ژوپیتر حکومت بر اتحاد ملت ها را در دست دارند گفته میشود که نژاد برتر انسان ها هستند و از انسان های عادی به عنوان «برده» و «لوازم خانگی» استفاده میکنند.
۲. «برده»: یا همان حیوان خانگی به انسان هایی اصیل که از آکادمی و تحصیل کرده هستند گفته میشود که به عنوان برده برای نیاز های جنسی، سرگرمی و غیره به بلوندی ها تعلق میگیرند گفته میشود که با حلقه ی بردگی توسط اربابشان ( بلوندی ها و اشرافیان ) کنترل میشوند.
۳. «لوازم خانگی» یا «خدمتکار»: واژه اصلی به معنای وسایل خانگی ایست، انسان هایی که برای انجام دستورات و کارهای نظافت و غیره ی بلوندی ها زیر نظر آن ها به بلوندی ها و برده هایشان خدمت میکنند، در زیرنویس به عنوان خدمتکار عنوان میشوند.
۴. «رعیت»: به انسان های دورگه و معمولی از قشر پایین جامعه گفته میشود که سواد آکادمیک ندارند.
۵. «ژوپیتر»: حکمران اتحاد ملیت هاست در شهر متمدن و پیشرفته ی تاناگوراست که دربار سلطنتی اش را بلوندی ها تشکیل میدهند.
۶. « تاناگورا »: شهری پیشرفته و رباتیک که مخصوص طبقات بالای جامعه ست و حاصل اتحاد ملیت هاست. ژوپیتر در این شهر بنیان گذاری شده.
۷. « ائوس »: عمارت عظیم و پیشرفته ای از نظر امنیتی که در بهترین محل تاناگورا قرار دارد و بلوندی ها و ژوپیتر مقیمِ این عمارتِ برج مانند، هستند.
۸. « سیگار بلک مون »: سیگاری که حاوی ماده ی مخدر آرام بخش با دوز بسیار بالاییست که باعث مرگ مصرف کننده میشود و به استفاده برای خودکشی شهرت دارد.
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/1900/94316.jpg
Detective Conan Movie 02: The Fourteenth Target - 1998
نام فیلم انیمهیی: Detective Conan Movie 02: The Fourteenth Target
نام فیلم انیمهیی: Case Closed: The Fourteenth Target
نام فیلم انیمهیی: Meitantei Conan: Jyuuyonbanme no Target
نام فیلم انیمهیی: 名探偵コナン 14番目の標的
ژانر: Adventure, Mystery, Comedy, Police, Shounen
تاریخ پخش: بهار 1998
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: یک قسمت
مدت زمان فیلم انیمهیی: یک ساعت و 39 دقیقه
منبع: Manga
استودیو: TMS Entertainment
کارگردان: Kodama Kenji
زیرنویس انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به فیلم انیمهیی
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, 720P, EN Dub, ~500MB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 1080P, BDRip, EN Sub, 6.5GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 720P, BDRip, EN Sub, 2.5GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, x264, BDRip, 720P, RAW, 1.3GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x264, 1080P, BD, EN Sub, 7.5GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, x264, 720P, BD, RAW, 1.9GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, BDRip, 1080P, EN Sub, 6.5GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, BDRip, 720P, EN Sub, 2.4GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, x265, 1080P, EN Sub, 2.8GB)
+ لینک دانلود فیلم انیمهیی (MKV, BD, 1080P, x264, EN Sub, 7.5GB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
ران مدام خواب مادرش را میبیند و این همش به خاطر اتفاقهایی ست که 10 سال پیش افتاده است و در حال حاضر مجرمی که تا به حال تعداد زیادی از مردم رو زخمی کرده در شهر حضور دارد...
https://www.youtube.com/watch?v=fQeISPACINE
خلاصه داستان (منبع)
A mysterious attacker has appeared and is assaulting people whose names contain a number from the standard deck of cards in descending order. When Conan Edogawa points out that all the victims are related to the now famous detective Kogorou Mouri, suspicion immediately falls upon the recently released convict Jou Murakami, as Kogorou was the one responsible for his arrest ten years prior.
With potential victims still at risk, Conan and the police are determined to catch the culprit. As the case gradually unfolds, both Conan and his friend Ran Mouri learn more about her parents' separation and the truth on what transpired a decade ago.
طرز تهیه کیک عصرانه هلندی
وبسایت دلگرم: در این مطلب طرز تهیه کیک عصرانه هلندی را به شما آموزش داده ایم. این کیک را درست کنید و با چای، از خوردن آن لذت ببرید.
مواد لازم:
آرد سفید ½ 2 پیمانه
تخم مرغ 3 عدد
روغن مایع ¾ پیمانه
ماست ¾ پیمانه
شکر 1 پیمانه
بیکینگ پودر 2 قاشق چایخوری
جوش شیرین ½ قاشق چایخوری
وانیل ¼ قاشق چایخوری
طرز تهیه:
1- شکر را در ظرف گودی ریخته و وانیل را می افزاییم و مخلوط می کنیم. (می توان به جای وانیل از رنده پوست یک لیمو ترش یا رنده نصف پوست یک پرتقال استفاده کرد که طعم فوق العاده ای به کیک می دهد)
2- تخم مرغ ها را یکی یکی می افزاییم، و هر یک آنقدر هم میزنیم( با چنگال یا همزن) تا روی آن حباب ایجاد شود و سپس تخم مرغ بعدی را می افزاییم.
3- روغن و ماست را می افزاییم و در حدی که مواد یکنواخت شود هم میزنیم.
4- آرد را سه بار الک می کنیم و بیکینگ پودر و جوش شیرین را به آن می افزاییم و مخلوط می کنیم.
5- آرد را (که با و بیکینگ پودر و جوش شیرین مخلوط شده) کم کم به بقیه مواد می افزاییم و فقط در حدی که مخلوط شود هم میزنیم.
6- مواد را در قالب ریخته و در فر 180 درجه سانتیگراد یا 350 درجه فارنهایت قرار می دهیم. مدت پخت بستگی به فر دارد. ولی به طور متوسط بین 30 تا 45 دقیقه زمان برای پخت لازم است.
نکات:
1. حتما فر را از 15 تا 30 دقیقه قبل روشن کنید تا گرم شود.
2. با یک خلال دندان یا چنگال در کیک فرو می کنیم، اگر ذرات کیک به آن نچسبید کیک آماده است.
3. اگر می خواهید روی کیک طلایی شود 2-3 دقیقه شعله بالای فر را روشن کنید.
4. میتوانید به خمیر این کیک پودر کاکائو یا نسکافه، کشمش، گردو و ... بیفزایید.
منبع: برترین ها
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/5/10227.jpg
Kimi ga Nozomu Eien
نام انیمه: Kimi ga Nozomu Eien
نام انیمه: Rumbling Hearts
نام انیمه: The Eternity You Wish For
نام انیمه: 君が望む永遠
ژانر: Drama, Romance, Slice of Life
تاریخ پخش: پاییز 2003
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 14+4 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 23 دقیقه
منبع: Visual novel
استودیو: Studio Fantasia
کارگردان: Watanabe Tetsuya
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ لینک دانلود زیرنویس فارسی – قسمتهای OVA
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, BluRay, ~90MB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک فایل تورنت (MKV, BD, 720P, EN Sub, +OVA, 9.4GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, DVD, EN Sub, 3.9GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, 720P, BD, +OVA, RAW, 6.2GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, BDRip, EN Sub, 3.2GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, x264, +OVA, 1080P, BD, RAW, 16GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, EN Sub, 3.4GB)
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک دانلود انیمه (MKV, Ger Sub, BD, 1080P, ~550MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, EN Sub, BDRip, 528P, ~250MB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت // سایت // سایت
خلاصه انیمه (منبع)
اولش، تاکایوکی نارومی فقط به این دلیل با میزوکی هایاسا دوست شده بود چون بهترین دوست میزوکی، هاروکا سوزومیا بهش علاقه داشت، به هر حال بعد از اون، تاکایوکی، رفیقش شینجی تایرا، و میزوکی بزرگ و بهترین دوستای هم شدن. بعدش یه روز هاروکا به تاکایوکی اعتراف کرد عاشقشه. تاکایوکی برای اینکه به احساسات هاروکا لطمهای وارد نشه، قبول کرد باهاش قرار بزاره. بعد از یه سری حوادث، رابطه اونا صمیمی شد، حتی بعد از اینکه تاکایوکی و میزوکی شروع به ابراز علاقه به همدیگه کردن. ولی ناگهان، ضربههای غم انگیز، باعث میشه همه چیز برای این چهار دوست هرگز همونطوری که بود نشه...
توضیحات من دربارهی انیمهی Kimi ga Nozomu Eien
خب راستش بینهایت اعصاب خوردکن است.
الان رسیدم قسمت هشتم.
ببین، از اولش هم حماقت و اشتباه نارومی بود که با هاروکا قرار بگذاره.
شاید اگه هایاسه بهش نگفته بود به خاطر هاروکا با شماها دوست شدم، شاید نارومی به هایاسه اعتراف میکرد.
نارومی احتمالا به خاطر هایاسه حاضر شد با هاروکا قرار بگذاره.
بعدش هم که هاروکا سه سال رفت کما.
هایاسه و نارومی با هم شدن! از همون اول هم، همدیگه رو میخواستن ولی به خاطر هاروکا ...
این طوری هم به خودشون ضربه زدن، هم به هاروکا!
اگه از اول هاروکا رو نمیخواست مجبور نبود باهاش قرار بگذاره تا احساسات همهشون داغون بشه.
وقتی هاروکا تصادف کرد و رفت کما، من خوشحال شدم.
چون این طوری لااقل هایاسه میتونست با نارومی باشه.
دقیقا وقتی قرار بود خونه مشترک بگیرن، بعد از سه سال، هاروکا بیدار شده. ولی هنوز نمیدونه که سه سال گذشته.
داره خیلی به نارومی فشار میاره. نارومی هم عذاب وجدان داره.
چون اون روزی که با هاروکا قرار داشت، دیر رسیده بود سر قرار و هاروکا تصادف کرده بود.
هایاسه هم خودش رو مقصر میدونه که چرا اون روز قرار، نارومی رو به حرف گرفته بوده.
دکتر هم الان گفته که نباید به هاروکا بگن که سه سال خواب بوده.
این طوری دارن هایاسه و نارومی رو تحت فشار بیشتر میگذارن. اوضاع هیچ کدومشون خوب نیست.
نارومی مجبوره هر روز بره بیمارستان ملاقات. دقیقا مجبور است. چون پدر و مادر هاروکا بهش گفتن بیاد.
قسمت دهم رو هم دیدم.
میشه گفت یکی از اون انیمههایی است که قلبِ آدم رو مچاله میکنه.
بد نیست برای بعضی قسمتها یه جعبه دستمال کاغذی کنار دستت داشته باشی.
قسمت 14 (آخر) رو هم دیدم. میشه گفت پایان رضایت بخشی داشت.
هایاسه با نارومی بهم زد. ولی هر دو داغون بودن.
نارومی بالاخره با خودش کنار اومد. فرار نکرد. قرارداد شبعهی اصلی رو امضاء کرد.
و حالا باید شهر رو ترک کنه. ولی قبل از اون، باید چند تا کار انجام بده.
باید با هاروکا خداحافظی کنه. این سه سال، همهش از روی عذاب وجدان و وظیفه سر میزده.
بالاخره نارومی با هاروکا خداحافظی میکنه.
حالا باید دنبال هایاسه بگرده. هایاسه از کارش استعفا داده. معلوم نیست کجاست.
نارومی همه جا رو میگرده. به هر کسی که میشناخت زنگ زد.
در نهایت به محل آرامبخش خودش میره و زیر بارون گریه میکنه.
هایاسه هم میاد اونجا. نارومی کلی التماس میکنه. اعتراف میکنه که عاشقِ هایاسه است.
هر دو تا شهر رو ترک میکنن و به محل کارِ جدیدِ نارومی میروند.
چند سال میگذره... و پایان داستان.
حالا باید 4 تا قسمت OVA هم نگاه کنم. که با اسم Kimi ga Nozomu Eien: Next Season مشخص شده.
قسمت OVA یک، داستان یه جور دیگه رقم میخوره. بعد از مرخص شدن هاروکا، نارومی باهاش میمونه. هایاسه هم ناپدید میشه و اصلا با نارومی نبوده.
میشه گفت از روند داستانی اسپشیال یک، اصلا و ابدا خوشم نیومد.
قسمت OVA دو هم در ادامهی قسمت قبلیش بود. با این تفاوت که اصل داستان در مورد خداحافظی و جدایی هایاسه و نارومی بود. که از روند این هم خوشم نیومد.
قسمت OVA سه در مورد آکانه (خواهر هاروکا) است. این هم عاشقِ نارومی شده بوده. ولی هیچ وقت به کسی حرفی نزده بوده.
قسمت OVA چهار هم نشون میداد که چی جوری قرار شد هاروکا و نارومی از اول همه چی رو شروع کنن و تا آخر عمر با هم باشن.
یه هشدار بدم، اگه از پایان انیمه راضی بودین، این چهار تا قسمت OVA رو نگاه نکنین. یه جورایی ضدحال میزنه به داستانِ اصلی.
http://kazugeek.com/wordpress/wp-content/uploads/2012/08/XCover.jpg
Manga: GTO Bad Company
نام مانگا: GTO Bad Company
نام مانگا: جی.تی.اُ دار و دسته بد
ژانر: Action, Comedy, School Life, Shounen
وضعیت: تمام شده
تعداد چپترها: 10 چپتر
نویسنده و هنرمند: FUJISAWA Tohru
سال انتشار: 1997
ترجمه فارسی و انگلیسی دارد
+ لینک خواندن آنلاین مانگاگ – ترجمه فارسی
+ لینک دانلود مانگا - ترجمه فارسی
+ معرفی و لینک دانلود انیمه Great Teacher Onizuka
خلاصه داستان (منبع: انیم ورلد)
در این سری کوتاه، داستان در مورد چگونگی آشنایی و بعد تبدیل اون به دوستی عمیق بین اونیزوکا و ریوجی میپردازه...
https://myanimelist.cdn-dena.com/images/manga/1/11159.jpg
Sweet vs Home [Manga]
Name: Sweet vs Home
Name: スウィート・バーサス・ホーム
Name: First Love (Sweet VS Home)
Name: 初恋 (あべ美幸)
Author & Artist: Abe Miyuki
Status: Completed
Genres: Romance, School Life, Shounen Ai, Slice of Life
No Chapter: 6 Chapter
Year: 1996
Original Publisher: Kadokawa (2011; Reprint) & Tousuisha (2000)
Serialized In (magazine): Emerald (Kadokawa) &Racish (Tousuisha)
+ Read Online Manga, EN Translation
+ Read Online Manga, EN Translation
Summary:
Living with a whimsical mother is hard enough for Tatsuya, but he is soon faced with an even bigger challenge; he finds out that his mother has married his teacher, and right after marrying suddenly disappeared. Kind hearted Takaoka, her husband, now has the burden of taking care of Tatsuya. They live together, and get along fine, but as their bond tightens Tatsuya soon starts having an alterior motive... Story also contain a oneshot calll first love…
•Hatsukoi
Koizumi's first love rejects his confession on the last day of elementary school. Forced to move to another town, years later Koizumi returns. At the start of high school, Koizumi and his first love are reunited.
https://myanimelist.cdn-dena.com/images/manga/5/155008.jpg
گمشده – دانیل استیل
نام کتاب: گمشده
نام اصلی کتاب: Vanished
نویسنده: دانیل استیل (Danielle Steel)
مترجم: شه ناز مهدوی
ناشر: نشر البرز
نوبت چاپ: چاپ دوم - 1373
تعداد صفحات: 381 صفحه
+ اطلاعات بیشتر در مورد کتاب: سایت // سایت
خلاصه داستان
تدی پاترسون، پسری چهار ساله، از توی اتاق خوابش دزدیده میشه.
مریل، مادر جوان بی نهایت وحشت زده است.
پدر پسر در مسافرت کاری است.
پلیس و اف.بی.آی دست به کار می شن.
همه منتظر تماس آدم ربا هستن برای دریافت پول!
ولی هیچ تماسی گرفته نمی شود ...
گذشته ی مریل، رازهای مریل، به خاطر این آدم ربایی در رسانه ها بازگو می شود.
شوهرش مالکوم، تنفر خود را نشان میدهد.
تمام تلاشش را می کند تا چارلز، همسر سابق مریل را به جرم بچه دزدی اعدام کند.
بیشتر از یک ماه از گم شدن تدی می گذرد ...
هیچ نشانی نیست ...
به جز عروسک و لباس خوابی که در خانه ی چارلز پیدا می شود ...
یک پاپوش بزرگ برای نابودی چارلز!
مالکوم و دادستان مریل را نابود می کنن.
او را شخصی بیمار، ضعیف و روانی معرفی می کنن.
از آن طرف وکیل چارلز، در تلاش برای نجات چارلز، در حال نجات مریل هم هست.
بدون آن که خودش بداند ...
همه انتظار دارند جسد بچه به زودی پیدا شود ...
چارلز اعدام شود ...
بعد از محاکمه وحشتناک در چند جلسه، بالاخره زمان نهایی فرا می رسد ...
آیا چارلز اعدام می شود؟
آیا گناهکار است؟
هیأت منصفه باید نظر بدهند ...
و حالا ...
قسمتی از متن کتاب:
دانلود کتاب رمان گمشده نوشته دانیل استیل در این هنگام تایلر با توجه به حرفه ا ش و با صداقت و خلوصی که در کلام و رفتار ماریل دیده بود و برای او با وجود بیست سال تجربه کاری تازگی داشت،با لحنی دوستانه و حتی عاطفی گفت: -ماریل…!تو باید برای من توضیح بیشتری بدهی. -…ما،ما یک پسر داشتیم،منظورم من و چارلز،یک پسر بچه شیرین کوچک به نام آندری با موهأی صاف و مشکی و چشمانی آبی به رنگ دریایی آرام…اوه،او مثل فرشته ها بود… ما هر سه شادمان به هر جا میرفتیم و از لحظات لذت میبردیم تا اینکه برای یکی از تعطیلات کریسمس ما به سوئیس رفتیم.آندری آن موقع دو سال و نیم داشت.خیلی به من خوش میگذاشت.
پ.ن: اصلا یادم رفته بود دارم کتاب دانیل استیل می خونم. یادم نمیاد این طوری پلیسی نوشته باشه. هرچند عشقولانه بود. ولی ...
#داستان_کوتاه
یعنی چی؟
توی اتوبوس نشسته بود؛ داشت از پنجره بیرون رو نگاه می کرد؛ یه هو صدای جیغ و داد و فریاد رو شنید و بعدش یه سری دست و پای کنده شده وسط خیابون! شوکه شده بود! مردم همین طوری جیغ می زدن و فرار می کردن؛ ماشین ها می زدن رو ترمز؛ هیچی معلوم نبود، فقط دست و پاهای مردم هی به هوا می رفت و خون روی زمین پر شده بود؛ راننده اتوبوس خیلی سریع درهای اتوبوس رو بست؛
به جز مگان فقط 5 نفر دیگه توی اتوبوس بودن؛ مگان هنوز داشت اون صحنه های وحشتناک رو نگاه می کرد. مردم رو می دید که دارن فرار می کنن؛ ولی چیزی نبود؛ هیچ چیز غیر عادی نبود؛ فقط این که دست و پای یه نفر کنده میشد و خون همه جا رو میگرفت!
آدمهایی هم که توی اتوبوس بودن از ترس و وحشت داد و فریاد راه انداخته بودن. از راننده می خواستن که هر چه زودتر اون خیابون رو ترک کنه! راننده هم که شوکه شده بود نمی تونست کاری بکنه!
ولی کم کم با داد و بیداد مسافران به خودش اومد، اتوبوس رو روشن کرد و پاشو گذاشت روی پدال گاز تا راه بیافته!
تو این گیر و دار مگان هیچ عکس العملی نشون نداده بود؛ فقط اون اولش یه کم شوکه شده بود.
ولی انگار بعد از یه چند لحظه دوباره حالت اولش رو بدست آورده بود. یه جورایی با لذت به این مناظر وحشتناک نگاه میکرد. خودشم نمی دونست چرا از دیدن این صحنه ها خوشحال شده؛ یه جور احساس شادی بهش دست داده.
مگان حرکت آرام اتوبوس رو حس کرد، حواسش رو به داخل اتوبوس برگردوند.
اتوبوس آروم آروم شروع کرد به حرکت؛ همون موقع دوتا زن به طرف اتوبوس دویدند، راننده دوباره ماشین رو نگه داشت و در رو باز کرد و اون دو تا زن سوار اتوبوس شدن؛ مگان وحشت کرد.
مگان از دیدن اون دوتا زن ترسید؛ به بقیه مسافرا نگاه کرد، ولی بقیه هیچ اثری از ترس بیشتر به خاطر این دوتا مسافر جدید در صورتشان نمایان نبود.
انگاری فقط مگان بود که لبهای خون آلود اون دوتا زن رو می دید.
اونا متوجه مگان شدن؛ مگان از جاش پرید به سمت جلو اتوبوس رفت؛ شروع کرد به جیغ و داد.
التماس می کرد که راننده اتوبوس رو نگه داره. اون دوتا هنوز به مگان نزدیک می شدن.
یکی از مسافرا گفت : آروم باش دختر! ما دیگه از اون منطقه دور شدیم؛ نترس!
مگان داشت فریاد می زد و هی التماس می کرد به راننده، راننده سرعت ماشین رو کم کرد.
مگان فریاد کشید : نذارین این دوتا به من نزدیک بشن! نزارین! اینا آدم نیستن!!!!!!!! تو رو خدا نذارین اینا بیان جلو...
اون چند تا مسافر اتوبوس به دو تا زن خیره شدن، راننده هم اتوبوس رو نگه داشته بود، در رو باز کرد همین که مگان اومد از اتوبوس پیاده بشه، او دو تا زن بهش حمله کردن، دست و پای مگان به هوا بلند شد، خون از بدن مگان می چکید، مگان تقلا می کرد؛ اون دو تا مشغول شده بودن به خوردن گوشت و خون مگان، مسافرای دیگه از ترس بیهوش شده بودن.
مگان سعی داشت خودش رو از دست اون دو تا بیرون بکشه ولی نمی تونست، دیگه قدرتی براش نمونده بود.
حس می کرد که داره کم کم بی حس میشه.
یه مدت گذشت هیچ دردی حس نمی کرد... خودش رو دید که بالای سر اون دو تا زن وایستاده و داره اونا رو نگاه میکنه.
اون دو تا هنوز داشتن باقیمانده ی بدن مگان رو می خوردن...
نوشته شده توسط ویروس - 26 فروردین 83
#Story #Short_Story
خودکشی
خیلی وقت بود که تو فکر بود. چند وقتی بود که دوباره افتاده بود به تکاپو، هی فکر و خیال می کرد.
دیگه خسته شده بود، دوباره زده بود به سرش که خودکشی کنه. این یه هزارمین باری بود که به خودکشی فکر کرده بود. ولی میترسید. شایدم جرات نداشت. خودش هم نمیدونست.
بارها و بارها پیش خودش مجسم کرده بود که خودش رو از روی یه پل یا یه ساختمان بلند انداخته پایین.
ولی هیچیش نمیشد. فوقش فقط دست و پاش میشکست یا فوقش ناقص میشد ولی نمیمرد که!!!!!!!! اون وقت بازم یه بدبختی به بدبختیهای دیگهش اضافه شده بود.
بالاخره بعد از چند روز یه فکری زد به سرش! یه شب که رفته بود بخوابه، زد به سرش که خودش رو اهدا کنه!!!!!!!!!!!! به نظرش دیگه جلوی چشم همه خودکشی محسوب نمیشد، بلکه یه فداکاری و یه ایثار در نظر میاومد. اونم وقتی که خودش رو اهدا میکرد. اونم وقتی که شاید توی این بیمارستانها به قلب و کلیه و ریه و... احتیاج دارن. سارا هم که به پول نیازی نداشت. فقط میخواست بذاره و بره!
خودش رو اهدا میکرد. تموم میشد و میرفت. خانوادهش هم که مهم نبود. فقط نمیدونست چی جوری این کار رو بکنه! باید با چند نفر حرف میزد؛ باید میفهمید که میتونه این کار رو بکنه یا نه؟ یعنی این که بیمارستانی پیدا میشه این کار رو بکنه؟! اونم بدون این که بیمارش مرگ مغزی شده باشه!
پیش خودش فکر میکرد که باید با یه نفر حرف میزد که ببینه این کار خودکشی محسوب میشد یا نه؟
یه وقت بقیه فکر نکنن که واقعا قصد خودکشی داشته. یعنی اینکارش در نظر بقیه خودکشی نباشه؟
و... یه مدت زیادی بود که همش مشغول بود و همش فکر میکرد. دیگه خسته شده بود. باید یه جوری خودش رو خلاص میکرد یا نه؟! هی پیش خودش خیال بافی میکرد. آخه تازه عزیز ترین فرد ِ زندگیش ترکش کرده بود. فقط و فقط به خاطر اون تا این همه مدت صبر کرده بود؛ به خاطر اون بود که به زندگی امیدوار شده بود. به خاطر عزیزترین فرد زندگیش!!!!!!!!!! ولی حالا که ترکش کرده؛ اونم برای همیشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بازم دیگه دلیلی برای زندگی نمیبینه! داشت پیش خودش فکر میکرد که به دوستاش بگه که به عزیزترینش بگن که تقصیر اون نبوده! خودش رو ناراحت نکنه؛ خودش رو مقصر ندونه! بهش بگن که سارا هنوزم دوسش داره!
خب دیگه خسته شده بود. حال و حوصله هیچ کاری رو نداشت. ولی هنوز با هیچ کسی حرف نزده بود.
یعنی خانوادهش چی کار میکردن؟ آخه اجازه داشت که خودش بره هر جایی که می خواد خودش رو گم و گور کنه؟ چی جوری دکتر ها رو راضی کنه؟ اصلاً حاضر می شدن که همچین کاری بکنن؟ تا حالا توی دنیا کسی پیدا شده بود که خودش رو اهدا کنه؟ به نظرش این بهترین راه بود! به نظر خودش دیگه خودکشی نبود ولی در هر حال از زندگی راحت می شد. تنها دلیلش عزیزترینش بود اونم این آخرا!
ولی حالا چی؟؟! بالاخره باید یه تصمیمی می گرفت...
نوشته شده توسط: ویروس
تاریخ: 19 فروردین 1383
8 April 2004
باید امشب بروم
باید امشب بروم
باید امشب چمدان هایم را بردارم
باید امشب بروم
فکر ها کرده ام
باید که مدت ها پیش می رفتم
باید امشب چمدان هایم را بردارم
به فراسوی مرزهای زندگی خواهم رفت
نه!
چمدان به کارم نمی آید
چمدان نمی برم
فارغ از هر وسیله ای
آزاد
رها
باید که بروم
دیر شده است
زندگی را به کناری باید انداخت
باید که بروم
آسمان امشب هوای گریه دارد، خوب می داند
ماه!
باید امشب بروم ...
باید امشب بروم...
بدرود ...
نوشته شده توسط ویروس، مورخ 16 فروردین 1383
= = = = = = = = = =
آبان 97:
هااااااااااااااااااااااااااااا! واقعاً این رو من نوشتم؟ مطمئن هستم؟
نمیدونم هاااا. بهش نمیاد خودم نوشته باشم.
پس چرا تاریخ و اسم خودم رو تهش نوشته بودم!؟
چقده اون موقعها هنرمند بودم!
طرز تهیه کاپ کیک کهکشانی با تزئین هیجانی
روش تهیه این کاپ کیک بسیار آسان است اما برای تزئین آن به انواع تزئینات براق خوراکی نیاز دارید که می توانید از لوازم قنادی فروشی ها خریداری کنید. از جمله باید به نقل های براق، ستاره های درخشان و پودرهای اکلیل مانند اشاره کرد. برای آشنایی با روش پخت این کاپ کیک ها با ما همراه باشید.
مواد لازم:
۴۰۰ گرم آرد کامل
۱ قاشق چایخوری پودر کاکائو
۳۲۰ گرم شکر قنادی
۲ قاشق چایخوری بیکینگ پودر
۱ قاشق چایخوری جوش شیرین
نصف قاشق چایخوری نمک
۱۹۰ میلی لیتر روغن گیاهی
۳ عدد تخم مرغ
۳۰۰ میلی لیتر شیرعسلی
۵ قطره رنگ غذای آبی
۲ قاشق چایخوری عصاره وانیل
برای تزئین:
ستاره های درخشنده براق
نقل های نقره ای
خامه
۴ قطره رنگ غذا (صورتی، بنفش، آبی)
طرز تهیه:
1-فر را با دمای ۱۶۰ درجه سانتی گراد روشن کنید. کاغذهای مافین را درون قالب آن بچینید.
2-در یک کاسه بزرگ، آرد، پودر کاکائو، بیکینگ پودر، جوش شیرین و نمک را مخلوط کرده و با همزن برقی هم بزنید تا یکدست شود.
3-تخم مرغ ها، روغن، شیرعسلی و ۲ قطره رنگ غذای آبی را در کاسه ای جداگانه با هم مخلوط کنید.
4-محتویات هر دو کاسه را با هم مخلوط کرده و هم بزنید تا یکدست شوند.
5-آن ها را درون قالب مافین ریخته و به مدت ۳۰ دقیقه در فر بگذارید تا کیک پخته شود.
6-پس از پخته شدن کیک ها، در فاصله ای که در حال خنک شدن هستند، خامه قنادی را در ۴ پیاله جدا گانه ریخته و به هر کدام از آن ها، یک رنگ غذای متفاوت اضافه کنید.
7-با استفاده از قالب، وسط کاپ کیک را خالی کنید. درون آن ستاره های رنگی و خوراکی بریزید.
8-درون قیف قنادی، یک قاشق خامه صورتی، یک قاشق بنفش، یک قاشق آبی و یک قاشق سفید بریزید و این مراحل را تا پر شدن قیف ادامه دهید.
9-سپس خامه چند رنگ را با ماسوره ستاره ای، روی کاپ کیک ها بگذارید. در آخر، روی خامه را با انواع نقلی های براق، شکر قنادی، پودرهای براق خوراکی و ستاره های درخشان تزئین کنید.
منبع: خبر نو
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/2/30681.jpg
Kyougoku Natsuhiko: Kousetsu Hyaku Monogatari
نام انیمه: Kyougoku Natsuhiko: Kousetsu Hyaku Monogatari
نام انیمه: Requiem from the Darkness
نام انیمه: Hundred Stories
نام انیمه: 京極夏彦 巷説百物語
نام انیمه: 100 Stories
نام انیمه: Natsuhiko Kyougoku's Worldly Horror Stories
ژانر: Historical, Horror, Mystery, Psychological, Supernatural
تاریخ پخش: پاییز 2003
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 13 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 24 دقیقه
منبع: Novel
استودیو: TMS Entertainment
کارگردان: Ooba Hideaki
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس
+ لینک دانلود انیمه (AVI, 480P, ESP Sub, ~170MB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 480P, DVDRip, Fr Sub, 2.8GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, 576P, RAW, 2.5GB)
+ اطلاعات بیشتر: لینک // لینک // لینک // لینک
+ لینک فایل تورنت (MKV, 480P, EN Sub, 2.5GB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, EN Sub, ~200MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, DVDRip, 480P, ~180MB)
خلاصه داستان (منبع)
یامااوکا موموسوکه از نوشتن معما برای بچهها خسته شده و میخواد داستانهای وحشتناک و شبحوار رو تو مجموعهای به نام هایاکومونوگاتاری (“صد قصه”) جمع آوری کنه. زمانیکه دربارهی افسانهها و اسطورههای قدیمی تحقیق میکنه به یه گروه سه نفره مرموز میرسه که اسم خودشونو اونگیو گذاشتن. اونا کاراگاهانی هستن که افسانهها رو برای فاش کردن حقیقتشون… و در آوردن از اشتباه، منصفانه بررسی میکنن. هر بار موموسوکه اونگیو رو ملاقات میکنه باید با حقایق وحشتناک روبرو بشه و با روحیه خودش بجنگه، اما اون چیزهایی دیده که نباید میدیده...
https://cdn.myanimelist.net/images/anime/5/75507.jpg
Mouse
نام انیمه: Mouse
نام انیمه: MØUSE
نام انیمه: موش
نام انیمه: マウス
ژانر: Action, Comedy, Ecchi, Harem, Shounen
تاریخ پخش: زمستان 2003
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 12 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 14 دقیقه
کارگردان: ؟؟؟
منبع: Manga
استودیو: Studio Deen, Studio Hibari, Production Reed
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 720P, EN Sub, ~50MB)
+ لینک فایل تورنت (ogm, EN Sub, 1.6GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 480P, xViD, RAW, 2.6GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, EN Sub, 1.3GB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, 10bit, 1GB)
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت
+ لینک دانلود انیمه (MP4, EN Sub, ~111MB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, EN Sub, 480P, ~215MB)
خلاصه انیمه
Teacher Sorata Muon carries on his family’s centuries-old old tradition of being the master thief Mouse who can steal anything after properly alerting authorities of his intentions so they can be there yet fail to stop him. He is assisted by 3 nubile female assistants who also use the teaching cover and who, in typical Satoru Akahori, favor tight/skimpy/bondage outfits over their ample curves as they constantly pursue Sorata much more than he pursues them, although the girls do get some attention from their master. Not only is Mouse pursued by the girls & the local law enforcement authorities, there is also a secret art protection society employing the services of a former ally of Sorata’s after his pretty little hide, all in 15 minute episodes.
توضیحات من
از این مدل انیمهها زیاد داریم.
یه دزد معروف و باحال، نامه میده به پلیس، فلان تاریخ، فلان ساعت، میام فلان چیز رو میدزدم.
این انیمه همین طوری است. فقط درجه ایچیش بالاست.
میشه گفت به این سوراتا (نام مستعار: موش) خیلی حسودیم شد.
سه تا جیگر طلا بهش خدمت میکنن. خودش هم که همون دزد است.
سال های تلخ و شیرین زندگی - دانیل استیل
نام کتاب: سال های تلخ و شیرین زندگی
نام اصلی کتاب: Fine Things
نویسنده: دانیل استیل (Danieel Steel)
مترجم: قدیر گلکاریان
ناشر: انتشارات سمور
نوبت چاپ: چاپ اول - 1371
تعداد صفحات: 424 صفحه
خلاصه داستان (منبع)
آن روز صبحگاهان رسیدن به خیابان ۶۳ بسیار دشوار بود . باد شدیدی می وزید و کولاک به غیر از ماشینهای سنگین همه چیز را از حرکت باز می ایستاد و بر آنها خیمه می زد . اتوبوسها در کنار خیابان شماره ۲۳ مثل دایناسورهای یخ زده ....
Ai Yori Aoshi: Enishi
نام انیمه: Ai Yori Aoshi: Enishi
نام انیمه: 藍より青し~縁~
نام انیمه: Bluer Than Indigo: Fate
ژانر: Comedy, Drama, Harem, Romance, Slice of Life
تاریخ پخش: پاییز 2003
وضعیت: تمام شده
تعداد قسمتها: 12 قسمت
مدت زمان هر قسمت: 23 دقیقه
کارگردان: Takashima Daisuke
استودیو: J.C.Staff
منبع: Manga
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینکهای مربوط به انیمه
+ اطلاعات بیشتر: سایت // سایت // سایت
+ تصاویر انیمه: عکس // عکس // عکس // عکس // عکس // عکس
+ لینک فایل تورنت (MKV, DVD, Dual Audio, 4.3GB)
+ لینک دانلود انیمه (MKV, 480P, ~60MB)
+ لینک فایل تورنت (MKV, Dual Audio, 4.3GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, BD, 720P, RAW, 3GB)
+ لینک فایل تورنت (MP4, BD, 720P, x264, S01 & S02, RAW, 9.3GB)
خلاصه داستان (منبع: دنیای انیمه)
توی فصل اول این انیمه دیدیم که کائورو-ساما بالاخره تونست یه جورایی رضایت خانواده آئویی-چان رو کسب کنه و فعلا با مخفی نگه داشتن رابطه ش با آئویی-چان با اون و میابی-سان و بقیه اعضا زندگی بکنه. ولی خوب مثل اینکه حکایت اصلی همچنان باقیست و کائورو-ساما اول باید رضایت کامل خانواده آئویی-چان رو کسب کنه بعدش هم یه جوری آروم آروم رابطه ش رو آشکار کنه که البته توی این بین اتفاقای خیلی زیادی میفته و کائورو-ساما، آئویی-چان و بقیه اعضا رو درگیر خودش میکنه دیگه خودتون با دیدن انیمه متوجه میشین.
خلاصه انیمه (منبع)
دو سال بعد از ملاقات آئوی، کاروی و بقیه بچه ها هنوز به کار های قبلی خود مشغول هستند. آئوی الان در دبیرستان مشغول تحصیل است و روابط عاطفی بین آئوی و کاروی خوب پیش می رود. دو سال از زمانی که آئوی و کاروی از بند خانواده خود رها شده اند می گذرد و آن دو به زندگی معمولی خود در کنار دوستانشان ادامه می دهند.
Naruto: Battle at Hidden Falls. I am the Hero!
نام انیمه: Naruto: Battle at Hidden Falls. I am the Hero!
نام انیمه: Naruto OVA2
نام انیمه: Naruto Jump Festa 2004
نام انیمه: Naruto: The Lost Story - Mission: Protect the Waterfall Village
نام انیمه: 滝隠れの死闘 オレが英雄だってば�� �!
معروف به: Naruto: Takigakure no Shitou - Ore ga Eiyuu Dattebayo!
ژانر: Action, Ninja, Adventure, Comedy, Shounen
سازندگان: Studio Pierrot ,Viz Media
تاریخ پخش: 20 دسامبر 2003
تعداد قسمت ها: یک قسمت
مدت زمان: چهل دقیقه
زیرنویس فارسی و انگلیسی دارد
لینک های مربوط به انیمه
+ لینک دانلود انیمه (AVI, 480P, ~300MB) – پارت یک
+ لینک دانلود انیمه (AVI, 480P, ~300MB) – پارت دو
+ لینک دانلود انیمه (AVI, 480P, ~300MB) – پارت سه
+ لینک دانلود انیمه (AVI, 480P, ~300MB) – پارت چهار
نکته :
دوستان به دلیل حجم زیاد انیمه برای آپلود در مدیافایر و برای جلوگیری از پاک شدن لینک ها، این انیمه به 4 پارت (بخش) مختلف تقسیم شده. اگر شما تمام قسمت ها رو دانلود کنید و اونها رو داخل یک فولدر قرار بدید و روی یکیشون Extract here رو بزنید انیمه به صورت یک تکه و متصل به هم در اختیارتون قرار میگیره.
خلاصه داستان (منبع: انیم ورلد)
ناروتو همراه کاکاشی و ساسکه و ساکورا (تیم هفت) به یه ماموریت میرند و این ماموریت محافظت از جوانی به نام شبیوکی که رهبر مخفی دهکده آبشار هست باید به دهکده اش ساپورت کنند و در دهکده یه اتفاقی میافته...