جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جادوی ِ خاطرات

هر کسی از ظن خود شد یار من ... از درون من نجست اسرار من

جی.پی.تی چت



خب دیشب یه چند سایت در مورد GPTChat دیدم.

یک سری که فیلتر بود هیچی...

یک سری هم که خود سایت نوشته بود کشور شما پشتیبانی نمیشه.

هشتاد درصد نیاز به ثبت نام داشتن و پولی هم بودن.

یک مورد رایگان بود (لااقل برای نمونه)، ولی فقط زبان انگلیسی رو پشتیبانی می‌کرد.

چند مورد که تحت وب نداشتن، باید حتماً برنامه توی گوشی نصب می‌کردی.

دو سه مورد دیگه رایگان بود، فارسی هم تست کردم جواب داد. 

آخه نمی‌دونم دقیقاً به چه کار من میان اینا.

من چی می‌خواهم از اینا بپرسم؟ که با جستجو در بینگ نمیشه؟ 

آهان. یک مورد جالب بود، کاراکترهای انیمه‌یی و مانگا گذاشته بود. که با اینا چت کنی.

نمی‌دونم فارسی داره یا نه. چون نیاز به ثبت نام داشت. تست نکردم دیگه. ولی به نظر جالب میاد.

کاراکترها برای خودشونن پروفایل داشتن...




خوب شدم


عملاً میشه گفت خوب شدم. 

دیگه اون درد وحشتناک هفته‌ی قبل رو ندارم. 

نشستن، بلند شدن، راه رفتن و... دوباره به روال عادی برگشته.



با تلگرام مشکل دارم




هنوز که هنوز است با تلگرام مشکل دارم.

گوشی که هیچی... عملاً به هیچ طریقی کار نمی‌کنه.

نسخه‌ی کامپیوتر، بالاخره باز شد. ولی فقط میشه باهاش متن دید.

عکس و فایل زیرنویس و... امکانش نیست.

با این که مدام پروکسی عوض می‌کنم، ولی پینگ پروکسی‌ها بالای 2000 است! فکر کن!

البته همچین هم باز نمیشه... شانس بیاری با همون پینگ های بالا باز بشه.





فرهنگسرا





سلام.

بالاخره موفق شدم بروم فرهنگسرا. البته مامان هم اومد.

برای همین پیاده برنگشتم.

خب میشه گفت راضی کننده بود. 

ساعت 14 رفتیم، 16:30 گذشته بود که برگشتیم.

قرار بود هفته‌ی پیش برویم که اون دردهای وحشتناک اومد.



کوزه‌ی سفالی

 

 

 

من کوزه‌ای سفالی‌ام از آب، خالی‌ام

جز حرف سنگ، حرف کسی نیست حالی‌ام

در من به جز غبار غم سال و ماه نیست

نفرینِ بی‌دریغِ شبِ قحط سالی‌ام

ای ابر بی بخار! تو آبستن شکی

من تیره بخت کوزه‌ای از این حوالی‌ام

بر من ببار نفرت خود را دمی که من

از بوسه‌های تیره‌ی شب، خال خالی‌ام

این است سرنوشت غریبم در این کویر

در چارچوب هستی پوک و خیالی‌ام:

سنگی دوباره پیکر خود را کشانده است

تا انحنای قامت خشک و خلالی‌ام

سنگی شبیه باور این قومِ هرزه گَرد

قامت کشیده تا بدهد گوشمالی‌ام

ای سنگ بی‌شکیب! من آماده‌ام بیا

مُشتی بزن به چهره‌ی زرد هلالی‌ام

مُشتی بزن مرا و سپس بر زمین بکوب

تا بشکند تفاله‌ی پست سفالی‌ام

 

بازی با دکمه‌ی توفان

سامان سپنتا

 

#شعر #سامان_سپنتا

 

آیینه‌ی عتیقه

 

 

آیینه‌ی عتیقه‌ی خودخواهی‌ام شکست

آن یادگار سلسله‌ی شاهی‌ام شکست

میلِ پریدن از تهِ این چاه ِ بی‌امید

در بال‌های کفترکِ چاهی‌ام شکست

با بُغض راستین تو ای گریه زاده دوست

آن خنده‌های جعلی گهگاهی‌ام شکست

تو ماهیِ امیدِ دلم بوده‌ای ولی

هنگام صید تو کَلَکِ کاهی‌ام شکست

رفتی و بعد رفتنت‌ای برنگشتنی!

تُنگِ بلورِ سینه‌ی بی ماهی‌ام شکست

 

 

بازی با دکمه‌ی توفان

سامان سپنتا

 

#شعر #سامان_سپنتا

 

 

ناز کوچک

 

 

 

با ناز کوچکی که به اجرا گذاشتی

لی لی به لای لای دل ما گذاشتی

بس بود مثل تو زیبا ولی نبود

آن شیوه را که تو به تماشا گذاشتی

پهنای قلب ما که مکان تو را نداشت

خود را تکانده رو به درازا گذاشتی

دیدی کم است لاله‌ی لب‌ها به صورتت

با یک قلم، دو دیده‌ی شهلا گذاشتی

گفتی: ببند چشم و ببشمار تابه دَه

در بسته‌ای و هدیه نمودی به قلب من

با این عمل مرا به ثرّیا گذاشتی

مجنون گذاشتی تو مرا نام و بعد از آن

بر خویش نامِ نامی ِ لیلا گذاشتی

وقتی که گفتمت سخن از زندگی بگو

رفتی و روی حرف دلم پا گذاشتی

آوَخ! چه سخت دل به وجود تو باختم!

آوَخ! چه ساده سر به سر ما گذاشتی!

 

 

بازی با دکمه‌ی توفان

سامان سپنتا

 

#شعر #سامان_سپنتا

 

انیمه‌ای بر اساس رمان Risou no Himo Seikatsu ساخته می‌شود





حساب رسمی X (قبلا توییتر) از Hero Bunko در روز جمعه اعلام کرد که یک انیمه بر اساس رمان خفن ‘Risou no Himo Seikatsu’ اثر Tsunehiko Watanabe ساخته خواهد شد.

واتانابه نوشتن رمان فانتزی عاشقانه را در ژوئن ۲۰۱۱ در وب سایت Shousetsuka ni Narou اغاز کرد. Shufunotomo رمان را به دست اورد و اولین جلد را تحت اثر Hero Bunko در سپتامبر 2012 منتشر کرد که شامل تصاویر Juu Ayakura (Ookami to Koushinryou) بود. 

جلد چهاردهم در سپتامبر 2021 به فروش رسید، در حالی که جلد پانزدهم (تصویر) قرار است در 28 دسامبر منتشر شود. رمان سبک و مانگا مجموعا 4.7 میلیون نسخه از حجم خود را در گردش دارند.

Neko Hinotsuki شروع به کشیدن اقتباس مانگا در مجله Young Ace در فوریه 2017 کرد. Kadokawa جلد 18 را در 4 سپتامبر عرضه کرد.

J-Novel Club مجوز رمان سبک را برای انتشار دیجیتال به زبان انگلیسی در نوامبر 2020 صادر کرد، در حالی که Seven Seas Entertainment در مارس 2018 مجوز مانگا را به زبان انگلیسی صادر کرد. 

چهاردهمین رمان سبک و مانگا به ترتیب در 23 نوامبر و 22 اوت به فروش رسید.


خلاصه

Yamai Zenjirou کارمند اداری روزمره شما در ژاپن مدرن است. یک روز صبح، او به طور ناگهانی خود را به یک دنیای گرمسیری احضار می کند که دایناسورها در زمین پرسه می زنند. به او گفته می شود که این پادشاهی کاپوا است و کسی که او را احضار کرده است - پادشاه ان، ملکه هاله - می خواهد او را به ازدواج با او و ترک زندگی قدیمی خود را پشت سر برای یک زندگی بی خیال اسراف به عنوان همسر شاهزاده او. دلایل پیشنهاد او بسیار و متنوع است، اما او نیاز به یک وارث دارد و می خواهد او کسی باشد که ان را فراهم می کند!

اگر او قبول کند، او هرگز مجبور نخواهد بود دوباره کار کند، در لوکس بدون هیچ نگرانی به جز تامین امنیت پادشاهی پادشاه بعدی ان. مطمئنا، خوابیدن با زیبایی چاق و چله به دور از سختی است، اما ایا همه چیز واقعا به نظر می رسد؟ او همچنین باید هر انچه را که در زمین می داند رها کند. ایا او اماده است که همه چیز را در یک لحظه به خاطر او رها کند؟ و چقدر خوب خواهد توانست سیاست، مردم و فرهنگ این دنیای جدید را هدایت کند؟ 



Novel special site: https://herobunko.com/books/hero02/

Manga special site: https://web-ace.jp/youngace/contents/219/


* ترجمه ماشینی




کشف قدیمی‌ترین سیاه‌چاله‌ جهان



ستاره‌شناسان قدیمی‌ترین سیاه‌چاله‌ای که تا به حال مشاهده شده را کشف کردند که قدمت آن به بیش از ۱۳ میلیارد سال قبل و به نخستین دوران کیهان باز می‌گردد.



مشاهدات انجام شده توسط تلسکوپ فضایی جیمز وب، این سیاهچاله را در قلب یک کهکشان نشان می‌دهد و از ۴۴۰ میلیون سال پس از بیگ بنگ آنجا بوده است. این سیاهچاله با جرمی حدود یک میلیون برابر خورشید، برای یک بچه سیاهچاله به طرز شگفت‌انگیزی بزرگ است و این سوال را مطرح می‌کند که چگونه این‌ قدر سریع بزرگ شده است.


پروفسور “روبرتو مایولینو” اخترفیزیکدان دانشگاه کمبریج، که این مشاهدات را سرپرستی می‌کرد، می‌گوید: باعث تعجب است که این سیاهچاله بسیار عظیم است. این غیرمنتظره‌ترین چیز بود.


سیاه­چاله‌ها اشیاء بسیار پرجرمی هستند که حتی نور هم توان گریز از چنگال میدان گرانشی آنها را ندارد، این امر سبب می‌­شود که به طور مستقیم قابل رویت نباشند. با این وجود اخترشناسان نشانه‌های آشکاری از قرص برافزایشی این سیاهچاله را مشاهده کردند. این قرص، هاله‌ای از گاز و غبار است که به سرعت در اطراف این سیاهچاله پرجرم می‌چرخند.


ستاره‌شناسان بر این باورند اولین سیاهچاله‌ها می‌توانند به حل این معما کمک کنند که چگونه همتایان غول‌پیکر آنها در مرکز کهکشان‌هایی مانند کهکشان راه شیری تا میلیاردها برابر جرم خورشید رشد کرده‌اند. تا همین اواخر، تصور می‌شد که آنها به سادگی در طول ۱۴ میلیارد سال، به طور پیوسته از طریق ادغام و با مصرف ستارگان و سایر اجرام رشد کرده‌اند. اما این سناریو نمی‌تواند به طور کامل نسبت‌های ابرسیاهچاله‌های پرجرم امروزی را توضیح دهد.


آخرین مشاهدات، کهکشانی به نام GN-z11، منشاء این راز را به دوران کودکی سیاه‌چاله‌ها برمی‌گرداند و نشان می‌دهد که آنها یا بزرگ به دنیا آمده‌اند یا در اوایل کار به سرعت بزرگ شده‌اند.


پروفسور “اندرو پونتزن” کیهان شناس در دانشگاه کالج لندن، که در این تحقیق دخالتی نداشت، می‌گوید: «فهمیدن اینکه سیاهچاله‌ها از کجا آمده‌اند همیشه یک معما بوده، اما اکنون به نظر می‌رسد که این معما در حال عمیق‌تر شدن است. این نتایج، با استفاده از قدرت جیمز وب نشان می‌دهد که برخی از سیاهچاله‌ها با سرعت فوق‌العاده‌ای در جهان جوان، بسیار سریع‌تر از آنچه ما انتظار داشتیم، رشد کرده‌اند.


یک توضیح که به عنوان سناریوی دانه‌های سنگین شناخته می‌شود، این است که نسل اولیه سیاهچاله‌ها از فروپاشی مستقیم ابرهای عظیم گازی به جای ستارگان سوخته‌ای که در پایان عمر تحت گرانش خود به درون فرو ریخته‌اند، متولد شدند. احتمال دیگر این است که خوشه‌های فشرده ستارگان و سیاهچاله‌ها به سرعت در جهان اولیه با هم ادغام شده‌اند.


فرضیه سوم که بیشتر حدس و گمان است، وجود سیاهچاله‌های به اصطلاح اولیه است که در طی دوره انبساط سریع‌تر از نور جهان که کسری از ثانیه پس از بیگ بنگ رخ داد، به وجود آمده‌اند. این امر باعث می‌شود که نظم فرضی بازی که در آن ابتدا کهکشان‌ها آمدند و سپس سیاه‌چاله‌ها در آن‌ها رشد کردند، تغییر کند. در واقع این یعنی “سیاهچاله‌های اولیه” از همان ابتدا به طور موثر در بافت کیهان ایجاد شده‌اند.


این یافته‌ها جدیدترین موارد در مجموعه‌ای از اکتشافات خیره‌کننده توسط رصدخانه فضایی ناسا تنها دو سال پس از پرتاب آن به حساب می‌آیند. تلسکوپ جیمز وب حدود ۱۰۰ برابر بیشتر از تلسکوپ‌های قبلی مانند هابل در تشخیص نور مادون قرمز حساس است. مادون قرمز بخشی از طیف نوری است که برای مشاهده دورترین اجرام استفاده می‌شود. “مایولینو” اخترفیزیکدان دانشگاه کمبریج می‌گوید: این ۴۰۰ سال اکتشاف است که به طور بالقوه در بازه زمانی عملیات جیمز وب فشرده شده است. جزئیات بیشتر این پژوهش در وب‌سایت Arxiv منتشر شده است.


منبع: بیگ بنگ





واحه

 


 

یک برکه‌ی زلال و دو تا تپّه‌ی هُلو

افتاده‌اند در دل صحرای رو‌به‌رو

یک سیبِ نورس ِ سبز – آبی ِ مَلَس

آن سو ترک قلم زده بر هر چه رنگ و بو

ما بین سیب و برکه دو تا چشمه نیز هست

جاری شده‌ست از بغل چشمه‌ها دو جو

اندازه‌ی شرابِ شکر شور ِ چشمه‌ها

تخمین نکرده‌ام که دو صد کاسه یا سبو؟

باور کنید یا نه دو تا شاخ نخل نیز

گسترده سایبان بلندی برای او

در جلگه‌ی میان دو جوی شراب هم

روییده صخره‌ای به قیاسِ گلوی قو

در زیر پای صخره دو گنجشک ناقلا

هر صبح و شب نشسته و گرم ِ بگو مگو

تا حال، هیچ آدم و حوّای زنده‌ای

چشمی در آن نرانده و از آن نبرده بو

ای زائرانِ خسته‌ی صحرای زندگی!

اینک خوش آمدید به این باغِ آرزو

زحمت کشیده‌اید و قدم رنجه کرده‌اید

پا بر دو چشم من نهاد حضور آورید تو

این واحه‌ای که چشم شما را گرفته است

عکس دل من است به دیوارِ رو‌به‌رو

 

بازی با دکمه‌ی توفان

سامان سپنتا

 

#شعر #سامان_سپنتا

 

 

بازیِ سیب

 

 

سیبی از شاخه جدا گشت و به مرداب افتاد

در دلِ آب، از این حادثه صد تاب افتاد

آن طرف‌ت دلِ بی طاقت ِ یک زیبارو

منتظر بود و نگاهش به لبِ آب افتاد

سیب را دید که در بازیِ بی‌مانندش

دست از شاخه جدا کرد و به غرقاب افتاد

صورتِ آب، پُر از چین شد و در بازیِ سیب

نقش اول زد و در چهره‌ی قصاب افتاد

دخترک خم شد و دستی به سرِ آب کشید

آب، آرام شد و در نَفَسـَش خواب افتاد

روی مهتابیِ دختر به دلِ آب نشست

عکس او راست در آن آینه‌ی ناب افتاد

آب، از فرصت پیش آمده تصویر گرفت

عکس خوبی شد و در پنجره‌ی قاب افتاد

آسمان، در به درِ چهره‌ی زیبایی بود

عکس را دید و از آن در دهنش آب افتاد

گفت: در موزه‌ی زیباییِ بی‌مانندم

مثل این عکس جگر پاره چه نایاب افتاد!

رونوشتی زد و یک نسخه از آن را برداشت

با خودش گفت: که تیپ همه از باب افتاد

چهره‌ی منظره جراحی زیبایی شد؛

آسمان روی لبش پولکِ مهتاب افتاد

سیب سرخی که در این حادثه خوش بازی کرد

دل ِ من بود که در سینه به گرداب افتاد

 

 

بازی با دکمه‌ی توفان

سامان سپنتا

 

#شعر #سامان_سپنتا

 

به دادم برسید

 

دست و بال غزلم سوخت به دادم برسید

شعرِ همچون عسلم سوخت به دادم برسید

ناخدا شد دلم و تا بَلَم انداخت به آب

آتش آمد بَلَمم سوخت به دادم برسید

بر تنِ کاغذِ بَرفینه نوشتم: «فریاد»

از تب غم، قلمم سوخت به دادم برسید

پا نهادم به مسیری که به دریا می‌ریخت

گام اول، قدمم سوخت به دادم برسید

خواستم از دل تنگم مَثَلی بِنویسم

بیت ضرب المثلم سوخت به دادم برسید

گفتم از بخت خودم شِکوه کنم یا... ناگاه

بخت کور و کچم سوخت به دادم برسید

 

 

بازی با دکمه‌ی توفان

سامان سپنتا

 

#شعر #سامان_سپنتا


خیلی بهتر هستم



سلام.

وااییییی

بخواهی حساب بکنی، به نسبت دیروز، خیلی خیلی بهتر هستم.

هم اینکه تونستم خودم رو تا یه حدی سازگار کنم با این نوع درد.

هم اینکه درجه‌ی درد یک مقداری کم شده.

مثلاً اگه دیروز درجه‌ی درد روی 7 بود، الان رسیده به 5.

خیلی بهتر هستم. خدا رو شکر!

دستم اومده وقتی می‌خواهم روی صندلی بنشینم، چی کار کنم که کارم به جیغ و داد نیافته.

ولی هنوز روی زمین نشستن و بلند شدن، باعث جیغ و داد میشه.

البته طوری که صدا از اتاق بیرون نره!

در کل آره. خیلی بهترم! خیلی خیلی بهترم!




طرز تهیه ذرت بو داده با طعم های عسلی، شکلاتی و کره ای


طرز تهیه ذرت بو داده با طعم های عسلی، شکلاتی و کره ای


ذرت بو داده عسلی:

برای تهیه این نوع پاپ کورن بعد از آماده شدن پاپ کورنها، مقداری عسل، کره و شکر سفید و یا قهوه ای را روی حرارت قرار دهید تا زمانی که حالت شربت مانند بگیرد سپس شربت را روی پاپ کورن ها بریزید و خوب هم بزنید در ادامه پاپ کورنها را روی سینی فر چرب پهن کنید و به مدت یک ساعت در فر داغ قرار دهید و هر 15 دقیقه هم بزنید تا همه طرف پاپ کورن ها عسلی رنگ شوند.

می توانید مقداری پودر نسکافه، کاکائو، قهوه، جوش شیرین و وانیل نیز به شربت اضافه کنید.


ذرت بو داده شکلاتی:

برای تهیه این نوع از پاپ کورن که طعمی متفاوت با بقیه پاپ کورنها دارد نیاز است بعد از آماده شدن پاپ کورن ها، کمی شکلات(تخته ای و یا سس شکلات) و شکر را با هم مخلوط کنید، روی حرارت قرار دهید به روش بنماری شکلات و شکر را آب کنید و محلول را روی پاپ کورن ها بریزید و به مدت چند دقیقه در فر داغ قرار دهید.


ذرت بوداده کره ای:

برای تهیه این نوع پاپ کورن، به جای روغن در ابتدا از کره استفاده کنید و بعد از آماده شدن پاپ کورنها مقداری کره ذوب شده روی آنها ریخته و برای چند دقیقه در فر داغ قرار دهید.


نکته:

80 گرم ذرت به ازا یک نفر است. شما میتوانید به ازای هر نفر یک مشت دانه ذرت اضافه کنید.

حتماً از ذرت های تازه استفاده کنید که نم دار نباشند.

معمولاً ذرت های باز از ذرت های بسته بندی شده تازه ترهستند.  بنابراین اگر عطاری آشنایی دارید بهتر است ذرت مورد نیاز را از آنجا تهیه کنید.

 اگرحرارت زیر قابلمه کم باشد باعث عرق کردن و نرم شدن پاپ کورنها میشود پس حرارت زیر قابلمه را متوسط یا زیاد کنید.

به خاطر داشته باشید که حجم ذرت بعد از باز شدن چندین برابر میشود. پس از قابلمه ی مناسب استفاده کنید.

 حتماً از روغنی استفاده کنید که زود دود نکند.


منبع




#آشپزی



طرز تهیه باستخ یا لوزانک



طرز تهیه باستخ یا لوزانک


*دسر سنتی ارومیه


مواد لازم:

نشاسته گندم نصف لیوان

آب یک و نیم لیوان

گلاب نصف لیوان

شیره انگور یک لیوان

گردو خرد شده به میزان دلخواه


طرز تهیه:

 ابتدا پودر نشاسته گندم و آب را با هم مخلوط کنید و درون قابلمه بریزید و روی حرارت زیاد قرار دهید تا کمی گرم شود سپس حرارت را کم کنید و مرتب هم بزنید تا به حالت فرنی در بیاید و غلیظ شود.

توجه داشته باشید مرتب باید هم بزنید تا گلوله نشود.

 بعد از اینکه مواد غلیظ شد گلاب و شیره انگور را اضافه کنید و مجدداً هم بزنید تا کاملا غلیظ شود این زمان ممکن است ۱۵ تا ۲۰ دقیقه طول بکشد روی حرارت ملایم.

بعد از اینکه مواد غلیظ شد درب قابلمه را چند دقیقه گذاشته تا دم بکشد.

سپس درون قالب مورد نظر ریخته و مغز دلخواه مانند گردوی خرد شده یا درسته، پودر نارگیل و... را روی آن ریخته و  درون یخچال قرار دهید.

بعد از اینکه کاملاً سفت شد به دلخواه برش بزنید شما می توانید مواد را داخل قالب های طرحدار  دلخواه نیز بریزید.


منبع



#آشپزی



تقریبا اینجا...

تحریک عصبی و علائم دیسک کمر


این عکس رو نگاه.

اولین عکس از سمت راست.

محدوده‌ی نقطه‌ی S3 که روی تصویر نوشته شده، درد می‌کنه.






درد بُرو!

راههای پیشگیری و نحوه مقابله بادردهای کمر و پا


اگه از گذشته من رو بشناسین، باید یادتون باشه که هر چند وقت یک بار، توی وبلاگ، کلی در مورد کمردردهای وحشتناک نوشتم.

خب الان میشه گفت همون طوری است.

ولی اوضاع داغون‌تر از همیشه به نظر می‌آید.

چرا؟

بگذار بگم.

یک – زانوی پای چپ، مدت‌هاست درد می‌کنه. نباید فشار بیارم.

دو – مچ دست چپ درد می‌کنه، باید هر چند وقت یک بار بانداژ کنم.

سه – کمردرد دائمی که معمولی است.

حالا فکر کن! از پنجشنبه عصر تا حالا این طوری شده.

ران سمت راست، درد گرفته... از همون دردهایی که کمرم می‌گرفت و چهاردست و پا میشدم.

ولی الان حتی نمی‌تونم چهار دست و پا بشم.

هر تغییر وضعیتی، به آخ گفتن منجر میشه.

راه هم که نمی‌تونم برم، تقریباً لنگ می‌زنم.

قبلاً موقع اون کمردردها مشکل داشتم. ولی راه رفتن مورچه‌ای مشکل نبود.

ولی الان... حتی راه رفتن مورچه‌ای هم ناجور است.

نشستن و بلندشدن از روی زمین که نگم براتون... 

از درد بسیار فقط می‌خندم...

روی صندلی هم سخته نشستن. بهم فشار میاد.

خوابیدن هم... چی بگم والا... روی هم رفته شاید روزی 4 ساعت تونسته باشم بخوابم. 

چون هر طرفی بشم درد می‌گیره.

مثلاً قرار بود شنبه بروم فرهنگسرا، برگشتن پیاده بیام. 

ولی مامان گفته بود باهام میاد. برای همین پیاده برگشتن رو کنسل کرده بودم.

ولی دیدم اوضاعم ناجور است. یک ساعت قبل از رفتن بهش گفتم حال ندارم. نمی‌روم.

خب واضح است در مورد کمردرد و اینا، خانواده نمی‌دونن.

فقط دوستان در مورد این دردها می‌دونن و کسانی که وبلاگ می‌خونن.

درد بُرو! دور شو!

تازه دیروز، سمت راست گردنم هم گرفته بود.

من الان نمی‌دونم این درد ران، به همون دردهای کمر مربوط میشه یا نکنه یه چیز دیگه است؟

اگه یه جا وایستم و هیچ حرکتی نکنم و همه‌ی وزنم سمت چپ باشه، درد نمی‌گیره. ولی وقتی دست می‌زنم یا حرکت می‌کنم...

نگم براتون...

من هم آستانه‌ی تحمل درد کمی دارم انگار...

درد بُرو! دور شو!

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 

من خوبم. من درد ندارم. من هیچیم نیست. من سالم هستم. 


سالی که به دنیا اومدی، چه اتفاق‌هایی افتاده!



اگه سال تولدت (به میلادی) رو به این سایت بدی، کلی برات مطلب میاره.

در سالی که به دنیا اومدی، چه اتفاقی افتاده.

بهترین فیلم چی بوده.

شرایط چی جوری بوده و ...

جایزه نوبل رو کی بُرده!

جایزه اسکار به چه فیلمی رسیده و...

هر چی که فکر کنی.

بامزه است.

سال تولد خودم رو دادم چند صفحه مطلب گذاشت. 

  ادامه مطلب ...

تلگرام از کار افتاد!!!


Telegram Desktop | Flathub


الان تقریباً دو روز شده که تلگرام کار نمی‌کنه.

نه با گوشی نا با کامپیوتر.

هیچ کدوم از پروکسی‌ها کار نمی‌کنن.

هیچ کدوم از فیلترشکن‌ها هم براش کار نمی‌کنن.

جایی هم ندیدم که نوشته باشه اختلال و این حرف‌ها...

الان تلگرام ندارم.

به همین راحتی!



Francesca Michielin - Nessun grado di separazione



Francesca Michielin - Nessun grado di separazione 


Artista: Francesca Michielin

Album: di20are

Pubblicazione: 2015

Genere: Pop



È la prima volta che mi capita

Prima mi chiudevo in una scatola,

Sempre un po’ distante dalle cose della vita,

Perché così profondamente non l’avevo mai sentita,

E poi ho sentito un’emozione accendersi veloce

E farsi strada nel mio petto senza spegnere la voce

E non sentire più tensione solo vita dentro di me


این اولین بار است که برایم اتفاق افتاده و قبل از آن درون یک صندوقچه به دنبال خود می گشتم و همیشه کمی از زندگی عقب بودم

زیرا هیچوقت چیز به این عمیقی را حس نکرده بودم

و سپس سودایی را در خود حس کردم که به سرعت می سوخت و در سینه ام راه خود را بدون اینکه صدایش را خاموش کند دنبال می کرد

اما دیگر حس بیقراری ندارم و فقط زندگی درون من است


Nessun grado di separazione,

Nessun tipo di esitazione,

Non c’è più nessuna divisione tra di noi

Siamo una sola direzione in questo universo che si muove

Non c’è nessun grado di separazione


بی هیچ درجه ای از جدایی و هیچ شکلی از درنگ هستیم و دیگر هیچ اختلافی میان ما نیست

ما یک مسیر واحد در دنیایی هستیم که حرکت می کند و هیچ درجه ای از جدایی بینمان نیست


Davo meno spazio al cuore e più alla mente,

Sempre un passo indietro e l’anima in allerta

E guardavo il mondo da una porta

Mai completamente aperta

E non da vicino

E no, non c’è alcuna esitazione finalmente dentro di me


همیشه به قلبم فضای کمتری می دادم و بیشتر به عقل میدان می دادم

همیشه به قهقرا می رفتم و قلبم در آتش بود

و دنیا را تنها از دور، از دری می دیدم که هیچوقت کامل باز نبود

اما دیگر نه، دیگر درنگ نمی کنم و در نهایت درون من...


Nessun grado di separazione,

Nessun tipo di esitazione,

Non c’è più nessuna divisione tra di noi

Siamo una sola direzione in questo universo che si muove


...هیچ درجه ای از جدایی و هیچ شکلی از درنگ نیست و دیگر هیچ اختلافی میان ما نیست

ما یک مسیر واحد در دنیایی هستیم که حرکت می کند


Nessun grado di separazione,

Nessuna divisione,

Nessun grado di separazione,

Nessun tipo di esitazione,

Non c’è più nessuna divisione tra di noi (Nessuna esitazione)

Siamo una sola direzione in questo universo che si muove


بی هیچ درجه ای از جدایی هستیم و هیچ اختلافی میان ما نیست

بی هیچ درجه ای از جدایی و هیچ شکلی از درنگ هستیم و دیگر هیچ اختلافی میان ما نیست (بدون درنگی)

ما یک مسیر واحد در دنیایی هستیم که حرکت می کند


E poi ho sentito un’emozione accendersi veloce

E farsi strada nel mio petto senza spegnere la voce


و سپس سودایی را در خود حس کردم که به سرعت می سوخت و در سینه ام راه خود را بدون اینکه صدایش را خاموش کند دنبال می کرد


Tradotto da Arman // @canzoni_memorabili


#Lyrics #Italy #Francesca_Michielin